demonize

/ˈdiːməˌnaɪz//ˈdiːməˌnaɪz/

(تبدیل به دیو یا روح خبیث کردن) دیو کردن، دیو اسا کردن، دیوسان کردن، دیوانه کردن

جمله های نمونه

1. Each side began to demonize the other.
[ترجمه گوگل]هر یک از طرفین شروع به شیطان سازی دیگری کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف شروع به اهریمنی شدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But nobody demonized the opposition to greater effect than did Clinton strategist James Carville during the 199presidential campaign.
[ترجمه گوگل]اما هیچ کس به اندازه جیمز کارویل، استراتژیست کلینتون، در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 199، مخالفان را شیطانی نکرد
[ترجمه ترگمان]اما هیچ کس مخالفت خود را با تاثیر بیشتری نسبت به استراتژیست کلینتون، جیمز Carville در طی رقابت ۱۹۹ ریاست جمهوری نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hatch started off demonizing a Clinton appointee who let four likely cocaine dealers free on an iffy technicality.
[ترجمه گوگل]هچ شروع به اهریمن ساختن یکی از منصوبان کلینتون کرد که به چهار دلال احتمالی کوکائین اجازه آزاد گذاشتن را به دلیل یک موضوع فنی ناخوشایند انجام داد
[ترجمه ترگمان]هچ از برخورد با a که چهار تن از فروشندگان احتمالی کوکائین را به عنوان یک تشریفات قانونی معاف کرده بود اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If he didn't have people like me to demonize, where would he be?
[ترجمه گوگل]اگر امثال من برای شیطان سازی نداشت، کجا بود؟
[ترجمه ترگمان]اگر او افرادی مثل من را به وجود نیاورد، او کجا خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think if we demonize TV as a ‘waste oftime’ that isn’t productive, then perhaps we can say the same about almostanything we do in life.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم اگر تلویزیون را به عنوان یک «اتلاف وقت» که مولد نیست، شیطانی بدانیم، شاید بتوانیم در مورد تقریباً هر کاری که در زندگی انجام می‌دهیم همین را بگوییم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اگر تلویزیون را به عنوان یک \"oftime زباله\" تجزیه کنیم که سازنده نباشد، پس شاید بتوانیم درباره almostanything که در زندگی انجام می دهیم، صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was wrong to demonize our service members in Vietnam;to canonize them now is wrong as well.
[ترجمه گوگل]این اشتباه بود که اعضای خدمات خود را در ویتنام اهریمنی جلوه داد؛ اینکه اکنون آنها را به عنوان مقدس معرفی کنیم نیز اشتباه است
[ترجمه ترگمان]اشتباه کردن اعضای سرویس ما در ویتنام اشتباه بود؛ چرا که اکنون آن ها اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those who patronize other people, demonize those they disagree with, or disregard foreign cultures as primitive have come to seem foolish.
[ترجمه گوگل]کسانی که از افراد دیگر حمایت می کنند، کسانی را که با آنها مخالف هستند شیطان صفت می کنند، یا فرهنگ های خارجی را بدوی نادیده می گیرند، احمقانه به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که از مردم دیگر حمایت می کنند، از آن هایی که با آن ها مخالف نیستند مخالفت می کنند و یا به فرهنگ های خارجی بی توجهی می کنند که به نظر احمقانه می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still, I didn’t want to demonize Gingrich and his crowd as they had done to us.
[ترجمه گوگل]با این حال، من نمی‌خواستم گینگریچ و جمعیتش را همانطور که با ما کرده بودند، شیطان جلوه دهم
[ترجمه ترگمان]با این حال، من نمی خواستم گینگریچ و جمعیت او را همانطور که برای ما انجام داده بودند، ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It should not be used to demonize the desire or drive for wealth, per se.
[ترجمه گوگل]به خودی خود نباید از آن برای شیطان جلوه دادن میل یا تمایل به ثروت استفاده شود
[ترجمه ترگمان]آن نباید برای کاهش میل یا حرکت به سمت ثروت، به خودی خود استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. HEATHER HEIMAN: "We try not to demonize or vilify the international marriage brokerage industry as a whole. "
[ترجمه گوگل]هدر هیمن: "ما سعی می کنیم صنعت بین المللی دلالی ازدواج را به طور کلی شیطانی یا بدنام نکنیم "
[ترجمه ترگمان]Heather HEIMAN: \" ما سعی می کنیم صنعت کارگزاری ازدواج بین المللی را به عنوان یک کل بدنام یا بدنام کنیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But they’d rather demonize.
[ترجمه گوگل]اما آنها ترجیح می دهند شیطان سازی کنند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها کمی اهریمنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Imaged in such terms, the sodomite indeed became the supreme instance of the demonized other.
[ترجمه گوگل]لواط با چنین عباراتی، در واقع به نمونه اعلای دیگری شیطان زده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، sodomite به عنوان نمونه عالی دیگری به نام demonized تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Time and again, this issue has been used to divide and inflame - – and to demonize people.
[ترجمه گوگل]بارها و بارها از این موضوع برای تفرقه انداختن و ملتهب کردن - و شیطان جلوه دادن مردم استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]بارها و بارها این مساله برای تقسیم و inflame - - و برای مردم demonize استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Great states and great men do not fear the little guy so much that they demonize him, outlaw the expression of his views, or throw him in prison.
[ترجمه گوگل]ایالت های بزرگ و مردان بزرگ آنقدر از پسر کوچک نمی ترسند که او را شیطانی جلوه دهند، ابراز عقاید او را غیرقانونی کنند یا او را به زندان بیاندازند
[ترجمه ترگمان]ایالات بزرگ و مردان بزرگ از این مرد کوچک می ترسند که او را اهریمنی جلوه دهند، و در بیان نظرات او، و یا او را به زندان بیندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make into a demon, transform into a devil; attribute devilish characteristics to someone (also demonise)

پیشنهاد کاربران

ارائه تصویری شیطانی
to try to make someone or a group of people seem as if they are evil
تلاش کردن برای اینکه شخصی یا گروهی از مردم را شیطانی جلوه دادن
The Nazis used racist propaganda in an attempt to demonize the Jews.
...
[مشاهده متن کامل]

The mayor demonizes anyone who disagrees with him.
They tend to beatify the woman and demonize the author.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/demonize
اهریمنیزه کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : demonize
✅️ اسم ( noun ) : demon / demonization
✅️ صفت ( adjective ) : demonic
✅️ قید ( adverb ) : demonically
به عنوان شرور و تهدیدآمیز
بد جلوه دادن
شیطانی نشان دادن - شیطانی تصویر کردن

بپرس