پیشنهاد‌های داود رمضانی (١٣٦)

بازدید
٢٩٦
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اون زن خیلی حساس است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی معنی شخصیت هم می گیرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت بارز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خاصیت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من آدم تو نیستم من آلت دست تو نیستم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیض، صاحب فیض یا همان نظر کرده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من غرق در شور و جذبه میشم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تبرک کردن ( لمس کسی یا چیزی به دلیل مقدس داشتن آن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل تردید و مجادله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در موارد عامیانه برای تحسین و آفرین معنی ایول و ایوالله هم می دهد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه و بیراه ( خواب ) پارچه یا چرم، پشت و روی پارچه یا چرم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرگردانی، مات و خیره شدن، گم شدن، محو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توهم، غبار آلود، نا واضح

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی موارد آلاینده، دودآلود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالا دست، ارشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مواردی ( الهام بخش ) بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اساساً

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذرا، زودگذر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گویا. . . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

حالا حالاها، مدتها، زمان بر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بین ایستادن و خم شدن مکثی کردن ( تمارض کردن ) تظاهر به خم شدن به قصد فریب ادای یه کاری را درآوردن و کار دیگری کردن مثال:If the batter were really sm ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آشیانه، جان پناه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نابود کردن - محو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لوس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تسویه حساب به نوعی تسویه حساب شخصی همراه با مشاجره و حل اختلافات مالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انفصال از کار ( به نوعی اخراج شدن )

پیشنهاد
١

سرود ملی آمریکا پرچم پر ستاره آمریکا

پیشنهاد
٠

من تو دو دو تا موندم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی شیله پیله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تعریف الکی از کسی یا چیزی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دختر اشراف زاده ( که میخواد با زندگی اجتماعی آشنا بشود )

پیشنهاد
٣

پناه بر خدا، محض رضای خدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیشرفت کردن، بسیار مورد توجه قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مناسب حال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کنایه از بسیار تحت نظر بودن، به راحتی دیده شدن، هست و نیست کسی در معرض دید عموم قرار گرفتن ( مثل ستاره های سینما ) شرایطی که همه از کارت سر دربیارن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلی گویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

پیشگویی کردن، ادعا کردن وانمود کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ریشه کن کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جمع کردن، جمع و جور کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جعل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نرمش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

معذور بودن ( در کاری یا تصمیمی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

انتظار چیزی یا کسی را نداشتن ( در صورتیکه بعید هم نیست )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

احاطه کردن به کسی یا چیزی ( بصورت آرام و خزنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چابک سوار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در موارد نادر کلبه یا آلونک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

واگذار کردن - مثلا امتیاز سهام یا ایده ایی رو به کسی واگذار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدون تعارف کاری را انجام دادن - تعارفات را کنار گذاشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در موارد نادر به معنی چیزیکه اول صبح میخورن نزدیک به صبحانه به معنی ناشتایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ابتکار عمل رو به دست گرفتن