پیشنهادهای داود رمضانی (١١٦)
بین ایستادن و خم شدن مکثی کردن ( تمارض کردن ) تظاهر به خم شدن به قصد فریب ادای یه کاری را درآوردن و کار دیگری کردن مثال:If the batter were really sm ...
آشیانه، جان پناه
نابود کردن - محو کردن
لوس کردن
تسویه حساب به نوعی تسویه حساب شخصی همراه با مشاجره و حل اختلافات مالی
انفصال از کار ( به نوعی اخراج شدن )
سرود ملی آمریکا پرچم پر ستاره آمریکا
من تو دو دو تا موندم
بی شیله پیله
تعریف الکی از کسی یا چیزی کردن
دختر اشراف زاده ( که میخواد با زندگی اجتماعی آشنا بشود )
پناه بر خدا، محض رضای خدا
پیشرفت کردن، بسیار مورد توجه قرار گرفتن
مناسب حال
کنایه از بسیار تحت نظر بودن، به راحتی دیده شدن، هست و نیست کسی در معرض دید عموم قرار گرفتن ( مثل ستاره های سینما ) شرایطی که همه از کارت سر دربیارن ...
کلی گویی
پیشگویی کردن، ادعا کردن وانمود کردن
ریشه کن کردن
جمع کردن، جمع و جور کردن
جعل کردن
نرمش کردن
معذور بودن ( در کاری یا تصمیمی )
انتظار چیزی یا کسی را نداشتن ( در صورتیکه بعید هم نیست )
احاطه کردن به کسی یا چیزی ( بصورت آرام و خزنده )
چابک سوار
در موارد نادر کلبه یا آلونک
واگذار کردن - مثلا امتیاز سهام یا ایده ایی رو به کسی واگذار کردن
بدون تعارف کاری را انجام دادن - تعارفات را کنار گذاشتن
در موارد نادر به معنی چیزیکه اول صبح میخورن نزدیک به صبحانه به معنی ناشتایی
ابتکار عمل رو به دست گرفتن
پشت گرمی داشتن - دلگرمی - بعضی موار به معنی امید داشتن به چیزی در دور دست
داوطلب شدن - پیش افتادن
از حمایت شما متشکرم
دراز به دراز خوابیدن - ولو شدن به پشت
عقلشونو از دست دادن
پیش بینی کردن
به اندازه کافی دل و جرات داری؟
مجردم، از هفت دولت آزادم
عقیده خودرو داشتن، افکار مستقل داشتن
ابوقراضه، قارقارک
فیصله دادن
گاهی در حالت صفت به معنی ( بی پروایی ) و ( بی احتیاطی ) هم میآید
هم آوازی
نوبت - دور
سرافکندگی - شرمندگی - خجالت زدگی
ریسک کردن
در پوست خود نگنجیدن - خیلی هیجانزده شدن
قپی در کردن - دروغ شاخدار I don't see nothing funny in her talking like a cowhand منکه چیز خنده داری تو حرف زدنش مثل دروغ گفتن ( خالی بندی ) نمیبینم
آبرو - وجهه
احترامگذاشتن