پیشنهادهای Shirinbahari (١,٠٣٨)
توهین کردن. فحش دادن no one else attracted such vituperation from him
آدم تنبل و بدون مسئولیت
عالی a divinely inspired idea
مستقل شدن
دو کاره. دو طرحه the unit's bi - level design keeps water in the sink
بسیار خوشحال a seraphic smile
گیج شده the connection was awful and kept garbling his voice
تنبل
ناشایست. دست چپ. زشت
گوشت را در مواد خواباندن. ترد و نازک کردن گوشت
از هزینه کم کردن در شرایط سخت اقتصادی
پنکیک
رفع تشنگی slake your thirst with some lemonade
برگ درختان. شاخ و برگ
تغییر جهت دادن an oil tanker that had veered off course
خبرچینی. دزدی
مشت زدن
چاپلوسانه a smarmy, unctuous reply
فی البداهه I can't think of a better answer offhand
خیال بافی he wanted to be free to indulge his woolgathering
آدم خودنما. خود رابهتر از دیگران دانستن
غرق در افکار خوب. خیال واهی
سخن چین. فضول
سخنرانی طولانی مدت خسته کننده. بلند مدت his good wishes were long - winded but sincere
با معشوق خود در یک خانه زندگی کردن
غافلگیر کردن It’s not fair to spring this on her without any warning
گند زدن. کاری را خراب کردن
جدی بودن در رابطه
باهم شریک جرم بودن به صورت مرموز
در کاری بهتر بودن از کسی
بدون مهارت و کم تجربه
بی خیال شدن. بی اهمیت بودن نسبت به چیزهای کم کوچک
خود را با چیزی وفق دادن I had no idea it was going to be a double date, but I decided to just roll with it
چند سال پیش. مدت ها پیش It all seems light years ago now
کار یا وکالت رایگان
بی ادب. نامناسب
شوخی
مجازات he got his comeuppance
معنی. مقصود I do not understand the purport of your remarks
اغوا. تحریک he was deported in 1891 for his instigation and support of the protest
اعتماد به نفس زیاد. خودخواه overweening ambition
تکرار کردن برای روشن شدن موضوع the reiteration of his campaign promise to cut taxes
پیروزی آسان they won in a 12–2 walkover
پوزخند. خنده زورکی she simpered, looking pleased with herself
ورجه ورجه. جست وخیز the mare gamboled toward Connie
کج خلق. بداخلاق
بد اخلاق rock's foremost poet and ill - mannered grouch
نادیده گرفتن
نقاهت. پس از بیماری a period of convalescence
توبه کردن. جبران کردن their sins must be expiated by sacrifice