پیشنهاد‌های علی اکبر منصوری گندمانی (١,٣٠٦)

بازدید
٢,٠١٦
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحلیل گرایی، فلسفه تحلیلی، واکافتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

به اندازه کافی خوردن ، به مقداری که نیاز هست خوردن always eat or drink your fill همیشه تا اندازه ای که نیاز داری بخور و بنوش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

زاغه یا آلونک هندی ( Jhuggi Jhopdis به معنای زاغه هایی هست که از گل و آهن ساخته میشوند و در زبان هندی به این نام معروفند )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

انگلیسی هندی ) زاغه های هندی، آلونک های ساخته شده از گل و آهن در هند،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

Idiom ) یک دور تشویق در میان یک گروهی یا حضار، یک کف مرتب how about a round of applause for Peter با یک کف مرتب برای پیتر چطورید! / چطور است پیتر ر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیا صحبت کنیم و رفع سوء تفاهم ، بیا سنگهامون رو وا بکنیم. I had a problem with Mike, so, decided to clear the air من با مایک یک مشکلی داشتم پس تصم ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

خمار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

شبیه به کسی یا چیزی شدن، شبیه به کسی یا چیزی به نظر رسیدن، مثل کسی یا چیزی شدن، She's had tons of surgeries to look like actress of Hollywood او جر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٩

تحت چیزی قرار گرفتن، ( بیشتر برای اصطلاح تحت عمل جراحی قرار گرفتن بکار میرود ) ، دستخوش چیزی قرار گرفتن، به چیزی تن در دادن، سختی یا تجربه تلخی از چی ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

چیزهای مهم، چیزهای با اهمیت، I never say mean things من هیچوقت چیز مهمی نمی گم.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت ) برای drone ، وزوزو، کسی یا چیزی که صدای وزوز، یا بم میکند. his voice is drony صداش بم است. 2 - آدم تنبل و انگل، طفیلی.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مفت خور، طفیلی، آدم تنبل و انگل. - خرحمال، حمال مفت.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

با دقت نگریستن به. . . ، از روی کنجکاوی نگریستن به. . . ،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

به سمت چپ پیچیدن، to turn left

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

چرت بردن، خواب رفتن did you doze off چرتت برد? خوابت برد? خوابت رفت ?

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دستشوئی رفتن ( بین راه مسافرت ) ، توقف برای دستشوئی و استراحت کوتاه و احتمالا خوردن غذا هنگام مسافرت. I need to make a pit stop من باید بروم دستشوئ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

باقی مانده برای سپری کردن، باقیمانده برای رفتن یا پشت سر گذاشتن we've only got about 120 miles left to go ما فقط حدود 120 مایل باقیمانده داریم که پ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

سریع سفر کردن، زمان مسافرت را کوتاه کردن we're making good time ما داریم سریع مسافرت میکنیم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

خوراکی گرفتن ( برای موقعی که داری سفر میکنید ) don't you want to stop somewhere and grab a bite? نمی خواهی یه جایی توقف کنی و یه کم خوراکی بگیری?

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سر راه کسی قرار گرفتن، قابل دسترس شدن برای کسی، برای کسی اتفاق افتادن، he did whatever jobs came his way او هر شغلی که سر راهش قرار می گرفت را انج ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

دوره تخصصی تکمیلی ( فلوشیپ )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

هم اسم، همنام،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

درجه ( چیزی ) را یک درجه بالاتر بردن، سطح چیزی را یک پله ارتقا دادن، یک درجه یا یک سطح بالاتر بردن چیزی. مثال I wasn't doing so well in school, so I ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

صفت ) سبقت گرفته، پیش افتاده ( از دیگران )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در نمایش یا نمایشگاه، خود را کانون توجه قرار دادن، That car is stealing the show این ماشین در نمایشگاه همه توجهات تماشاچیان را به خود جلب میکند.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

انگلیسی بریتانیایی ) معادل goosebumps که انگلیسی آمریکایی است ، یعنی حالتی از پوست که در اثر عواملی مثل سرما یا استرس و ترس، به شکل پرز های برجسته یا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٦

حالتی از پوست که در اثر عواملی مثل سرما یا استرس، به شکل پرز های برجسته یا همان سیخ شدن مو، در می آید، ( این اصطلاح مربوط به انگلیسی آمریکایی میباشد ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاح تخصصی برای سینما ) آماده شروع فیلمبرداری هستی?

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

راننده بدلکار،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیره کاغذ، کلیپس، همان binder clip یا fold over clip

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

گیره کاغذ، کلیپس، یک گیره کوچک فلزی یا پلاستیکی هستند که به گیره کاغذ معروفند ، اسامی دیگر عبارتنداز، banker's clip و fold over clip

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیره های کوچکی که بعنوان گیره کاغذ هستند مترادف binder clip و banker's clip

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

به معنای تصور ایجاد کردن، به نظر رسیدن هم می باشد! consider how your words are coming across to the listener, when you're speaking وقتی دارید صحبت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

انگشت وسط دست، و اگر کسی این انگشت رو به سمت کسی بگیرد یعنی این که او را تحقیر کرده و حالت توهین آمیز دارد. در فرهنگ غرب این انگشت، به انگشت بی ادبی، ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی را تحقیر کردن، به کسی توهین کردن! ( البته این بیشتر یک gesture یا ژست هستش که با نشان دادن انگشت وسط دست در حالیکه بقیه انگشتان جمع شده اند و گرف ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

ظاهر مصنوعی، ظاهر کاذب، نقاب، صورتک مصنوعی، یا نشان دادن چهره به ظاهر شاد در حالیکه در واقع اصلا شاد نمی باشد، رفتار یا احساساتی که ریاکارانه بوده و ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

باهاش کنار بیا، بهش رسیدگی کن، حل وفصلش کن، مدیریتش کن، بپذیرش، با هاش ( کسی ) در بیفت، باهاش رابطه برقرار کن،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی را معطل کردن، رفتن کسی را به تاخیر انداختن

پیشنهاد
٢

عامیانه خودمانی ) چشمت کور، دندت نرم! حقت بود! هرچی سرت اومده حقت بوده!

پیشنهاد
٢

حقت بود، هرچی به سرت اومده حقت بود، چشمت کور و دندت نرم، ( هر بلائی سرت بیاد مسببش خودت هستی، you get your just deserts )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

شاد باش، غصه نخور، خوشحال باش! cheer up!, it's not that bad خوشحال باش! اون زیاد ( هم ) بد نیست.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

خوشحال باش!، غصه نخور!، شاد باش!، شادی کن! مثال: cheer up! It's not that bad غصه نخور! اون خیلی ( هم ) بد نیست.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت ) غرغرو، غرغر کننده، grumbling , غار و غور کننده، مثلا grumbly tummy شکم غر غر کننده، شکم غار و غور کننده، ( شکمی که بدلایلی صدای غار و غور میکند ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوباره گرفتن ، retaking test , دوباره امتحان گرفتن .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

اصطلاح ) 1 - پا به پای کسی رفتن یا بودن، با کسی همگام بودن، از کسی عقب نیفتادن، با کسی چشم و هم چشمی کردن! 2 - تماس یا ارتباطی را با کسی را ادامه داد ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

فرا بکر، فوق بکر، خالص، مثلا The extra virgin olive oil روغن زیتون فرا بکر.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

1 - شروع کردن یک رابطه جنسی با کسی، با کسی ملاقات کردن و رابطه دوستانه برقرار کردن، مثال Did you ever hook up with Maisy while you were there? زمان ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢٠

با کسی رابطه جنسی شروع کردن، با کسی مرتبط شدن، چیزی یا کسی را به چیز دیگر یا کس دیگر وصل کردن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣٢

روش مخ زدن جنس مخالف، شیرین زبونی برای جلب توجه، ( منظور شروع مکالمه با جنس مخالف به روش تملق گونه و طنز آمیز برای جلب توجه او می باشد ) متلک گفتن، ب ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

Turn back، به عقب برگرداندن، دور زدن و برگشتن، عقربه یا کیلومتر شمار را به عقب برگرداندن، نوار صوتی یا ویدئویی را به عقب برگرداندن. به زمان یا مکان ع ...