goose bumps

انگلیسی به انگلیسی

• goose flesh, goose pimples, bumpy condition of the skin caused by a physical or emotional sensation (i.e. cold, fear, surprise)

پیشنهاد کاربران

سیخ شدن مو ( برجسته شدن محل رویش مو در سطح پوست فرد اشاره دارد ) .
I got goose bumps
مو به تنم سیخ شد!
a condition in which there are raised spots on your skin because you feel cold, frightened or excited
It gave me goosebumps just to think about it
در فصل شش قسمت ۲۳ فرندز ، چندلر به فیبی اینو گفت
...
[مشاهده متن کامل]

When he proposed to me with the ring, I got goose bumps.
موضوع سرِ حلقه ای بود که چندلر ازش خوشش اومده بود و داشت توضیح میداد که با دیدن حلقه ، احساسش این بوده که ذوق زده و غافلگیر شده ،
این هم پس معنی معادلِ بالا رو داره
وقتی که احساس تهیج به شما دست میده و مو به بدنت سیخ میشه.

noun - plural :
( British English ) gooseflesh
( British English ) goose pimples
حالتی موقت که در آن تورم های برآمده کوچکی به دلیل سرما، ترس یا هیجان روی پوست ظاهر شده و باعث سیخ شدن موهای آن ناحیه از بدن می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان مثال:
I got goose bumps when the trumpets sounded and you all marched in

goose bumps
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/goose-pimples• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/goose-bumps• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/goose-bumps• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/goose-bumps• https://www.lexico.com/definition/goosebumps• https://www.merriam-webster.com/dictionary/goose_bumps
get goosebumps
مور مور شدن، مو به تن سیخ شدن،
( در محاوره دیده شده که اصطلاحِ
"پوست مرغی شدن"
هم بعنوان معادل، استفاده بشه )
بعضی اوقات برای ابراز تعجب، به تنهایی ( بدون get ) استفاده میشه که در اون صورت معادلِ "پشمام" ، "برگام"
و . . . . هست.
ترجمه درست؛ پوستخاستگی، پوستبرخاستگی، پوستبرامدگی
برای این مفهوم در پارسی واژه ای نداریم ولی سه واژه بالا به خوبی این مفهوم را نمایندگی می کنند و پارسیزبانان نیازی به اندیشیدن پیرامونشان ندارند.
...
[مشاهده متن کامل]

تعریف معنایی واژه
حالتی که بر پوستِ تن نقطه های برآمده پدید می آیند که می تواند در اثر سرما، ترس یا هیجان باشد.
تعریف واژه در واژنامه آکسفورد چونین است؛
a condition in which there are raised spots on your skin because you feel cold, frightened or excited
It gave me goosebumps just to think about it.

مو به تن سیخ شدن
چندش اور
You gave me fucking goosebumps
- مو به تنم سیخ شد لعنتی!
پ. ن: این دیالوگ پیمان معادی در فیلم 6underground میباشد.
موهای تنم سیخ شد
ترس و لرز

مو به تن آدم سیخ شدن
ترجمه آقای منصوری نزدیکترین معنا به کلمه هست.
در مورد سایر دوستان که خواستند کلمه رو با همراهی ترس جلوه بدهند گویا از معادل عربی این کلمه "صرخة الرعب" بهره برده اند و در شناخت معنا، کاری با اصل کلمه نداشته اند. در صورتی که آدمی چنین حالتی رو در مواقع احساسی مثل شنیدن یک موزیک هم ممکنه تجربه کنه.
مو به تن سیخ شدن ( مور مور شدن )
مور مور شدن بدن در زمان ترس
ترسیدن مو به تن سیخ شدن
مور مور شدن
وحشت درون ( سرد شدن بدن و عرق سرد و مو به تن خیس شدن )

حالتی از پوست که در اثر عواملی مثل سرما یا استرس، به شکل پرز های برجسته یا همان سیخ شدن مو، در می آید، ( این اصطلاح مربوط به انگلیسی آمریکایی میباشد و معادل آن در انگلیسی بریتانیایی goose pimples است )
مو به تن سیخ شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس