نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you talked my head off: مخمو خوردی! سرمو بردی از بس حرف زدی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
talk one's head off: اصطلاح عامیانه غیر رسمی ) سر کسی را ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk one's head off: اصطلاح عامیانه غیر رسمی ) سر کسی را ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk one's ear off: اصطلاح عامیانه غیر رسمی آمریکا ) مخ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaw dropping: عجیب، حیرت آور، شگفت انگیز، amazing
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jaw dropping: عجیب، حیرت آور، شگفت انگیز، amazing
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
get lost: گم شدن، محو شدن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something to rest: 1 - به غائله چیزی خاتمه دادن! I tr ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to rest: 1 - به غائله چیزی خاتمه دادن! I tr ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay something to rest: 1 - به داستان یا غائله چیزی خاتمه د ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay something to rest: 1 - به داستان یا غائله چیزی خاتمه د ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something to bed: غیررسمی ) حل کردن یک مساله، کنار آم ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to bed: غیررسمی ) حل کردن یک مساله، کنار آم ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
skittish: شیطون بلا، سر زنده، با نشاط، پر جنب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skittish: شیطون بلا، سر زنده، با نشاط، پر جنب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
of sorts: بی کیفیت، نصفه نیمه، چیزی که شکل یک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wipe out: شکست، سقوط، ناکامی، فروافتادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wipe out: شکست، سقوط، ناکامی، فروافتادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read through: تمرین اولیه ای که در آن بازیگران نق ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
turnaround: تغییر موضع، پروسه یا دوره زمانبر ( ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hit the bull's eye: درست به هدف زدن، بطور کامل به هدف خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hit the bull's eye: درست به هدف زدن، بطور کامل به هدف خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sell off: به قول خودمون ) آتش به مال خود زدن!
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sell off: به قول خودمون ) آتش به مال خود زدن!
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
low ball: خودمونی ) تو سر مال زدن، Make a del ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
low ball: خودمونی ) تو سر مال زدن، Make a del ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low ball offer: پیشنهاد پایین تر از قیمت واقعی دادن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
low ball offer: پیشنهاد پایین تر از قیمت واقعی دادن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick to something: 1 - پیروی کردن از چیزی، مثل stick t ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick to something: 1 - پیروی کردن از چیزی، مثل stick t ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call for a meeting: پیشنهاد یک جلسه ای را دادن، پیشنهاد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
catch up with: 1 - رسیدن به ( کسی یا چیزی ) You go ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take the bull by the horns: گرفتن گاو ( نر ) بوسیله شاخ هاش، ( ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plenty of: مقدار کافی از . . . ( مثلا، plenty ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
plenty of: مقدار کافی از . . . ( مثلا، plenty ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
speak for yourself: اصطلاح غیررسمی ) از طرف خودت صحبت ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
speak for yourself: اصطلاح غیررسمی ) از طرف خودت صحبت ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
filter: فیلتر کردن عکس یا نقاشی ( برای اصلا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
filter: فیلتر کردن عکس یا نقاشی ( برای اصلا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you nailed it: تو موفق شدی، تو کارت رو عالی انجام ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
you nailed it: تو موفق شدی، تو کارت رو عالی انجام ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
i told you so: من که بهت گفتم یا من که بهت هشدار د ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
taken: وقتی کسی می گوید I'm taken یعنی فعل ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
taken: وقتی کسی می گوید I'm taken یعنی فعل ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
burst into tears: زیر گریه زدن، به یکباره زیر گریه زد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
burst into tears: زیر گریه زدن، به یکباره زیر گریه زد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
burst into laughter: به یکباره زیر خنده زدن! She burst i ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
burst into laughter: به یکباره زیر خنده زدن! She burst i ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
burst out laughing: به یکباره زیر خنده زدن، به یکباره ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
burst out laughing: به یکباره زیر خنده زدن، به یکباره ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in tears: به حالت یا وضعیتی گفته میشود که اشک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in tears: به حالت یا وضعیتی گفته میشود که اشک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break down in tears: گریه کردن ( منظور طوری گریه کردن که ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break down in tears: گریه کردن ( منظور طوری گریه کردن که ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flatter: به به و چه چه گفتن، پاچه خواری کردن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock socks off: غیررسمی ) بسیار هیجان زده کردن، ( خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock socks off: غیررسمی ) بسیار هیجان زده کردن، ( خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fired up: ذوق زده، هیجان زده، مشتاق، با انرژی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fired up: ذوق زده، هیجان زده، مشتاق، با انرژی
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get fired up: مشتاق شدن، ذوق زده شدن، هیجان زده ش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
round up: یک خلاصه ای از اطلاعات و اخبار
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a roundup: یک خلاصه ای از اطلاعات و اخبار ( مر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
root for: حمایت کردن، تشویق کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
root for: حمایت کردن، تشویق کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
im rooting for you: من از شما حمایت می کنم، من شما را ت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
im rooting for you: من از شما حمایت می کنم، من شما را ت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rooting for someone: تشویق کردن کسی، حمایت کردن از کسی w ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rooting for someone: تشویق کردن کسی، حمایت کردن از کسی w ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
roll out: معرفی عمومی یک محصول،
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worn out texture: بافت فرسوده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a surprise to bump into you here: چه سوپرایزی که اینجا بهت برخوردم، b ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fandom: 1 - شیفتگی، طرفداری، هواخواهی ( از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
fandom: 1 - شیفتگی، طرفداری، هواخواهی ( از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a load: یه نگاهی بیندازید، با دقت یه نگاه ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a load: یه نگاهی بیندازید، با دقت یه نگاه ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a look: یه نگاه بیندازید! مترادف take a loo ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a look: یه نگاه بیندازید! مترادف take a loo ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a look: یه نگاه بیندازید! مترادف have a loo ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a look: یه نگاه بیندازید! مترادف have a loo ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a long and hard look: یه نگاه دقیق بیندازید! با دقت چک کن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a long and hard look: یه نگاه دقیق بیندازید! با دقت چک کن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
horse around: شیطونی کردن!
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
horse around: شیطونی کردن!
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be have naughtily: شیطونی کردن، رفتار شیطنت آمیز کردن!
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the hump: ناراحت شدن، اذیت شدن، عصبانی شدن ( ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the hump: ناراحت شدن، اذیت شدن، عصبانی شدن ( ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone the hump: ناراحت شدن، اذیت شدن ، به کسی برخور ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep an eye out: گوش بزنگ بودن، مترصد بودن، حواس جمع ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hop in: اصطلاح خودمونی ) همون "بپر بالا" خو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pileup: تصادف زنجیره ای، تصادف های سریالی، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pileup: تصادف زنجیره ای، تصادف های سریالی، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gridlock: وقفه، به بن بست خوردن ( مذاکرات ) ، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deck out: آراستن، تزیین کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deck out: آراستن، تزیین کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chattering: لرزش یا بهم خوردن سریع، فک زدن my t ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chattering: لرزش یا بهم خوردن سریع، فک زدن my t ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teeth chattering: لرزیدن یا بهم خوردن دندان ها ( در ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
teeth chattering: لرزیدن یا بهم خوردن دندان ها ( در ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teeth rattling: مترادف teeth chattering به معنای لر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teeth clenching: مترادف teeth grinding به معنای دندا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teeth grinding: دندان قروچه ، مترادف teeth clenchin ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
teeth grinding: دندان قروچه ، مترادف teeth clenchin ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
being owed: مدیون بودن، بدهکار بودن، متعهد ( در ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a detour: از بیراهه رفتن، از جاده فرعی رفتن، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a detour: از بیراهه رفتن، از جاده فرعی رفتن، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a detour: از بیراهه رفتن، از کمربندی رفتن، از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a detour: از بیراهه رفتن، از کمربندی رفتن، از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carry around: این جا و آنجا حمل کردن ( کسی یا چیز ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
carry around: این جا و آنجا حمل کردن ( کسی یا چیز ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bake: پختن بر روی اجاق گاز ( فرق بین bake ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bake: پختن بر روی اجاق گاز ( فرق بین bake ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
binder: کلاسور
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to fend for oneself: گلیم خود را از آب کشیدن! I tried t ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a hoot: اهمیت دادن، علاقه نشان دادن ( بیشتر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a hoot: اهمیت دادن، علاقه نشان دادن ( بیشتر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an average looking: یک قیافه معمولی، یک قیافه متوسط ( ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
an average looking: یک قیافه معمولی، یک قیافه متوسط ( ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
green: بعضی وقتها، معنای ill یا همان ناخوش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
preview: پیش پرده
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preview: پیش پرده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
would you mind: ترجمه لغت به لغت آن زیاد برای ما فا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
would you mind: ترجمه لغت به لغت آن زیاد برای ما فا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
would you mind if: اذیت نمی شوید اگر ، اشکالی ندارد اگ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
would you mind if: اذیت نمی شوید اگر ، اشکالی ندارد اگ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
candy bar: آبنبات یا شکلات های شمش مانند، شکلا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it is safe to say: ( این عبارت برای موقعی استفاده می ش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it is safe to say: ( این عبارت برای موقعی استفاده می ش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
send someone to sleep: کسی را خواب کردن، کسی را خواباندن ( ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spooning: بصورت بغل کرده در کنار هم خوابیدن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spooning: بصورت بغل کرده در کنار هم خوابیدن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big spoon: هنگام خوابیدن دو نفر در کنار هم ( م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big spoon: هنگام خوابیدن دو نفر در کنار هم ( م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little spoon: به هنگام spooning ( بصورت بغل کرده ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
little spoon: به هنگام spooning ( بصورت بغل کرده ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roll with: 1 - پرسه زدن با، گشتن با، to roll ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
roll with: 1 - پرسه زدن با، گشتن با، to roll ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring down: کم کردن، کاهش دادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eke out: 1 - اضافه کردن به درآمد، جبران کردن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
eke out: 1 - اضافه کردن به درآمد، جبران کردن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
short of cash: 1 - پول کم آوردن، بی پول شدن، پول ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
short of cash: 1 - پول کم آوردن، بی پول شدن، پول ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light skinned: روشن پوست، سفید پوست، ( در مقابل سی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
light skinned: روشن پوست، سفید پوست، ( در مقابل سی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beleaguered: 1 - محاصره شده، احاطه شده، تحت محاص ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beleaguered: 1 - محاصره شده، احاطه شده، تحت محاص ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marmite: مارمایت، یک چاشنی تند انگلیسی درست ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
marmite: مارمایت، یک چاشنی تند انگلیسی درست ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handcrafted: صفت ) دست ساز، هنر دست، with a hand ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
only so much: Only so much یا only so many یا jus ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
only so much: Only so much یا only so many یا jus ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
able to take only so much: قادر بودن به تحمل مقدار محدودی از ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gear up: حاضر شدن یا آماده شدن برای کسی یا چ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gear up: حاضر شدن یا آماده شدن برای کسی یا چ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looking on the bright side: نگاه به نیمه پر لیوان، جنبه های مثب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
looking on the bright side: نگاه به نیمه پر لیوان، جنبه های مثب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head over heels in love: سرتاپای عاشق شدن، کاملا عاشق شدن، h ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low slung: کم ارتفاع، کوتاه قد، سطح پایین
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
low slung: کم ارتفاع، کوتاه قد، سطح پایین
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rolling in money: در پول غلت زدن، ثروتمند بودن،
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
candlelit dinner: شام رومانتیک، منظور یک وعده شام که ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
candlelit dinner: شام رومانتیک، منظور یک وعده شام که ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
candlelit: فضای رومانتیک یا عاشقانه که توسط نو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go for a long walk: رفتن برای یک پیاده روی طولانی و لذت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ferry: قایق، کشتی کوچک! Ferry ride یعنی ق ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ferry ride: قایق سواری! I'd like to take you fo ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ferry ride: قایق سواری! I'd like to take you fo ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go bananas: دیوانه شدن، go crazy
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go bananas: دیوانه شدن، go crazy
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
streetful: خیابان گیر، مقداری یا تعدادی از افر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
borealis: شمالی، خدای شمالی ( افسانه یونانی ) ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
borealis: شمالی، خدای شمالی ( افسانه یونانی ) ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
don't get me wrong: منظور من را اشتباه برداشت نکن، Do ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
don't get me wrong: منظور من را اشتباه برداشت نکن، Do ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got me wrong: منظور من را اشتباه برداشت کردی، منظ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you got me wrong: منظور من را اشتباه برداشت کردی، منظ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got me bad: اینجا bad ، بیشتر برای تاکید بکار ر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you got me bad: اینجا bad ، بیشتر برای تاکید بکار ر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got me good: من را کامل گرفتار خودت کردی، منو کا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
above reproach: بی عیب و نقص، بدون انتقاد، کامل و ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
above reproach: بی عیب و نقص، بدون انتقاد، کامل و ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every other week: هر دو هفته یکبار، یا یک هفته در میا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
every other week: هر دو هفته یکبار، یا یک هفته در میا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every other month: یک ماه در میان، هر دو ماه یکبار،
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
every other month: یک ماه در میان، هر دو ماه یکبار،
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every other hour: هر یکساعت در میان، هر دو ساعت یکبار ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limit down: حداکثر کاهش مجاز قیمت روزانه ای سها ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limit up: حداکثر افزایش مجاز قیمت روزانه ای س ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rub it in: به رخ کشیدن ( چیزی که فرد با یادآور ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rub it in: به رخ کشیدن ( چیزی که فرد با یادآور ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub somebody's nose in it: Informal ) ناکامی های کسی را به رخش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub somebody's nose in the dirt: اشتباهات، ناکامی های کسی را مرتب به ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sold on something: علاقه شدید به چیزی داشتن، مشتاق چیز ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sold on: علاقه مند بودن به، مشتاق بودن، خاطر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sold on: عامیانه ) اشتیاق فراوان داشتن، enth ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an unusual find: یک یافته غیرمعمول، یک کشف غیرمعمول
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an unusual find considering: یک یافته غیرمعمول با توجه به. . . ، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where are you headed: کجا میخواهی بروی? مقصدت کجاست? به ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
where are you headed: کجا میخواهی بروی? مقصدت کجاست? به ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get pulled over: متوقف شدن ( توسط پلیس راه معمولا، ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get pulled over: متوقف شدن ( توسط پلیس راه معمولا، ب ...
٦ ماه پیش