مدال‌های علی اکبر منصوری گندمانی

بازدید
١,٢٠٧
امتیاز کل
٣٧٦,٥١٥
کل مدال ها
٢,٣٠٩
طلا
٢٢٣
نقره
١,١٤٠
برنز
٩٤٦
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uplifted: صفت ) 1 - روحیه گرفته، متعالی، سر ش ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bucket: اصطلاح غیررسمی و عامیانه در شمال غر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jet set: طبقه اشراف ، از ما بهترون
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
alpha: به معنای تیپ یا شخصیت غالب و سلطه ج ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chattering: لرزش یا بهم خوردن سریع، فک زدن my t ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coursebook: کتاب درسی، درس نامه، کتاب آموزشی
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resemble: بسیاری از هتل ها شبیه بهم هستند.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
rubbernecking: گردشگری فاجعه یا disaster tourism ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inaugurate: منصوب کردن یا گماردن ( بعداز معارفه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit: یک حمله اندوه، غم و اندوه شدید و یک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
case specific: صفت ) منحصر به مورد، منحصر به موضوع ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chubby bunny challenge: چالش چابی بانی ، در این چالش هر چه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
get around: اصطلاح ) اجتناب کردن، طفره رفتن و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sweet talk: شیرین زبونی کردن، مخ زدن، دلربایی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out with it: یالا، حرفت را بزن! هر چی تو فکرت می ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
set on fire: این اصطلاح و اصطلاح Set something o ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a detour: از بیراهه رفتن، از کمربندی رفتن، از ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stoop to someone's level: اصطلاح ) رفتار کردن با کسی به نحوی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pellet: گندله Pelletizing گندله سازی! به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drowning: غوطه ور نمودن، غرقه کردن،
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be up the creek: تو درد سر افتادن ، تو مخمصه افتادن،
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a dip: شنا کردن، آب تنی کردن!
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
see out: بدرقه کردن یا همراهی کردن تا دم درب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not on your nelly: عامیانه انگلیسی بریتانیایی ) - به ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set something on fire: اصطلاح Set something on fire و set ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scheduling conflict: تداخل زمانبندی، تداخل برنامه ای، تع ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
in style: شیک، مد روز، اصیل، مدرن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beater: به ماشین قدیمی، ارزان قیمت و خیلی ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cue the confetti: اصطلاح عامیانه ) cue the confetti ا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
giddy up: 1 - از این واژه برای دستور دادن به ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a bow: تعظیم کردن، خم شدن، ( معمولا برای پ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chequebook: دسته چک
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pack up: چمدان را بستن! جمع و جور کردن همه و ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
keep an eye out: گوش بزنگ بودن، مترصد بودن، حواس جمع ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resemble: آیا مثل یک قسمت حذف شده از مجموعه د ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause any offence: باعث آزرده خاطر شدن، باعث رنجش خاطر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you wish: به همین خیال باش!
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
concrete jungle: جنگل بتنی، که ساختمان های یک شهر یا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the high side: یک کمی بالا، یه خورده بالا ( مثال، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soused: سرخوش، مست
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take for a walk: گرداندن، راه بردن، پیاده روی بردن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
have someone do something: کسی را برای انجام کاری سازماندهی کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the long view: نگاه دراز مدت به چیزی داشتن، چیزی ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
greener pastures: اصطلاح ) معنی لغوی یعنی چراگاه سبزت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gamify: Gamification یعنی بازی وار سازی، ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put the pedal to the metal: اصطلاح ) 1 - پدال گاز ( اتومبیل ) ر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
poised: صفت ) آرام، خونسرد، مطمئن، - آرام و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ears are burning: اصطلاح ) این اصطلاح و همچنین اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
late credit drop: حذف اضطراری واحد درسی ( در کالج یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
loose cannon: آدم نا متعادل، غیر قابل پیش بینی، غ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take a crack at: اصطلاح ) Take a crack at somethin ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
up ahead: کمی جلوتر، there is a gas station u ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
even steven: برابر، مساوی، سه دانگ سه دانگ، سر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bummer: Buzzkill , ضد حال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't beat yourself up: خودت رو سرزنش نکن، به خودت سخت نگیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't beat yourself up: خودت رو سرزنش نکن، به خودت سخت نگیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the fur flies: اصطلاح ) اینفرمال used to say that ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fur flies: اصطلاح ) اینفرمال used to say that ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
booted: صفت ) چکمه پوش، پوتین پوش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blow one's brains out: عامیانه ) کشتن کسی با شلیک به سر، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow one's brains out: عامیانه ) کشتن کسی با شلیک به سر، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
to my great surprise: در کمال تعجب من، بر خلاف انتظار من ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to my great surprise: در کمال تعجب من، بر خلاف انتظار من ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take aim at: - هدف گرفتن، ( به سوی چیزی ) نشانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take aim at: - هدف گرفتن، ( به سوی چیزی ) نشانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all pervading: صفت ) - کاملا فراگیر، همه فراگیر، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
all pervading: صفت ) - کاملا فراگیر، همه فراگیر، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cowed: صفت ) ترسانده شده، مرعوب شده، تسلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cowed: صفت ) ترسانده شده، مرعوب شده، تسلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull yourself together: اصطلاح ) یه سر و سامانی به خودت بد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pull yourself together: اصطلاح ) یه سر و سامانی به خودت بد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
agrope: قید ) حین نوازش، حین دستمالی کردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agrope: قید ) حین نوازش، حین دستمالی کردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get down: 1 - دمغ کردن، پکر کردن، افسرده کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a dig: Take a dig at someone اصطلاح ) به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a dig: Take a dig at someone اصطلاح ) به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a jab: اصطلاح ) مترادف با اصطلاح Take a ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a jab: اصطلاح ) مترادف با اصطلاح Take a ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bring pressure to bear on: اصطلاح ) اعمال فشار برای وادار کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take for a walk: گرداندن، راه بردن، پیاده روی بردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ciconia: لک لک ، لک لک سفید Ciconia Ciconia ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to one's feet: برپا شدن، از جا بلند شدن، برخاستن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get to one's feet: برپا شدن، برخاستن، از جا بلند شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get to one's feet: برپا شدن، برخاستن، از جا بلند شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
how so: چطور مگه - He doesn't want to go ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
how so: چطور مگه - He doesn't want to go ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
size of fine: میزان غرامت، میزان جریمه، مقدار جری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
size of fine: میزان غرامت، میزان جریمه، مقدار جری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
would give one's right arm: اصطلاح ) معنای کلمه به کلمه ) دست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
would give one's right arm: اصطلاح ) معنای کلمه به کلمه ) دست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at ease: آزاد، آزاد باش! فرمان آزاد باش فرم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tell it to the marines: اصطلاح ) عامیانه چه حرفها! کم دروغ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tell it to the marines: اصطلاح ) عامیانه چه حرفها! کم دروغ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in high dudgeon: بسیار عصبی، برزخی، دلخور و عصبانی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hover over someone: ( مثل اجل معلق ) بالای سر کسی ایستا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hover over someone: ( مثل اجل معلق ) بالای سر کسی ایستا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
be my guest: راحت باش! هر طور راحتی! هرجور عشقت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pander: دیوث، زن قحبه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no matter how you slice it: اصطلاح ) این اصطلاح برای مواقعی اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out with it: حرفت را بزن، هر چی تو سرته بگو، هر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out with it: یالا، حرفت را بزن! هر چی تو فکرت می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relay: رساندن ( پیام، سلام، خبر و. . . ) ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cost dearly: گران تمام شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cost dearly: گران تمام شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay an arm and a leg for: اصطلاح ) بابت چیزی هزینه زیادی پرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kazandibi: کازان دیبی ) در ترکی استانبولی از ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swindle someone out of money: اصطلاح ) مال کسی را خوردن، پول کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ingratiate oneself with somebody: محبت و توجه کسی را بخود جلب کردن، خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plug away: بدون وقفه و سخت تلاش کردن، بطور مدا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plug away at a task: بدون وقفه و با جدیت تمام کار کردن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plug away at a task: بدون وقفه و با جدیت تمام کار کردن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kezban: اسم دخترانه ترکی قدیمی به معنای دخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
picnicker: پیک نیک رونده، گردشگر، کسی که به پی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
picnicker: پیک نیک رونده، گردشگر، کسی که به پی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
puerpera: زائو، زنی که تازه زایمان کرده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not on your nelly: عامیانه انگلیسی بریتانیایی ) - به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loose cannon: آدم نا متعادل، غیر قابل پیش بینی، غ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cry uncle: اصطلاح ) از آمریکای شمالی به معنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
water down: رقیق کردن، آبکی کردن، از غلظت کاستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
child prodigy: کودک نابغه، بچه با استعداد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
child prodigy: کودک نابغه، بچه با استعداد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the beginning of the end: شروع یک پایان، سرآغاز یک فرجام منظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hunker down: 1 - چمباتمه زدن، رو پا نشستن 2 - پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give heed to: - توجه کردن به. . . ، - اهمیت داد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a close brush with death: تا دم مرگ رفتن،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a close brush with death: تا دم مرگ رفتن،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're a caution: اینفرمال ) اصطلاحی برای توصیف یک ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're a caution: اینفرمال ) اصطلاحی برای توصیف یک ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you rascal you: عامیانه ) ای شیطون بلا! عجب بدجنس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil refining: پالایش نفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oil refining: پالایش نفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
soused: سرخوش، مست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pour in: اصطلاح ) هجوم آوردن، ریختن ( به یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put out feelers: زیر زبون ( کسی ) را کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put out feelers: زیر زبون ( کسی ) را کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sound out: به معنای، مزه دهان کسی را فهمیدن، ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
papier mache: پپیه مشه یا پاپیه ماشه، کاغذ جویده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
papier mache: پپیه مشه یا پاپیه ماشه، کاغذ جویده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بادمجان بم افت نداره: سه تا معادل انگلیسی برای این ضرب ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بادمجان بم افت نداره: سه تا معادل انگلیسی برای این ضرب ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
same to you: قسمت شما هم بشود ( انشاالله ) ! نصی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you wish: به همین خیال باش!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk to the hand: اصطلاح ) مترادف با Tell it to the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
talk to the hand: اصطلاح ) مترادف با Tell it to the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
focus of attention: کانون توجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
focus of attention: کانون توجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clever boots: اصطلاح عامیانه بریتانیایی ) صفت یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clever boots: اصطلاح عامیانه بریتانیایی ) صفت یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smartarse: اصطلاح عامیانه کنایه آمیزBr ) مترا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smartarse: اصطلاح عامیانه کنایه آمیزBr ) مترا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
funny business: دغلبازی، حیله گری، کلاهبرداری، فعال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bag of tricks: اینفرمال ) ترفند ها، فوت فن و مهارت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bag of tricks: اینفرمال ) ترفند ها، فوت فن و مهارت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
piss artist: عامیانه بریتیش ) - همیشه مست، عیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
light pollution: آلودگی نوری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
light pollution: آلودگی نوری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one's goose is cooked: اصطلاح ) تو دردسر افتادن، به فاک ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's goose is cooked: اصطلاح ) تو دردسر افتادن، به فاک ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cook one's goose: اینفرمال ) دخل کسی رو آوردن، برای ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
serve as a role model: به مثابه یک الگو بودن /شدن بمنزله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
serve as a role model: به مثابه یک الگو بودن /شدن بمنزله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a fool of oneself: کسی را احمق فرض کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
don't take me for a sucker: منو احمق فرض نکن، مترادف با اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't take me for a sucker: منو احمق فرض نکن، مترادف با اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سویه: گونه، نوع، ، strain, variant سویه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand against someone: با کسی روبرو شدن، جلوی کسی سبز شدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recovered: صفت پیدا شده، یافت شده، نجات یافته، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pelade: طاسی پلاکی، طاسی منطقه ای نام دیگر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on second thought: حالا که فکرشو میکنم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weave in and out: پیچ خوردن و رد شدن، لایی کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you've got me there: من هم نمی دونم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stark mad: دیوانه محض، کاملا دیوانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jet set: طبقه اشراف ، از ما بهترون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: من رفتم پیاده روی تا کمی از عصبانیت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: زنگ تفریح، فرصت خوبی برای بچه هاست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: جودی بهش اجازه میدهد تا اول خودش رو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: اون فقط نیاز داشت که خشم و دق و دلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: این لباس یک ایده/ابتکار از طراح است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: او این تصور که روزی یک ستاره خواهد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: مجسمه ساز آوانگارد ( پیشرو ) ، اشیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: او یک علاقه شدیدی به شکلات دارد!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: من در اپارتمان پرزرق و برق اونا، تا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get used to: بهتره به انجام آنچه که به شما گفته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get used to: بعدا از یک مدتی، به همه این سر و صد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get used to: بزودی به کار عادت میکنی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get used to: برای عادت کردن به ریزه کاری های اجت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get used to: عادت کردن به آداب و رسوم یک کشور دی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: در اینجا چیزهای بحث انگیزتر/ مسائل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: موضوع بحث، موفقیت یا شکست مذاکرات ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: افتخار ملی در گرو این مسابقه بین فر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: جایزه شرط بندی یک جایگاه در فینال ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: اگر کمکهای اورژانسی بزودی به شهر نر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: افتخار خانوادگی در معرض خطر است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: آینده بشریت در معرض خطر است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: غرور ملی در گرو بازی هفته آینده مقا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sustained: او در تصادف متحمل چندین جراحت شده ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sustained: شرکت امسال ضررهای سنگینی را متحمل ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sustained: چندین مسافر قطار متحمل صدمات جدی در ...
١٠ ماه پیش