پیشنهاد‌های افشین حاجی طرخانی (٨٨٤)

بازدید
٢٨٨
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١٦

این کلمه معانی مختلفی داره: اگه اول جمله بیاد، حالت امری میگیره به معنی: 1 - حرکت کن، بجنب، برو. . . 2 - move someone or something on: کسی یا چیزی ر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤٨

با عرض پوزش، برای آن نا آگاه و بی سوادی که ندانسته دیسلاک می کند منبع گذاشتم: 1 - جذب، هضم غدا یا مواد 2 - جلب توجه کسی 3 - کاهش اثر فیزیکی چیزی مثل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨١

یکی از مفاهیم رایج که معمولا در فضای بازاریابی دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد Disruption است. این مفهوم به تکنولوژی ای اشاره می کند که می تواند در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦٦

به نوبه خود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥٠

( اصطلاح ) وقتی بحثش، حرف پیش میاد، وقتی موضوعش پیش کشیده میشه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤٠

( اصطلاح ) هرچه فکرش را بکنید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤٣

1 - شروع یک سفر 2 - شروع یک کار خاص به منزله شروع یک فرایند 3 - یاد دادن یا وادار کردن کسی به شروع کاری اولیه. https://idioms. thefreedictionary. c ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٧

horror ( اسم ) : ترس horrify ( فعل ) : ترساندن horrifying ( صفت ) : ترسناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٧

in time : پیش از وقت on time: سر وقت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٦

چه برسد به . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٣

جناب M. M اون لغت Altar هست که به معنی محراب ( قربانگاه ) است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٦

خب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٨

( اصطلاح ) : مسئول کسی یا چیزی بودن، پاسخگوی کسی با چیزی بودن. https://www. merriam - webster. com/dictionary/in charge of

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٩

( اصطلاح ) : تأثیر گذاشتن بر کسی یا چیزی. ( معمولاً مثبت ) . چیزی را تغییر دادن. ایجاد تفاوت کردن. https://idioms. thefreedictionary. com/Make the ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٦

نقطه ی عطف https://www. merriam - webster. com/dictionary/watershed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

آقای رضا، اون owe هست به معنی بدهکار.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

در طول، در حین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

نقش داشتن در چیزی = دخیل بودن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

( اصطلاح ) : علاوه بر معنی ذکر شده توسط خانم نگار، معنی زیر هم می دهد: انجام موفقیت آمیز کاری باوجود دانستن اینکه بهترین روش برای انجامش نبوده است. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

عملاً

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

( اصطلاح ) : انجام کاری که از نظر جامعه پذیرفتنی نیست. گذشتن از حد، کار نامتعارف. عبور از خط قرمز. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/en ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

رایج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

3 معنی دارد: 1 - برای مقایسه اندازه یا درجه یکسان دو چیز: به همان اندازه، مقدار. 2 - تقریباً 3 - ( اصطلاح ) : اگرچه، به رغم، با وجود، با اینکه. h ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

( اصطلاح ) قصد داشتن، مصمم بودن برای چیزی یا انجام کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧١

تکه - کدها یا اسنیپت ها ( انگلیسی: Snippets ) یک اصطلاح برنامه نویسی است که برای قطعات کوچک و قابل استفاده مجدد از کد بکار می رود. برخی از ویرایشگرها ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

( اصطلاح ) : پس با این وجود، پس با این حال، بدین ترتیب https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/in - that - which - case

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

درآوردن، کندن، بیرون کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

ساده گرا. ( نوعی سبک در انواع طراحی و دکوراسیون )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

قلمداد کردن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

( اصطلاح ) : مستقیماً، صریحاً، بطور جدی، رک و راست، کاملاً. https://idioms. thefreedictionary. com/right out

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

1 - برداشتن یا گرفتن چیزی. ایده یا نظر کسی. 2 - مواجه شدن/رویارویی با چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

( اصطلاح ) : خیلی سریع، سریعاً https://idioms. thefreedictionary. com/in no time

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

( اصطلاح ) بعلاوه، ازین گذشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

جناب علیزاده: پارس، پرده، پول، پل و پارچه از ریشه - پارت - هستند به معنی - بخشی از چیزی - پارس یعنی - بخشی از سرزمین ایران - پارچه یعنی - تکه - ی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

چیزی که به خاطر عجیب بودنش بسیار جالب باشد. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/intriguing

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

( بازرگانی ) مشتری بالقوه یا احتمالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

سفر طولانی با پای پیاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

( اصطلاح ) به این زودی ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تمام معانی و کاربرد های would با مثال در جمله: https://goo. gl/SMuohB

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

ساعد. معنی بازو نمی دهد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

*معنی ( اصطلاح ) : revolve around sb/sth تبدیل شدنِ کسی یا چیزی به موضوع اصلی یا مهمترین، محبوب ترین موضوع. *معنی لغوی: چرخش به دور کسی یا چیزی ht ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

( اصطلاح ) : به علت، در ارتباط با، با توجه به. https://idioms. thefreedictionary. com/in the light of

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

( اصطلاح ) : برای بیان اظهار نظری که کمی متفاوت از چیزیست که بیان شده= هر طور که باشد، با این حال . . . مثال: There has been some improvement in th ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

( اصطلاح ) تولید چیزی سریع و به مقدار زیاد و اغلب با بی دقتی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

کارامد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

( اصطلاح ) از ( کسی یا چیزی ) دوری کردن، احتراز کردن. - - > Steer clear of, Stay clear of

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

نوآوری تدریجی ( اقتصاد و بازاریابی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

عنصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

1 - چیزی بسیار جذاب و خواستنی که نتوانید در برابرش مقاومت کنید. 2 - چیزی بسیار قوی و غیر قابل توقف. https://www. ldoceonline. com/dictionary/irres ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

به عنوان صفت: اخلاق مدار