ترجمه‌های افشین حاجی طرخانی (١٠)

بازدید
٢٥
تاریخ
٢ سال پیش
متن
He's no longer a practicing attorney.
دیدگاه
٦

او دیگر وکیلی فعال نیست. ( دیگر وکالت نمی کند )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
As a salesclerk, he stands behind the counter all day.
دیدگاه
١٤

او به عنوان فروشنده، کل روز را پشت پییشخوان سپری می کند.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He followed me down the street.
دیدگاه

او مرا در خیابان دنبال کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I know a fine wine when I taste it.
دیدگاه
٢٨

من یه شراب خوب رو با مزه کردنش تشخیص می دم.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
We are ever in his debt.
دیدگاه
٢٥

همیشه به او مدیون/بدهکاریم.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
She treated the baby roughly.
دیدگاه
٢٧

او با کودک با خشونت رفتار کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
always listen to your heart because even though it's on your left side, it's always right.
دیدگاه
١٠٥

همیشه ندای قلبتان را بشنوید، زیرا با اینکه در سمت چپ [بدنتان] قرار دارد، همیشه درست می گوید ( حق با اوست ) .

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He quoted Shakespeare, hoping to impress her.
دیدگاه
١١

او از شکسپیر نقل کرد، به امید انکه وی ( مونث ) را تحت تأثیر قرار دهد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The faucet has developed a drip.
دیدگاه
١٠

{این} شیرآب چکه کرده است.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He got a job bagging groceries.
دیدگاه
٧

او ( مذکر ) شغل یا پست بسته بندی مواد غذایی را گرفت.