technically

/ˈteknɪkəli//ˈteknɪkl̩i/

ازلحاظ فنی، تطابق بااصول فنی، دراصطلاح

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: only according to the facts or to the exact meaning of words or rules.

جمله های نمونه

1. Technically, the two countries are still at war, as a peace treaty was never signed.
[ترجمه نوشین] این دو کشور عملا در جنگ هستند چرا که پیمان صلح هرگز امضا نشده بود.
|
[ترجمه گوگل]از نظر فنی، دو کشور همچنان در حال جنگ هستند، زیرا هرگز معاهده صلح امضا نشد
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در جنگ هستند، چرا که پیمان صلح هرگز امضا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This model is technically superior to its competitors.
[ترجمه نوشین] در واقع این مدل از مدلهای رقیب خودبرتر است
|
[ترجمه گوگل]این مدل از نظر فنی نسبت به رقبای خود برتری دارد
[ترجمه ترگمان]این مدل از لحاظ فنی برتر از رقبایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His playing is technically brilliant, but it doesn't excite me.
[ترجمه گوگل]بازی او از نظر فنی درخشان است، اما من را هیجان زده نمی کند
[ترجمه ترگمان]بازی او عملا درخشان است، اما من را تحریک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is still technically possible for them to win .
[ترجمه گوگل]هنوز از نظر فنی ممکن است آنها برنده شوند
[ترجمه ترگمان]هنوز از لحاظ فنی ممکن است که آن ها برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Technically, the two countries are still at war.
[ترجمه گوگل]از نظر فنی، دو کشور هنوز در حال جنگ هستند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در جنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her performance was technically brilliant but lacked feeling.
[ترجمه گوگل]عملکرد او از نظر فنی درخشان بود اما احساس نداشت
[ترجمه ترگمان]عملکرد او از لحاظ فنی درخشان ولی فاقد احساس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coda is often more technically difficult than the rest of the piece.
[ترجمه گوگل]کدا اغلب از نظر فنی دشوارتر از بقیه قطعه است
[ترجمه ترگمان]پس درآمد اغلب از لحاظ فنی مشکل تر از بقیه قطعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a musician, she is technically accomplished.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نوازنده از نظر فنی موفق است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک موسیقی دان از لحاظ فنی موفق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Technically it is the most advanced equipment ever.
[ترجمه گوگل]از نظر فنی پیشرفته ترین تجهیزاتی است که تا کنون وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]از نظر فنی، بهترین تجهیزات تا کنون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Technically, he is an excellent goalkeeper.
[ترجمه گوگل]از نظر فنی او دروازه بان بسیار خوبی است
[ترجمه ترگمان]از نظر فنی، اون یه دروازه بان عالیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Although technically you may not have lied, you certainly haven't told us the whole truth.
[ترجمه گوگل]اگرچه از نظر فنی ممکن است دروغ نگفته باشید، اما مطمئناً تمام حقیقت را به ما نگفتید
[ترجمه ترگمان]اگر چه از لحاظ فنی ممکنه دروغ نگفته باشی، مطمئنا حقیقت رو به ما نگفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In those days recording sound was not technically possible.
[ترجمه گوگل]در آن روزها ضبط صدا از نظر فنی امکان پذیر نبود
[ترجمه ترگمان]در آن روزها ضبط صدا از لحاظ فنی امکان پذیر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Technically, a horse which is smaller than 5 metres at the shoulder is termed a pony.
[ترجمه گوگل]از نظر فنی، اسبی که در ناحیه شانه کوچکتر از 5 متر باشد، پونی نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی اسبی که کوچک تر از ۵ متر در شانه است یک اسب چه نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even if it were technically possible, we do not have the money to do it.
[ترجمه گوگل]حتی اگر از نظر فنی هم ممکن بود، ما پول انجام آن را نداریم
[ترجمه ترگمان]حتی اگر از لحاظ فنی امکان پذیر باشد، ما پول نداریم که آن را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] از لحاظ فنی، به طور فنی

انگلیسی به انگلیسی

• in a technical manner; with regard to technology and the applied sciences; in technical terminology; with regard to technique
if something is technically true or possible, it is true or possible according to the facts, laws, or rules but may not be important or relevant in a particular situation.
you use technically when discussing the practical skills and methods used to do an art, a craft, or a sport.

پیشنهاد کاربران

از نظر منطقی
به اصطلاح.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : technique ( technic ) / technicality / technician / technics
✅️ صفت ( adjective ) : technical
✅️ قید ( adverb ) : technically
قاعدتاً، قانوناً
از نظر فنی
مطابق قانون
برطبق واقعیات
از لحاظ نظری، روی کاغذ
اساسأ
بطور اصولی
از لحاظ فنی ؛ در واقع
– Her performance was technically brilliant
– They have technically advanced weapons
– Young people who are technically still children
– Technically, the two countries are still at war
از قرار معلوم
در واقع، عملا، از لحاظ فنی
در اصل، در واقع
طبق شواهد و قراین
Technically, the store doesn't open until 10:00.
شواهد و قراین نشان میدهد که مغازه تا ساعت 10 باز نمی شود.
عملاً
در واقع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس