پیشنهادهای افشین حاجی طرخانی (٨٨٤)
در معرض دید عموم قرار دادن هر چیزی، افشای عمومی هر چیزی
یخ تاق
جُکِ خوبی بود ( برای برای اینکه حرفی که شنیده اید، مسخره بوده ) https://www. ldoceonline. com/dictionary/that - s - a - good - one
مستقیماً
( اصطلاح ) : یک گام مانده تا رسیدن به . . . در شرف دستیابی به چیزی بودن
( اصطلاح ) : برای بیان چیزی محتمل https://www. ldoceonline. com/dictionary/could - can - might - easily
( اصطلاح ) : 1 - از ابتدای ابتدا 2 - بلافاصله https://idioms. thefreedictionary. com/out of the chute
آبزی
( اصطلاح ) : آماده ی کار شدن چیزی، خصوصاً پس از یک دوره ی غیرفعالی https://idioms. thefreedictionary. com/be in business
( اصطلاح ) : be a study in something معنی: نمونه ی بارز https://www. ldoceonline. com/dictionary/be - a - study - in - something
سخت، دشوار برای فهم، نامفهوم، پیچیده، چالش برانگیز https://dictionary. abadis. ir/?lntype=entofa&word=brain - bending
کپی مانند. کپی: ape
( اصطلاح ) : تمام آنچه که یک نفر می داند. / تا جایی که یک نفر می داند. برای بیان اینکه یک نفر اطلاعات کمی دارد مشابه: for all we khow https://www. ...
( اصطلاح ) :پاک کردن. فراموش کردن همه چیز و از صفر شروع کردن https://www. merriam - webster. com/dictionary/wipe the slate clean
( اصطلاح ) : play the same old tune 1 - درک/فهم/برداشت مشابه چیزی دیگر. 2 - گفتن چیزی مشابه دیگر خصوصا در جمع. https://idioms. thefreedictionary. ...
( اصطلاح ) : ایجاد فرصتی ( عموماً اتفاقی ) برای کسی.
( اصطلاح ) : 1 - سفر سریع در چیزی یا مکانی. 2 - انجام یا رسیدن به چیزی به راحتی. 3 - خواندن چیزی در زمانی کوتاه. https://idioms. thefreedictiona ...
ساعات استراحت یا خلوت. مثلاً نیمه شب
( اصطلاح ) : از طرف کسی
معادل due to, because of به علت، به سبب
( اصطلاح نایاب! ) : صرفاً با نگاه نکردن
پروکنسول یک سرده منقرض شده از نخستی سانان است که از ۲۳ تا ۵ میلیون سال پیش در دورهٔ میوسن می زیسته است. سنگواره های این جانور در شرق آفریقا از جمله ک ...
نهایت تلاش را کردن نهایت زور را زدن صورت دیگر: leave nothing in the tank https://www. wordsense. eu/leave_nothing_in_the_tank/
متعهد
بایرن
هر چیز قابل تصور تقریباً همه چیز از شیر مرغ تا جون آدمی زاد
افراط، زیاده روی https://www. ldoceonline. com/dictionary/an - orgy - of - something
انقلابی، حامی انقلاب
1 - کسی که سِمت مهمی در بانک دارد 2 - کسی که صاحب یا مالک یا سرمایه گذار یک بانک است
( اصطلاح ) : جعل، تحریف، دستکاری، مخدوش کردن مدارک یا اسناد. https://en. wikipedia. org/wiki/Tampering_with_evidence
از هر دو طرف، هر دو سو
( اصطلاح ) : چشمیگر، بسیار قابل توجه . معادل: a sight to behold https://idioms. thefreedictionary. com/a sight to behold
( اصطلاح ) : معادل anything near در جملات مثبت: به هر طریقی در جملات منفی: هرگز، به هیچ طریقی https://www. merriam - webster. com/dictionary/anythi ...
اصطلاح: سراسر جهان https://idioms. thefreedictionary. com/the world over
چاره ای جز اینکه
محتمل و ممکن کردن چیزی، به ویژه چیزی که غیر محتمل یا عجیب است/ پررنگ کردن چیزی/ تقریباً معادل رنگ واقعیت بخشیدن به چیزی در فارسی. مثال We have ne ...
عصر روانگردان به دوره ایجاد تغییرات اجتماعی، موسیقی و هنری متأثر از مواد روانگردان گفته می شود که از اواسط دهه 60 تا اواسط دهه 70 میلادی رخ داد.
معنویت گرا
مدرک عینی و محرز
( اصطلاح ) : موی دماغ کسی بودن https://idioms. thefreedictionary. com/breathe down neck
ناخوشایند، بد، ناطلوب، ناخواستنی
( اصطلاح ) : خیلی نزدیک بودن به چیزی ( مثل یک وضعیت یا شرایط، یا مقام ) معادل فارسی پیشنهادی: نزدیک بودن مثل رگ گردن به چیزی، فاصله داشتن به اندازه ...
جنگلهای انبوهی که شاخه های بلند درختانش تشکیل سقف داده و نور کمی وارد آنها می شود. سایبان جنگل
پرخطر
فرد کودن dimwit
what become of something چه بر سر . . . آمد، چه اتفاقی برایش رخ داد
Adjective ( anatomy ) On the underside of a digit سطح زیرین یک انگشت https://www. wordsense. eu/subdigital/ https://dictionary. university/Subdigi ...
هدف وسیله را توجیه می کند
علامه ی دهر. همه چیزدان.
واقعاً زنده بی شک زنده