پاسخهای مهدی کشاورز (١٩٠)
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درود اینگونه که نگریسته میشود واژهی برابراک از نگاه ساختاري باید درست باشد لیک اگر شما برابراک را برپایهی هموگ(=معادل) ساختهاید پس برابراک نیز همچم با معادل خواهد بود نه معادله. ولی ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
کاری به چم کمپلکس ندارم ولی آیا واژهای مانند پویامیخت(آمیختهی پویا) بهتر نیست یا نوواژگانی دیگر؟ واژهای که بهجای کمپلکس فعال گفتی را هرکی دیگه گفته بود ...بارونش میکردی! چرا؟ چون کس دیگهای گفته ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
من پنجدره را تنها ریشهواژه برای پنجره پنداشتم نهبرای پنچر و پنکه و چریدن و..، این پیوند دادن واژهها به یکدگر از روی برخی همانندیهای واجی و بیرون کشیدنِ پنداری و ذهنی پیوندهای چماری(معنایی) م ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درود واژهی پنجره به گمان بسیار، از پنجدره یا پنجدری گرفته شده؛ پنجدره نام بزرگترین اتاق یا همان شاهنشین یا اتاق مهمانخانه بوده که نامش را از پنج درِ بلند و پنجرهمانند و کنارهم که رو به ایوا ...
اصل کلمه از متر ( سنجیده و متعادل، حساب شده) و پث (درد و احساس) می آید. پیموده حسی، خودلی و خو هیجشی چطور اند؟
خوشآغالش، آغالیدن= برانگیختن، شوراندن
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
همگرانه، همگرانی؛ همباری، همباشتی
واژه کال به معنای نرسیده ترکی است یا فارسی؟؟ و اینکه معنای این واژه واقعا چیست؟ و از چه چیزی مشتق شده است؟
کی گفته در یک استان نفت و طلا باشه سودش تو جیب استان فارسنشین رفته؟ همون استان خودت که از همهجا بیشتر سرمایهگذاری شده و صنعتیتره! خب باید بگیم حتما پول نفت رفته توی آذربایگان. ولی اینکه ارز ...
واژه کال به معنای نرسیده ترکی است یا فارسی؟؟ و اینکه معنای این واژه واقعا چیست؟ و از چه چیزی مشتق شده است؟
درود واژهی دماغ چه پیوندی با کال دارد ندانم لیک چون سخنش پیش آمده یک بازنمود کوچک بهپیش مینهم. آن واژهی دماغی که تازی است [دِماغ] است بهچم مغز؛ واژهی گفتهشده، دَماغ است که پیون ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
سرور بزرگوار طاهری این درست که واژهی "چند" درآمیختهی [چه + اَند] است لیک [اند] درینجا همان اندی(=تعداد یا شمارِ ناگویا) است مانند اینکه بگوییم [بیست و اندی سال پیش]؛ پس واژهی چند، یک ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درود همانگونه که واژهی همچند بهچم [برابر، مساوی،معادل] است میتوانیم واژهی همچندی را نیز بهچم[برابری،معادله] داشته باشیم. برتری این پیشنهاد، دیرینگی و بکاررفتن واژهی همچند در خاستگاههای کهن پارسیست، افزون برین واژهنامهی عمید نیز همچندی را بهچم معادله یاد کرده است.
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
شاید اگر اون کمانکها را برنکشم خودمم ندونم چی گفتم!!! چه برسه به دیگران، هی باید کمان آرشگونهی پارسیپرستی را بکشم به این امید که تیر نابواژهها را به آماجِ گریزانِ اندیشههای افراسیابز ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
بر جناب طاهری و دیگر گرامیان درود دربارهی واژه همبَر من هم با شما همسواَم که نباید در یک زمینهی ویژه مانند رایش و هندازه(ریاضی و هندسه) از یک واژه با چند چم بهرهگیری شود که &nb ...
اگر دو عدد بادکنک که یکی بزرگ تر باشد ، هر دو را باد کنیم و بوسیله لوله ای مثل لوله خودکار ، آنها را بهم مرتبط کنیم ،باد از بادکنک کوچک تر به سمت بادکنک بزرگ تر جریان پیدا میکند یا بالعکس ؟ بادکنک بزرگ تر به کوچک تر ؟
درود شارش هوا میان دو بادکنک بستگی به اندازهی آنها ندارد که بستگی به فشار هوا در هریک از آنها دارد. فشار هوا در بادکنک کوچک به تندی افزایش مییابد لیک در بادکنک بزرگ به این زودیها نه، از این ...
فرزندم برای سالروز تولدش دوستان خود را دعوت کرده بود ، من هم از میوه فروشی موز و سیب و گلابی خریدم و هر کدام را در ظرف های جداگانه گذاشته و بعد از رفتن مهمانان ، از فرزندم پرسیدم ، چند نفر از دوستانتا ...
درود دوستان به واژهی [فقط=تنها] نگاه نداشته و رسیدن به پاسخ را ساده گرفتهاند! ببینید: ا- ۷تَن تنها موز برداشتهاند ۲- ۶ تن سیب برداشتهاند ۳- ۵ تن گلابی ۴- ۴ تن موزُ سیب ۵- ۳ تن موزُ گ ...
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
واژهی همبَر(=مساوی،همتراز)، یک واژهی تبارمند و دارای دیرینگی است اکنون بهچم همپهلو و همضلع شده خب اگر به همین چم هم بهکار رود مایهی خشنودی خواهد بود. لیک همبار(=برابر) چطور؟ اینکه پیشونده ...
روستای A و B در ساحل رودخانه اند و از طریق رودخانه ۲۰ کیلومتر باهم فاصله دارند ، شخصی با قایق شخصی خود از روستای A حرکت کرد و وقتی به روستای B رسید بدون فوت وقت برگشت و خود را ...
تندی آب رودخانه ۵ کیلومتر در ساعت است. روستای آ به ب را در ۴ ساعت پیموده و بازگشت را در ۶ ساعت. تندی پیمایش هنگام رفت ۵ کیلومتر در ساعت و هنگام بازگشت ۳/۳۳ کیلومتر در ساعت. ۳ به ۲ همانند ۵ به ۳/۳۳ است.
به جایِ واژه " معادله" چه واژه ای را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار خواهم بود،چنانچه من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.
درود و دهش خدا بر پارسیدوستان . [همبَر، همبار، همباره، همباشته، همباشت] . واژهی [همبَر] یک واژهی کهن است که در سخنگان و ادب پارسی بهفراوانی همچند(مساوی) با [برابر] بهکار رفته: ه ...
کلمه فارسی معادل برای " لنز " چی میشه ؟
میتوان از واژهی "مِژوک" بهجای لنز و عدسی بهره گرفت. این واژه برگرفته از [مژو] که نام دیگر عدس است میباشد.
معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی " پاراف" " پاراگراف " " پارتیشن "
درود بر شما من بهجای واژهی پاراف، [گواهی] را پیشنهاد میکنم؛ پاراف کردن همان گواهی کردن یک نوشته از سوی سرپرست ردهپایینتر است برای سرپرست رده بالاتر.
معادل فارسی برای کلمه ی " مانفیست" چی داریم ؟
درود آییننامه آرماننامه نگرشنامه
اگر دلخواه از واژهی منو، فهرست غذایی باشد من "خوراکنامه" را پیشنهاد میکنم.
قرمهسبزی و قیمه همیشه برام پرسش بود چرا با اینکه یک خوراک ایرانی هستند نامشان تورکی است؟
درود همه قومها و تیرههای ایرانی دارای برخی خوراکهاییاند که ویژهی خودشان است، این خوراکها میتواند همراه با نامهایشان در میان دیگر قومها هم فراگیر شود مانند فسنجان و میرزاقاسمی از شمال و قل ...
املا اسم داود در انگلیسی گدام درسته؟ Davood Davud Davoud
در الفبای زبانی که واجهای صدادار یا همان واکهها و حتا واجهای بیصدا، در درازای زمان دلبخواهی آوایش یا تلفظ شدهاند و برخی واجها در واژگان اصلا آوایش نمیشوند نمیتوان یک ریخت نوشتاری همهگیر و استاندارد برای نامی که در انگلیک(انگلیسی) بیگانه است در نظر داشت پس میتوان گفت همهی آن سه ریخت نوشتاری شما درستند.
واژه سلام هم بیان زیبایی دارد و هم معنای قشنگی و من مشکلی با آن ندارم. اما درود هم واژه ای زیباست. آیا ارزش آن را دارد که بکوشیم درود را بهجای سلام در زبانمان جا بیندازیم؟ یا سلام خودش خوب هست؟
درود سرور یونسی شما را برای نوشتار تان سپاس مینهم. از شما چیزهایی آموختم لیک شوربختانه در برخی جاها نوشتهیتان را آلوده به کژنمایی یا گرفتار تعصب یافتم. مرا ببخشید که تنها همان نمونههای بهگمان خ ...
از نگاه دوستان آیا ارزش کار یک بازیکن فوتبال بیشتر است یا یک رفتگر؟ ما در کجای عدالت و دادگری بهسر میبریم؟!
روهمرفته با دیدگاهتان همسواَم، اینکه برخی قانونهای فسادزا حکمفرماست و بدتر اینکه گرفتار اجراگران کارنابلد قانون هم شدهایم تا اینجا درست ولی زمینهی سخن من اینها نیست، من میگم اگر در ...
سلام من میخوام یک اسم خاص و به یاد موندنی برای ثبت برند شیرینی خانگی انتخاب کنم. و نیاز به کمک شما عزیزان دارم. اسم نوستالژی میخوام که به سنت و فرهنگمون اشاره کنه لطفا پیشنهاد هاتونو برام بنویسید.
خانهی شیرین، شیرینسرا خانهی شیرین و فرهاد
تا و تو داشتن همان تودار بودن است. تا و تودار به کسی گفته شود که تا(لایه) و تو(درون) دارد. آدم رازدار، رازنگهدار. کسی که اندیشههایش را به کسی نگوید. گاهی بهچم نیرنگباز.
واژه سلام هم بیان زیبایی دارد و هم معنای قشنگی و من مشکلی با آن ندارم. اما درود هم واژه ای زیباست. آیا ارزش آن را دارد که بکوشیم درود را بهجای سلام در زبانمان جا بیندازیم؟ یا سلام خودش خوب هست؟
درود به نگاه من دستهبندی کردن واژهها به دینی و نادینی درست نیست؛ شما میتوانید گرایش سفتوسخت دینی داشته باشید و همسو با آن از واژههای پارسی حتا در آیینهای دینی بیشترین بهره را ...
از نگاه دوستان آیا ارزش کار یک بازیکن فوتبال بیشتر است یا یک رفتگر؟ ما در کجای عدالت و دادگری بهسر میبریم؟!
درود سپاس از کاربران پاسخگو شما گفتید مگه چند درصد مردم توانمندی و استعداد فوتبال دارند؟ سخن شما درسته ولی نه برای فوتبال ما و خواسته من هم از این پرسش، بیشتر نگرنده به وضعیت ناهنجار فو ...
درود برنویس، زِبَرنویس، برنوشت، زبرنوشت، شاید پیشوند بر، بهتر از زبر باشد چون زبر و زیر تنها در یک نقطه باهم ناهمسانی دارند و میتواند زمینهساز لغزش گردد.
همه ی بیت ها به غیر ........... صفت فاعلی مرکب مرخم ، جانشین اسم شده . ای هست کن اساس هستی//کوته ز درت درازدستی آن نکوبینان که خود را دیده اند//خود گلیم خویش را بافیده اند ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی//تا راهرو نباشی کی راهبر شوی آن یکی نحوی به کشتی در نشست//رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست
به گمانم زاب کُناکیِ کاسته(صفت فاعلی مرخم) در هر چهار بیت هست، ۱- هستکن= هستکننده ۲- نکوبین= نکوبیننده ۳- راهرو= راهرونده، راهبر= راهبرنده ۴- خودپرست= خودپرستنده مگر اینکه خودپرست را کاستهی [خودپرستیده] بدانیم که زاب کُنیکیِ کاسته(صفت مفعولی مرخم) است.
با ورود 140 مهمان به یک مهمانی، تعداد مهمان ها 40% افزایش میابد . پس از سپری شدن ساعتی از ورود مهمانان جدید برای کاهش 60% تعداد مهمان ها چند نفر باید مهمانی را ترک کنند؟
۲۹۴ مهمان باید مهمانی را ترک کنند.
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
چندبار واژهی چپولان را بهکار بردی اینک میگویی از رودکی چیزی نگفتی؟ در پاسخ خواهی گفت [خواستهی من دارودستهی چپولان بود نه رودکی] خب میپذیرم که نگاهت به رودکی نبوده، بسیار ...
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
ما کاری به زبان تازیان نداریم که برای سامانمندخواستنِ پارسی از روی تازی رونوشت گیریم، یاریگر ما داشتهها، توانمندیها و خاستگاههای پربار پارسیستو دیگر هیچ. اگر هم بهناچار واژگان تازی را کندوکاو می ...
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
درود و آفرین بر پارسیدوستان ز نیکو سخن بِه ْ چه اندر جهان؟/بر او آفرین از کهان و مهان (فردوسی) اینکه گفتم چرا بیزاربودن از واژههای آذرکیوانی، نگاه من به خودِ شما نبود بر کسانی بود که تا واژه ...
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
درود بر کاربر فرتاش و دیگر دوستان بزرگوار بنده میپندارم این دو دسته واژه که یاد کردید از نگاه ساختاري یکسانند: بن گذشته + پسوند /ه/ هردو نامِ کنیک(اسم مفعول) اَند. {{نام کنیک: چ ...
کلمه ی " لابراتوار (Laboratorio)" از چه زبانی وارد زبان فارسی شده ؟
آزمایشگاه، کارگاه، پژوهشگاه؛ زبان پارسیِ ارجمند نیازی به واژههای بیگانه ندارد.
عقل من گنجست و من ویرانهام گنج اگر پیدا کنم دیوانهام ✏ «مولانا»
درود جلالالدین رومی عقل و خرد را به گنج همانند نموده که در ویرانهی تن(چراکه تن رو به تباهیست) جای دارد و خردمند را به دیوانه مانند کرده. برای خردمندِ راستین چون تنها خرد گنج است و پیرایهها ...
Is Stockholm syndrome a myth? The terrifying crime behind psychology's most famous — and dubious — term نویسنده در این متن داره واقعی بودن این سندرم رو زیر سوال میبره و در آخر به این نتیجه میرسه که اصلا چنین بیماری وجود خارجی نداره معادلی در فارسی وجود داره که این شک و تردید راجع به واقعی بودن چیزی رو برسونه؟🤔
درود میتوان از یکی از واژههای [شکدار، گمانانگیز] بهره گرفت.
یه نفر اگه میتونه عملیات های ریاضی رو برام به پارسی بگه. جمع تفریق ضرب تقسیم ریاضی ما با زبان عربی پوشیده شده و خیلی سخته پارسیش کرد
درود بر گرامیان در پاسخ به کاربر ahmad s m بزرگوار کسی با عربی جنگ نمیکنه کارها و دلسوزیهای پارسیدوستان برای پروراندن، پربار کردن و بینیاز نمودن این زبان ارجمند از واژههای بیگانه است، همه ...