اسم - صفحه 13
مقدس، ( =آردا، ārdā )، آردا
پسر
فارسی مقدسه
مقدس، دارای تقدس و پاکی، ( عربی ) ( مؤنث مقدس )، مبرا از هر آلودگی، پاک و قابل احترام دانسته شده بو ...
دختر
عربی صبورا
بردبار، شکیبا، صبور، ا ( الف نسبت یا تعظیم ) )، به معنی بردبار
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی سلوا
مریم گلی، مایه تسلی و آرامش، عسل، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، خودرو یا زینتی از خانواده نعنا، هر چیز ک ...
دختر
عربی
طبیعت مسیحا
لقب حضرت عیسی ( ع )، ( مسیح ) [در قرآن مجید کلمه «مسیح» آمده و الحاق حرف «ا» در پایان کلمه مسیح از ...
پسر، دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی لاوین
نوازشگر، آواز خواندن همراه با نوازش، ( اَعلام ) نام یکی از مناطق مرزی غرب ایران، نام منطقه ای مرزی ...
دختر
کردی، فارسی فرنیا
دارای جد و نیای باشکوه، اصیل، ( فر = ( در قدیم ) ( به مجاز ) مایه ی جلال و شکوه، نیا = پدربزرگ، جد ...
دختر
فارسی راویه
نقل کننده خبر و سخن از کسی، خبرگزار، چارپایی که مشک آب را بر آن حمل کنند، ( در قدیم ) بسیار روایت ک ...
دختر
عربی
طبیعت شاکر
شکر کننده، سپاس گزار، ( در قدیم ) ( در حالت قیدی ) در حال شکرگزاری، شکرگزار، کسی که در حال شکرکردن ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالاحد
ترکیب دو اسم عبد و احد ( بنده و یکتا )، بنده ی خدای یکتا و یگانه
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ادیب
با ادب، با فرهنگ، زیرک، سخن شناس، نگاهدارنده ی حد همه چیز، دانشمند، خداوند ادب، آن که در علوم ادبی ...
پسر
عربی آرتمیس
نام یکی از الهه های یونانی، نام نخستین زن دریانورد ایرانی، گوینده ی راستی، ( معرب از یونانی )، ( اَ ...
دختر
فارسی، یونانی
تاریخی و کهن راستین
راستی، حقیقی، واقعی، ( در قدیم ) راست قامت، در نهایت صداقت و درستی
پسر
فارسی، عربی آیسو
آب و ماه، ( به مجاز ) زیبارو، با طراوت و درخشنده، ( ترکی ) ( آی = ماه، سو = آب )، ماه و آب، ( ترکی ...
دختر
ترکی
طبیعت، کهکشانی مهسان
مانند ماه، زیبارو، ماهسان، ( مه = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، مهسا، ( مه = ماه + سان ( پسوند شباهت ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی فیض محمد
ترکیب دو اسم فیض و محمد ( بخشش و ستوده )، از نام های مرکب، ( فیض و محمّد )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی دانش
علم، معرفت، آگاهی، شعور، خرد، دانایی، اندیشه، فرهنگ، مجموعه ی اطلاعات یا آگاهی ها درباره ی یک پدیده ...
پسر
فارسی بهارک
مانند بهار، ( مجاز ) زیبا و باطراوت، [بهار، ک ( اَک ) /، ak/ ( پسوند شباهت ) ]، به معنای مانند بهار ...
دختر
فارسی
طبیعت افسون
حیله، تزویر، کلمات جادوگران، جادو، جاذبه، نیرنگ، مکر، سحرانگیزی، آنچه جادوگران برزبان می رانند، سخن ...
دختر
فارسی حفیظ الله
ترکیب دو اسم حفیظ و الله ( نگهبان و خدا )، کسی که خداوند نگهدار اوست
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آلان
آران، سرزمین آریایی ها، ( = الان، اران ) [اران/arrān/ = آران، آلان و الان: آر ( = آریا )، ان ( پسون ...
پسر
کردی، فارسی سایدا
ترکیب دو اسم سای و دا ( سایه و مادر )، ( مرکب از سای، دا ) سایه ی مادر
دختر
کردی التفات
توجه، نگرش، مهربانی، لطف
پسر
عربی تی ارا
زیبا، آراینده ی چشم، در گویش لری « تی» به معنی چشم و «آرا» در فارسی به معنی آراستن است، روی هم به م ...
دختر
لری، فارسی شمسه
بت و صنم، نقش و نگار، خورشید، نقش زینتی به شکل خورشید که در تذهیب، جواهر سازی، کاشی کاری و مانند آن ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی گلشاد
گل شاد و خندان، شادان مثل گل، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، گل خندان و شاداب، آن که با دیدن گل شاد ا ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل سعد
مبارک، خجسته، خوش یمن، خوشبختی، سعادت، خوش یمنی، ( اَعلام ) ) سعدابن ابوبکر: [قرن هجری] اتابک فارسی ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی لاله زار
زمینی که در آن لاله ی فراوان روییده باشد، ( به مجاز ) چهره ی سرخ و لطیف، زمینی که در آن لاله فراوان ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل شمایل
ظاهر کسی یا چیزی، خصلت های نیکو و پسندیده، شکل و صورت، ( در قدیم ) خوی ها، ( در عرفان ) اندک جذبه ی ...
دختر
عربی عاشور
روز دهم ماه محرم که روز شهادت امام حسین ( ع ) است، عاشورا، روز دهم از ماه محرم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مکرمه
بزرگ داشته شده، گرامی و عزیز کرده، ( مؤنث مکَرم )، زن گرامی و عزیز کرده، مؤنث مکرم
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی آتریسا
آتش گون، آذرگون، مانند آتش، ( به مجاز ) زیبا رو، آذرگون و مانند آتش، آذرگون مانند آتش، دختری با چهر ...
دختر
فارسی افضل
فاضل تر، برتر از دیگران در علم و هنر و اخلاق، برترین، برتر از دیگران در علم و هنر و اخلاق و مانند آ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی پرگل
دارای گل های بسیار، ( به فتح پ ) هر یک از گلبرگهای گل
دختر
فارسی
طبیعت، گل آریو
آریایی، منسوب به قوم آریایی، ( آری= آریا، او /، u/ ( پسوند نسبت و شباهت ) )، شبیه آریائیان، ( آری = ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن زیبنده
سزاوار، آراسته، زیبا، شایسته، در خور
دختر
فارسی محمد عیسی
ترکیب دو اسم محمد و عیسی ( ستوده و نجات دهنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و عیسی
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی کمند
( به مجاز ) آنچه به وسیله ی آن کسی را گرفتار می کنند، ( به مجاز ) گیسو، دام، کنایه از گیسو
دختر
فارسی زیتون
درختی که میوه و برگ آن مصرف دارویی دارد، از واژه های قرآنی، ( در گیاهی )، میوه ی بیضی شکل سفت و گوش ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی آتیه
آینده، زمان آینده، ( مؤنث آتی )، ( به مجاز ) وضع و حالت چیزی در زمان آینده به ویژه وضع و حالت خوب ی ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی گلسا
مانند گل، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گل، سا ( پسوند شباهت ) )، چون گل، ( گل + سا ( پسوند شباهت ) ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل مهرانا
منسوب به مهران، دارنده مهر، سرشار از مهر، ( مهران، ا ( پسوند نسبت ) )، ( مهران + ا ( پسوند نسبت ) ) ...
دختر
فارسی عبدالجبار
بنده ی خدای توانا، بنده ی خدای قاهر، ( دراعلام ) عبدالجبار علوی محمودی ( زینبی علوی ) از شاعران عهد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ژیار
شهرنشینی، تمدن، زندگی شهروندان، ( کردی )، زندگی شهری
پسر
کردی ماهناز
ناز و زیبا مانند ماه، ماه روی زیبا، ( ماه، ناز = قشنگ، زیبا ) ماهروی زیبا
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی وحیدرضا
ترکیب دو اسم وحید و رضا ( یکتا و خشنود )، از نام های مرکب، ( وحید و رضا )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماهور2
دارای ویژگی و صفت ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( ماه، وَر ( پسوند دارندگی ) )
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی امین رضا
ترکیب دو اسم امین و رضا ( امانت دار و خشنود )، راضی و خشنود، درستکار و امانتدار، رضای درستکار و اما ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رستا 2
رهایی یافته، کامیاب، رستگار شده، ( رَست = رَستن، رهیدن، ا ( پسوند ) ) رستگار شده، رهایی یافته و خلا ...
دختر
فارسی رستا
روستا، دِه، رستگار شده، رهایی یافته، از بند جدا شده
دختر
فارسی خالق
آفریننده، از نام ها و صفات خداوند، آن که کسی یا چیزی را پدید می آورد، به وجود آورنده، از نام های خد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رز
گلی از خانواده گل سرخ دارای گل های رنگارنگ، ( فرانسوی، rose ) ( در گیاهی ) گلی از خانواده گل سرخ دا ...
دختر
فرانسوی
طبیعت، گل اطلس
( در نجوم ) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا، ( معرب از یونا ...
دختر
عربی، یونانی
طبیعت، کهکشانی عماد رضا
ترکیب دو اسم عماد و رضا ( تکیه گاه و خشنود )، از نام های مرکب، ( عماد و رضا )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سعیدرضا
ترکیب دو اسم سعید و رضا ( سعادتمند و خشنود )، از نام های مرکب، سعید و رضا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماکان
آنچه بوده است، نام پسر کاکی از سران دیالمه، شجاع، ( اَعلام ) نام پسر کاکی از سران دیالمه [قرن و هجر ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن نیاز
خواهش، احتیاج، اظهار محبت، ( به مجاز ) محبوب، معشوق، حالتی که در آن برای انجام دادن کاری یا برآوردن ...
دختر
فارسی آریسا
مانند آریایی، نجیب زاده آریایی، رنگین کمان، ( آری = آریایی، سا ( پسوند شباهت ) ) ( = آریسان )، ( آر ...
دختر
فارسی گلپسند
مورد توجه و پسند مانند گل، ( به مجاز ) زیباروی مورد پسند، ( گل، پسند = جزء پسین بعضی از کلمه های مر ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل سویل
لایق، محبت، دوست داشته شده
دختر
ترکی صائمه
آن که روزه می گیرد، روزه گیر، روزه دار
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی رشیده
مونث رشید، از نام ها و صفات خداوند، شجاع، دلیر، خوش قد و قامت، مؤنث رشید
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی سیمین عذار
سیمین عارض، سپید گونه، ( در قدیم ) ( به مجاز )، دارای چهره ی سفید و زیبا
دختر
فارسی تیام
چشمانم، ( به مجاز ) عزیز و گرامی، در گویش لرستان به معنی چشمانم، بسیار عزیز و دوست داشتنی
دختر، پسر
لری انوشیروان
جاوید، جاویدان، دارای روان جاوید، انوشروان، ( = انوشروان )، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن نازآفرین
به لطف و نرمی آفریده شده، ( به مجاز ) معشوقی که ناز بسیار کند، پدید آورنده نعمت و خوشی، ( = نازآفری ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن همتا
نظیر، مانند، همسر، همدم، رفیق، آنچه یا آن که در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه ...
دختر
فارسی جانان
معشوق، محبوب، زیبا، بسیار دوست داشتنی، عزیز، خوب، زیباروی، معشوق محبوب، محبوبف معشوق
دختر
فارسی شادیه
منسوب به شادی، جشن، خوشحالی، سرور، ( شادی، ه ( پسوند نسبت ) )
دختر
فارسی کانی
معدنی، استخراج شده از معدن، ( به مجاز ) دارای ارزش و قیمت، ( کان، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به کان، ...
دختر
فارسی، کردی
طبیعت عبید
فرمان بردار، مطیع، عبد، بنده
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی محمد رفیع
ترکیب دو اسم محمد و رفیع ( ستوده و بلند )، از نام های مرکب، ا محمّد و رفیع
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی هوشیار
باهوش، عاقل، آگاه، زیرک، هوشمند، زرنگ، خردمند، ( پهلوی ) ( = هوشیار، هشیوار )، کسی که دارای هوش است ...
پسر
فارسی، پهلوی عبدالرشید
بنده پروردگار هدایت کننده، بنده ی خدای هادی، ( اَعلام ) عبدالرشید غزنوی: شاه سلسله ی غزنوی [، قمری] ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی متینا
متین، دارای متانت، با وقار، محکم، استوار، از نام ها و صفات خداوند، ( مؤنث متین )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی مهرافروز
ترکیب دو اسم مهر و افروز ( روشن کننده و مهربانی )، افروزنده ی مهر و محبت، افروزنده ی مهربانی، ( به ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی طنین
انعکاس صوت، پژواک، حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ است، خوش آهنگی، حالتی از صدا که دارای تأثیر و ...
دختر
عربی
طبیعت عبدالمطلب
بنده خواهنده، نام پدر بزرگ حضرت محمد پیامبر اسلام ( ص )، بنده ی مطَلِب، ( اعلام ) عبدالمطلِّب بن ها ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماهور
تپه های به هم پیوسته ی دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی، ( در علوم زمین ) هریک از برآ ...
دختر، پسر
فارسی
طبیعت، گل، هنری پرور
رشد دادن کسی یا چیزی، تربیت کردن، پرورش دادن، رشد دادنِ کسی یا چیزی، ( به مجاز ) مطلب یا موضوعی را ...
دختر
فارسی رفیعه
افراشته، مرتفع، بلند، ( به مجاز ) با اهمیت، ارزشمند، عالی، ( مؤنث رفیع )، رفیع، مؤنث رفیع
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی سروین
روسری، چارقد، مانند سرو، ( در قدیم ) شبیه سَرو، ( در کردی ) روسری و چارقد، شبیه سرو
دختر
کردی، فارسی
طبیعت ویهان
نیکان، نام یکی از سرداران دیلمی، علت و سبب، وهان، ( در پهلوی ) بهانه، علت، سبب
پسر
فارسی
تاریخی و کهن مانلی
بمان برایم، نام شخصیتی در شعر نیما یوشیج، ( مازندرانی )، منظومه نیما یوشیج به سال نام ایرانی به مع ...
دختر، پسر
مازندرانی، فارسی ساجد
کسی که سجده می کند، سجده کننده، ( عربی ) ( در قدیم ) آن که سجده می کند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صباح
بامداد، سپیده دم، روز، صبح در مقابلِ مَسا، صبح ، نام دعائی منسوب به علی ( ع )
دختر، پسر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی مه گل
گلِ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گل )، ماه گل
دختر
فارسی
طبیعت، گل، کهکشانی شکور
بسیار شکر کننده، پاداش دهنده، نامی از نام های خداوند، شکرکننده سپاسگزار، پاداش دهنده ی بندگان، از ن ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی پروین دخت
دختری که صاحب چهره ای مانند پروین است، ( به مجاز ) زیبارو
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی امیرصدرا
ترکیب دو اسم امیر و صدرا ( پادشاه و ارج دهنده )، پادشاه و امیری که بزرگ و مهتر است، امیر والامقام
پسر
عربی امیرعطا
ترکیب دو اسم امیر و عطا ( پادشاه و بخشش )، ( به مجاز ) امیر و پادشاه بخشنده، پادشاه و حاکم انعام ده ...
پسر
عربی محمد صفا
ترکیب دو اسم محمد و صفا ( ستوده و صمیمیت )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و صفا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی اسمر
سبزه، گندمگون
دختر
عربی محمد پرهام
ترکیب دو اسم محمد و پرهام ( ستوده و ابراهیم )، از نام های مرکب، محمّد و پرهام
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی پانیا
محافظ، نگهدارنده، به معنی محافظ و نگهدارنده، محافظ نگهدارنده
دختر
فارسی سلمی
نام گیاهی، ( به مجاز ) معشوق، ( در گیاهی ) نام گیاهی است، ( اَعلام ) زنی معشوقه در عرب و ( به مجاز ...
دختر
عربی
طبیعت اردوان
نگهبان درستکاران، نگهدارنده ی خشم، نام چند تن از شاهان سلسه اشکانی، ( اَعلام ) نام پنج تن از شاهان ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آترینا
منسوب به آترین، آتش، آتشین، ( به مجاز ) زیبارو، ( آتَرین، ا ( پسوند نسبت ) )، زیبا و محبوب همگان، آ ...
دختر، پسر
فارسی
طبیعت گل خندان
گل خندان، گل شکفته، ( = گلخند )
دختر
فارسی
طبیعت، گل فارس
سوار بر اسب، ( به مجاز ) دلاور، جنگجو، دلیر
پسر
عربی