پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٢٩٢)

بازدید
١,٦٨٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: 1. غیررسمی، خصوصی، محرمانه 2. به طور غیررسمی، به طور خصوصی، به طور محرمانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از میریان وبستر a thorough examination of a subject or topic بررسی جامع بررسی عمیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

under the hood. ( figurative ) Beneath the surface; in its internal workings

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به نقل از هزاره: برخلاف انتظار دور از انتظار خلاف شمّ مغایر شمّ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: تا حدودی نسبتاً تا اندازه ای تا حدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

به نقل از میریام وبستر: informal. : hold —usually used in phrases like get ahold of to mean "take hold of, " "get possession of, " "get in contact wi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: حواسِ ( کسی ) به. . . بودن مواظبِ . . . بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: دزدکی مخفیانه یواشکی موذیانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: ( محاوره ) مواظبت کردن از مراقبت کردن از حواس کسی به . . . بودن چشم کسی به . . . بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: 1. دانه دانه 2. زبر، خشن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: 1. ( به نشانه ی خطر ) پرچم قرمز 2. پرچم سرخ، پرچم انقلاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از ell. stackexchange. com : A blanket statement is a generalization - something that covers everything, like a metaphorical blanket. There i ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از هزاره: مفصل مشروح پر از جزئیات مبسوط جامع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

حداقل کم کم لااقل ___________به نقل از هزاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: از پیش تعیین شده از پیش برنامه ریزی شده از پیش ترتیب داده شده پیش بینی شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نقل از هزاره: [طرح، برنامه، دستگاه و غیره] مطمئن، قابل اعتماد، خطاناپذیر، بی خطا به نقل از فرهنگ پویا: 1. خطاناپذیر 2. مطمئن، قابل اعتماد 3. ساده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به نقل از هزاره: تطبیق دادن با هماهنگ کردن با همساز کردن با دمساز کردن با مربوط کردن به ربط دادن به پیوند دادن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازرسی بدنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: در عمق وجود خود در ته دل خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

باور عمومی اعتقاد عمومی باور رایج اعتقاد رایج باور مشترک اعتقاد مشترک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: ( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: ( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: goose flesh ( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به فکر ِ ( کسی یا چیزی ) افتادن به یادِ ( کسی یا چیزی ) افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بدترین حالت پست ترین نقطه پایین ترین نقطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پایین ترین نقطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

راضی [بودن] از چیزی رضایت [داشتن] از چیزی شاد [بودن] از چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

[در مورد مواد مخدر] فضا رفتن نشئه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: گذشته ها ایام گذشته دوران گذشته دیروز سال های گذشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از میریام وبستر: ( completely different from ( something مثال: This small village is a world away from the hustle and bustle of the city سرا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: قابل تصور تصورپذیر قابل درک تصورکردنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از میریام وبستر: 1: alternately in and out he's been in and out all day 2: to the last detail : EXHAUSTIVELY, THOROUGHLY understands his busin ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به نقل از هزاره: استهلاک فرسودگی فرسایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( خودرو ) سیستم تعلیق زیربندی فنربندی به نقل از هزاره: 1. تعلیق 2. محرومیت؛ محروم ساختن 3. ( فنی ) فنربندی 4. ( داروسازی ) سوسپانسیون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آکسفورد: the existing state of things, as opposed to one that is imaginary, simulated, or theoretical مثال: "we live in the real world of limited fin ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبک سوار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از آکسفورد: equip ( something ) with measuring instruments مثال: engineers have instrumented rockets to study the upper atmosphere مجهز به ابز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

به نقل از هزاره: [نگاه، لبخند، شخصیت و غیره] گیرا جذاب دلنشین تو دل برو خوشایند

پیشنهاد
٠

اختلاف تراز پوشش واژه های مصوّب فرهنگستان [شنوایی شناسی] تفاوت فاز در دو گوش که به بهبود آستانه های پوشش یافتۀ دوگوشی منجر می شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از میریام وبستر: US, informal. : ready to leave or to start doing something مثال: . We have all the tools and supplies we need, so we're goo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از کالینز دیکشنری: extremely efficient مثال: While the ground - source heat pump is superefficient and constant, the airsource pump is effecti ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: 1. با تمام قدرت، با تمام نیرو، با تمام سرعت 2. خسته، کوفته، درمانده، از پا افتاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به نقل از هزاره: اهمیتی داشتن فرقی داشتن توفیری داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از کمبریج: to need something to make a result happen مثال: . The future of the company is riding on the new management

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: وابسته بودن به منوط بودن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

adv به نقل از هزاره: به آسانی به راحتی ( به طورِ ) دقیق قشنگ خوب تمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیزی را قطع کردن توی چیزی فرو رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیزی را قطع کردن توی چیزی فرو رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به نقل از هزاره: ( عامیانه ) 1. کس 2. ( به طعنه ) آدم خوارکس ده، خوک کثیف