escapade

/ˈeskəˌped//ˌeskəˈpeɪd/

معنی: فراراز زندگی دشوار، جفتک زنی، فرار و اختقا از ترس توقیف
معانی دیگر: ماجراجویی، شیطنت، آشوب بازی، فتنه کاری، علی سیاهکاری، سیه کاری، (قدیمی) فرار، گریز، مج فراراززندگی دشوار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a wild adventure or prank, usu. mischievous or mildly wicked.
مترادف: antics, caper, lark, mischief, prank, trick
مشابه: adventure, caprice, fling, frolic, revelry, romp, spree, stunt, venture

- This last escapade, in which the boy let loose some chickens in the school, caused him to be expelled.
[ترجمه قاسم] در آخرین شیطنتی که مرتکب شده بود ؛ پسرک تعدادی جوجه را در مدرسه رها کرد که اینکار باعث اخراج او از مدرسه شد
|
[ترجمه گوگل] این فرار آخر که در آن پسر بچه چند جوجه را در مدرسه رها کرد باعث شد او را اخراج کنند
[ترجمه ترگمان] این کار اخیر، که در آن پسرک مقداری جوجه را در مدرسه رها کرد، باعث شد که او را اخراج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The people who planned the escapade did not realize what they were getting involved in.
[ترجمه Zeinab] افرادی که ماجراجویی را برنامه ریزی کرده بودند نمیدونستند که دارن درگیر چه چیزی میشن
|
[ترجمه گوگل]افرادی که این فرار را برنامه ریزی کردند متوجه نشدند که درگیر چه چیزی هستند
[ترجمه ترگمان]افرادی که این فرار را برنامه ریزی کرده بودند نمی دانستند که در چه چیزی دخیل بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her latest escapade was to camp outside a department store on the night before the sale.
[ترجمه گوگل]آخرین فرار او این بود که شب قبل از فروش در بیرون یک فروشگاه بزرگ کمپ بزند
[ترجمه ترگمان]آخرین اقدام او این بود که شب قبل از فروش، خارج از فروشگاه ها، اردو بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A more ambitious escapade took Johnny Blunt and a friend on a hitchhike from London to Glasgow.
[ترجمه گوگل]فرار بلندپروازانه‌تر جانی بلانت و دوستش را از لندن به گلاسکو سوار کرد
[ترجمه ترگمان]یک فرار بلند پروازانه تر، جانی بلانت و یک دوست را از لندن به گلاسکو گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is an inevitable escapade in Paris, followed by dithering, separation and reunion.
[ترجمه گوگل]گریز اجتناب ناپذیری در پاریس وجود دارد که به دنبال آن دوگانگی، جدایی و وصلت دوباره اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]در پاریس یک فرار غیر ضروری وجود دارد، با dithering، جدایی، جدایی و تجدید دیدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And just as her peculiar, rebellious, wilful escapade had gone wrong . . . so had theirs.
[ترجمه گوگل]و درست همانطور که فرار عجیب، سرکش و عمدی او به خطا رفته بود مال خودشون هم همینطور
[ترجمه ترگمان]و درست به همان اندازه که او از این فرار شدید و سرکش خود اشتباه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In her most outlandish escapade, she faked her own death.
[ترجمه گوگل]در عجیب ترین فرار خود، او مرگ خود را جعل کرد
[ترجمه ترگمان]او در این فرار عجیب و غریب خود مرگ خود را جعل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He declares that escapade is his own idea and that Hitler was unaware of it beforehand.
[ترجمه گوگل]او اعلام می کند که فرار ایده خودش است و هیتلر از قبل از آن بی خبر بوده است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که این فرار ایده خودش است و هیتلر قبلا از آن بی اطلاع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nor could she devour them by any escapade of a less legitimate description.
[ترجمه گوگل]او همچنین نمی‌توانست آنها را با توصیفی کمتر مشروع ببلعد
[ترجمه ترگمان]نه تنها با این وصف، نه تنها با این وصف، بلکه با این وصف، آن ها را به کلی از خود بی خود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I never attached any serious importance to this escapade.
[ترجمه گوگل]من هرگز اهمیت جدی برای این فرار قائل نشدم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت به این فرار اهمیت نمی دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Isabel's latest romantic escapade.
[ترجمه گوگل]جدیدترین فرار عاشقانه ایزابل
[ترجمه ترگمان]آخرین اقدام رمانتیک ایزابل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The whole school knew every detail of this made escapade.
[ترجمه گوگل]تمام مدرسه همه جزئیات این فرار را می دانستند
[ترجمه ترگمان]تمام این مدرسه همه جزئیات این اقدام را می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It suddenly occurred to her that total disregard of her escapade was a very subtle punishment indeed.
[ترجمه گوگل]ناگهان به ذهنش رسید که بی اعتنایی کامل به فرار او در واقع مجازات بسیار ظریفی است
[ترجمه ترگمان]ناگهان به ذهنش خطور کرد که رفتار او در این مورد کاملا به شدت تنبیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shelley goes, too, and she and her aunt slip away on an unauthorized escapade.
[ترجمه گوگل]شلی هم می‌رود و او و عمه‌اش در یک فرار غیرمجاز دور می‌شوند
[ترجمه ترگمان]شلی هم می رود، و او و عمه اش از فرار غیر قانونی فرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many of those anomalies were identified by my colleagues at the very outset of the poll tax escapade.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این ناهنجاری ها توسط همکاران من در همان ابتدای فرار مالیاتی در نظرسنجی شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن بی قاعدگی ها توسط همکارانم در همان ابتدا در مورد فرار مالیاتی از نظر سنجی شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرار از زندگی دشوار (اسم)
escapade

جفتک زنی (اسم)
escapade

فرار و اختقا از ترس توقیف (اسم)
escapade

انگلیسی به انگلیسی

• adventure, prank, caper, operation
an escapade is an exciting and sometimes dangerous adventure.

پیشنهاد کاربران

noun
[count] : an exciting, foolish, or dangerous experience or adventure
◀️a madcap/drunken/comic escapade
As a teenager he embarked on a series of ill - advised◀️ escapades.
◀️sexual/erotic escapades
ماجراجویی مخاطره آمیز
شیطنت
ماجراجویی هیجان انگیز و ریسک دار
رویداد ریسکی
شلوغ بازی

بپرس