پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٦,٠٧٠)

بازدید
٥,٩١٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

An ecosystem refers to a community of living organisms ( plants, animals, and microorganisms ) that interact with each other and their physical envir ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - bearing all or part of the weight of something تقویتی supporting structures for the elevated roads will be brought to site by huge trailers 2 - n ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

a hot spring in which water intermittently boils, sending a tall column of water and steam into the air آبفشان ( به انگلیسی: Geyser ) چشمهٔ آب گرمی ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

in its original condition; unspoilt ( صفت ) بکر، دست نخورده، بدیع Pristine copies of an early magazine The pristine beauty of the mountain lake took ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آتول یا خوست ( برابر فرهنگستان زبان ) یا آبسنگ حَلقَوی مجموعه ای است از آب سنگ های مرجانی - جلبکی که به صورت دایره یا نعل اسب مجمع الجزایری را در دری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

کولاب یا لاگون ( به فرانسوی: Lagune ) پهنه آبی نسبتاً کم ژرفا با آب شور یا نیمه شور است که به واسطه حائلی طبیعی، چو دیواره ای شنی، یا جزایر سد مانند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سِهرِه یا فنچ ( به انگلیسی: Finch ) خانواده ای از پرندگانی دانه خوار و حشره خوار با منقاری کوتاه، مخروطی و قوی، و پر و بالی رنگارنگ است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

informal•British go away mainly UK slang. used to rudely tell someone to go away بزن به چاک، گمشو، گورتو گم کن He told me to push off

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

still continuing to do something or enthusiastic about doing it despite a bad situation ( صفت ) مصمم، باعزم، پراستقامت After four years of injury pr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تخته سنگ ( انگلیسی: Boulder ) یا گرداله در زمین شناسی به قطعاتی از سنگ گفته می شود که اندازه آن ها بزرگ تر از ۲۵٫۶ سانتی متر ( ۲۵۶ میلی متر ) است. قط ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - make or become hard or solid سفت شدن، سنگ شدن "the magma slowly solidifies and forms crystals" 2 - make stronger; reinforce قوی تر /تقویت کردن "s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آب شیرین آب شیرین به آب املاح زدایی شده گفته می شود؛ آبی ست که درصد املاح نمکی غیر حل شدنی آن بسیار کم و زلال باشد. آب شیرین از مهم ترین منابع تجدید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Be satisfied; have enough ( or more than enough ) of something سیر شدن از چیزی، اقناع شدن، I love opera—I can never get my fill of it "Would you lik ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

1 - a walk that is long and difficult or makes you feel very tired پیاده روی طولانی، سخت و بسیار خسته کننده ( به عنوان اسم ) You can walk to tow ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a group of young animals ( such as penguins or bats ) gathered in one place for care and protection usually by one or more adults اجتماع حیوانات جوان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

the process in which a bird, etc. keeps its eggs warm until the young come out, or the process in which an egg develops until the stage at which the ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a device or piece of equipment designed for a particular purpose وسیله یا تجهیزات خاص My rig worked beautifully

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

informal dishonest; illegal criminal غیر رسمی/ فاسد، دغل، غیرقانونی، خلافکار If you describe a person or an activity as crooked, you mean that they ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

the appointment of friends and associates to positions of authority, without proper regard to their qualifications دوست گماری یا رفیق بازی ( به انگلی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Dough is also a slang term for money, especially a large amount of money. اصطلاحی عامیانه برای پول، مخصوصاً مقدار زیادی پول. مثال؛ He says he can ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

in an attitude of respectful humility با حالت محترمانه و تواضع "we have to go hat in hand begging for funds"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

acting or speaking in a way intended to attract the good opinion of other people who are watching خود نمایی، گُنده گویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

informal•North American reveal one's intentions inadvertently To reveal one's intentions, plans, secrets, or resources دست کسی رو شدن، مقاصد، نقشه ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

an illicit distiller or smuggler of liquor تولید کننده و قاچاقچی مشروبات الکلی غیرقانونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

carry out ( a task ) clumsily or incompetently/ to do something wrong, in a careless or stupid way به کاری گند زدن، فاتحه کاری را خواندن، کاری را به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

noun/vulgar slang•US a man's penis اسم، زبان عامیانه، انگلیسی امریکایی، مبتذل آلت تناسلی مرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

relieve yourself polite word for urinate / to pass waste from the body کلمه مودبانه برای ادرار کردن، قضای حاجت کردن He proceeded to relieve himself a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

not brave enough to say what you mean directly and honestly The term "mealy - mouthed" is an adjective that describes someone who is insincere or hyp ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

completely, without any doubts or feeling of being uncertain بدون شک و تردید، کاملا، That was my mistake and I apologise for it unreservedly, ” he s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

without being aware; unintentionally قید، رسمی نادانسته، غیر تعمدی، از روی غفلت In his statement to parliament, Johnson said he had broken the rule ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

The senior Tory MP Mark Harper became the latest backbencher to call for Johnson to go, after hearing his apology

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a backbencher is a member of parliament ( MP ) or a legislator who occupies no governmental office نماینده مجلس قانون گذاری در کشور بریتانیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Partygate[a] is a political scandal in the United Kingdom, regarding parties and other gatherings of government and Conservative Party staff held dur ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رأی دادن با پا ( انگلیسی: Foot voting ) نظریه ای ایست در حوزهٔ انتخابات پژوهی که بیان می کند برخی از افراد جامعه اعلام رای و نظر سیاسی یا اجتماعی خود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - burn - out extreme tiredness usually caused by working too much اسم / خستگی مفرط معمولاً ناشی از کار زیاد employees complaining of/suffering bu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Apathy is on the rise ### Contextual Information **Recent studies and reports indicate that apathy is on the rise globally. Factors such as political ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

behaviour that shows no interest or energy and shows that someone is unwilling to take action, especially over something important خنثی بودن، بی علاق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to have a bad quality that you keep hidden عیب پنهان/درونی Feet of clay is an idiom used to refer to a weakness or character flaw, especially in peop ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

to reward or honour a person by giving them something, especially a medal جایزه/ پاداش دادن به فردی یا تمجید و ستایش کردن از او، بویژه با اعطاء مدال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a very sorry or guilty feeling about something bad you have done, or the act of showing that you feel like this احساس تاسف یا گناه/ ندامت برای کار بد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

to cause something, especially something that contains different people or opinions, to divide into two completely opposing groups دو قطبی کردن/ تقسی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

the confidence, enthusiasm, and discipline of a person or group at a particular time روحیه جمعی ( به فرانسوی: esprit de corps ) ظرفیت اعضای یک گروه ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

something or someone that helps protect from harm محافظ، ذخیره، راه حل، سپر I bought a house as a buffer against inflation

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اُبلاست واژه ای است در زبان های اسلاوی که بیشتر در معنای استان به کار می رود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جِرم ( فیزیک ) جِرم ( در فارسی افغانستان: کتله ) ( به انگلیسی: Mass ) مفهومی بنیادی در فیزیک است که به طور شهودی مقاومت جسم در برابر شتاب گرفتن در ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

a professional soldier hired to serve in a foreign army a soldier who fights for any country or group that pays them مزدور یا سرباز حرفه ای به نیروی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Russia deploys up to 20, 000 mercenaries in battle for Ukraine’s Donbas region

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a foolish or stupid person* آدم خیلی احمق و نادان، خنگ "we can't let these thoughtless morons get away with mindless vandalism every weekend" * ( در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

to keep your reputation and avoid others losing respect for you حرمت، اعتبار و شرف کسی را حفظ کردن، آبرو داری کردن ********************************** ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

an excessive willingness to serve or please others/ the quality of being servile ( = too eager to serve and please someone else ) بیش از حد مشتاق ب ...