پیشنهادهای ژاسپ (٢,٢٥١)
تُف کردن
گنجاندن ، جا دادن در خود ، جا داشتن ، جادار بودن
وژیدن
گُزَردن = حل کردن یک مسعله و مشکل ، سر در آوردن از یک موضوع
حل مسعله کردن
سَرَنکیدن = تروهیدن ، اجتماعی شدن
آهسته عطسه کردن
خُفیدن = شنوشک کردن ، عطسه کردن
شکست فاحش دادن ، تار و مار کردن ، منکوب و سرکوب کردن ، بدنام و رسوا کردن ، به فضاحت کشاندن و اعمال قدرت
ریزیدن ، ریز ریز کردن
پودر کردن با ضربه
ماچ آبدار کردن ، بوسیدن صدا دارد
1 - فاسد شدن برای میوه و 2 - خواب آلود شدن برای انسان
مالیدن
چارپخ ( چهارپخ )
گرز
چار مادر
چاژ ( چاژه ) = بیهوده ، بی معنی
وزق
چَرَندو
چان = چون ، چطور ، به چه نحو
ثابت کردن ، نصب کردن
چیتا ، یوزپلنگ
زن پیر مایل به مردان جوان
چربی و پی
لیز به معنی اندک و ریز نیز بوده است . مانند "چیز لیز" به معنی "چیز اندک".
بی آلایش
ژرافه
پرخور
ژَکور
ماما / ژَم
پادَست
پاسَبز
پَتَل / بوریا
پَرتَله
پِیوسِش
پیشاران = نسخه ی پزشک
پیزی / پِند
مرد
پولابی
پوشا
پوژنگ
پُوب = فرشی که برای زینت انداخته شود نه استفاده .
پواچ
پَنیوش = ضربان رگ و قلب
پَنین = هرگز و همیشه.
پَنَند = عدد مجهول
قاب ، دوری ، بشقاب
پندره
پِند = نشیمنگاه