پیشنهادهای ژاسپ (٣,٧٧٥)
نصف = دویوده
خمس = پنجیوده پسوند یوده را زنده کنیم!
ربع= چَتوَره / چهار یوده پسوند یوده را می توانیم به کار گیریم.
ثلث = ثریش وَد /سه یک / سه یوده پسوند یوده را زنده کنیم!
توکل = پَناوِه
مُنشی = پِناغ
پَناد شناسی
دهنا = ده نا = مقدارِ دادن ( آب ، شیر و. . . ) ، واحد دادن
پَلیدن = دزدکی رفتن ، دزدکی وارد شدن
تابلو = پَلمِه
کُلیه ( اندام ) = پُلک / وَک
پشوریدن. [ پ ُ دَ ] ( مص ) نفرین کردن. لعن کردن.
پِشک انداختن
مطالبه گری = خواهانی
پُرسایی = پرسندگی
خاهان
یریز = یک ریز ، مُدام ، یکسر ، پشت سر هم
خازیدن = ذخیره کردن ، انبار کردن همریشه با خزانه و خازن
پَجُردار = مراقبت
پژخیزیدن / پچخیزیدن = غلتیدن
مربع = پِچاز
ژُبون = ربا
صافی = پالاوَن / پالا
در فارسی: پالاری. ( ص نسبی ، اِ مرکب ) شه تیر و ستون بزرگ. ( آنندراج ) .
پاساد
پارفت
پاچالدار
پانیدن = پائیدن
پانا =اسم فاعل از فعل "پانیدن" به معنی ثابت ، ایستا
پاورَنجَن / پاآورنجن / پاواره
فرد و زوج ، یک یا دو تاک و توکی از آنها مانده = یک یا دوتا مانده ، اندکی از آنها پیدا می شود.
تملک = جاسونِش جاسونتن / جاسوندن = در تملک داشتن ؛ صاحب بودن
تایه سازی ، گراهه سازی ، تایانِش ، گِراهانِش ، هَمانانِش، همدیسانِش ، اَنگوشانِش
ترومیدن = وَرزیدن ترومیده = ورزیده
دِی پَس = تصویر
پُشت دادن
آزاد شدن = رستن / رهیدن / شُفُردن
شولیدن = مردد شدن ، تردید داشتن
شولیدن = مردد شدن ، تردید داشتن
پاره کردن = کژاریدن / فتریدن / فتردن / فتاریدن / فتالیدن
نِستن = خواستن کوتاه شده ی کیمونِستن
غصب = مَجیدن / وامجیدن
منظم = ترهنده نامنظم = ناترهنده
ناریدن = قد کشیدن
ناهوا. [ هََ ] ( ص مرکب ) نابرابرشده. بی مقابل. بی معادل. ( از ناظم الاطباء ) .
نرمودن. [ ن َ دَ ] ( مص ) باد دادن. || حرکت کردن. نوسان نمودن. جنبان شدن. آمدوشد کردن در هوا. باد خوردن. ( ناظم الاطباء ) .
اتخاذ = لاوِش لاویدن = گرفتن ، اخذ کردن
تعمیم دادن = ویشاندن ، گستراندن تعمیم یافتن = ویشیدن ، گستریدن
هارونیدن. [ دَ ] ( مص ) فروماندن و حیران شدن باشد، چه هارون به معنی فروماندگی و حیرت هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) .
اسکله = فرزه