پیشنهادهای ژاسپ (٢,٥٣٢)
عقل = فَرزو / اَنجِم
شناویدن
شنازیدن = شنا کردن
آگُستن
مردانگی و زنانگی نرینگی و مادگی نره و نیامه چُل و چوز فَز ( فزار ) و نَس ولی بهترین واژه "زهار" است که می تواند هم برای مرد و هم برای زن استفاده شود.
آنامیدن / نمیدن
آنامِش ، آنامیدن
فرغول
حضور
آنامیدن = نمیدن = توجه کردن
آنامش = توجه آنامیدن = توجه کردن
برگماشت
فرور
فسره
فنار = منار ، مناره ، آتش دان
فَندَل = بند ، مانع ، چیزی که با آن راه را بند آورند.
فیار
مردم
ایش /ایشه
ایم = مرد زن مرده
چربیدن
تامین کردن ، توشه فراهم کردن
آخیدن = موفق شدن
نَمشیدن
کوشیدن
کش آمدن
کش آمدن
شَمغیدن
چسپیدن ، مخیدن
برای جلوگیری از اشتباه بهتر است به جای مخیدن از برمخیدن به معنی نافرمانی استفاده شود.
چغریدن
چَغریدن = ترسیدن و جا خوردن و از جای پریدن
زل زدن ، خیره نگاه کردن
ثابت کردن ، ثبات دادن
غَلیدن = راه رفتن در گل و صدای چلپ چولوپ ایجاد کردن ، صدای چکمه بر روی گل خیس
تاختن
ومیدن
پاشاندن آب و غیره
متصل کردن
تُف کردن
گنجاندن ، جا دادن در خود ، جا داشتن ، جادار بودن
وژیدن
گُزَردن = حل کردن یک مسعله و مشکل ، سر در آوردن از یک موضوع
حل مسعله کردن
سَرَنکیدن = تروهیدن ، اجتماعی شدن
آهسته عطسه کردن
خُفیدن = شنوشک کردن ، عطسه کردن
شکست فاحش دادن ، تار و مار کردن ، منکوب و سرکوب کردن ، بدنام و رسوا کردن ، به فضاحت کشاندن و اعمال قدرت
ریزیدن ، ریز ریز کردن
پودر کردن با ضربه