پیشنهادهای ژاسپ (٢,٢٥١)
پَن
شیشه ، آبگینه
پَلکَن ( بلکن )
خاک
پَلَخ
روزنه ، منفد ، دریچه
پَگوی
پَغنه = درجه ، پله
پشدید = عنایت ، مرحمت ، لطف
پشتیبان ، حمایت
پسندره
پس لشکر
پس شام = سحری ( فرهنگ نفیسی )
مَفصَل =پَستوق
پژوه هست بدون کسره روی و
پِژوِه = تفتیش ، تجسس و تفحص
پَژوده = برابر جاسوس است
پَژقند = گزافه گویی
پَژار = گام ، قدم
پَژاد = سالمند
پُژ= برف ریز
پِزی = طرف ، کنار ، سور ، جانب
پِزه = سلاح
پَزد = روح
اصلاح کردن
پَروِه
پَروُز = اصل و نسب، نژاد
غافل
پَرَن = دیروز دوش = دیشب = دیشب دیروز = شب دو روز پیش
پَرموته = چیز ، شیء ، ماده ، جسم
پَرگین = عام و شایع
رَحِم = پَرکام فرهنگ نفیسی
پرغول شکل قدیمی تر بلغور بوده همان طور که می بینید تبدیل ر به ل بسیار رایج است.
پر از ابر ، هوای پر از ابر بارانی ، هوایی که احتمال بارش باران برود.
برخلاف حرف دهخدا ، اتفاقا پُرسی به تنهایی به کار می رود و به معنی "باج و خراج ، مالیات یا جریمه " است.
پَردُو ( واو ساکن ) = به معنی سقف ، ایوان ، تیر کوچک و بالا خانه است
پَردَن = حد و کرانه
هشتن / گماردن / واگذاردن
بخشیدن = بخش بخش کردن ، تقسیم کردن
توزیع
نهفتگی ویژانش ( روش شناسی پژوهش )
توضیح دادن ، شرح دادن
نگیختن
نِگیختن
اجرا کردن ، اقدام کردن
نِبَستن= خوابیدن
خوابیدن
گناه کردن
دخشک
آه کشیدن