تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سراب ، وهم ، ایلوژن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نانَمَش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشد و توسعه دادن Develop

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُرنجانیدن = نابود کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویران کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آناست کردن = نابود کردن ، نهست کردن، نیست کردن ، از بین بردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابود کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زَمودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفرمه شدن بدن ، از ریخت و قیافه افتادن، زایل شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوهیدن = پوسیدن ، تحلیل رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کَشَفتن = پژمرده شدن ، گندیدن ، زوال ، فاسد شدن ، تحلیل رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

گزاییدن / وینِهیدن / زینینیدن = To Cause Damage

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطمه زدن ، آسیب زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشازیدن / پشازیدن / بشازیدن = در مان کردن ، معالجه کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفرین کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

فریوریدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای لولای روغن نخوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای لولای روغن نخوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نزشتن = پیمود ، پوییدن ، طی کردن فاصله

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زوج

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زوج = تَروه / تووِه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

کهیدن / کخیدن = To Cough

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فاسد شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فاسد شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترول کردن ، محافظت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارواژه ی کهن "لاغیدن " در فارسی به معنی تمسخر کردن و خندیدن بوده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی ما کارواژه ی "همینیدن" به چم : ۱_ سرودن ۲_ نواختن را داشته ایم ، گمان من این است که ریشه ی این واژه همین کارواژه ی فارسی باشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دخول

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحقیر کردن ، خفت دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقدس و متبرک کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوینیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیولیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدینیدن = نیدن / آنیدن ، هدایت کردن برابر Conduct

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی "نیدن"

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایراختن = To Condemn

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نهمبیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکمیل کردن ، کامل کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرودن ( چکامه ) ، نواختن ( ساز )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

توختن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسپیختن / اشپوختن = مجبور کردن ، اجبار کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نَشلیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محکم گرفتن Clutch

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پالاییدن ، تمیز کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنون = اثر هنود= تاثیر مانند نمون که از نمود گرفته شده است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرجَست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده شدن