پیشنهادهای ژاسپ (٢,٢٥١)
غرور ، آدم مغرور ، تکبر و افاده
تکبر ورزیدن
الغندن
گویا به معنی مورد تبعیض واقع شدن نیز هست.
شخم زدن
شخم زدن
سنایاندن = To Please
احترام گزاشتن ، خشنود کردن
خشنود کردن
انباشتن
انباشتن
انباشتن
روفانیدن = تمیز کردن دندان ها
ترغیب کردن
هاختن
ترانیدن
زَمود = الگو از کارواژه ی زَمودن
الگو و نقش زدن
ایجاد درد با سوزن زدن، دردی مانند سوزن فرو رونده ، درد سوزن سوزنی
آشختن = لبریز شدن ، غوطه ور شدن ، سر ریز کردن
سرکوب کردن ، ستم کردن
گشودن
داخیدن / شغودن =مشاهده کردن To Observe
مشاهده کردن
تغذیه کردن ، غذا خوردن
توجه کردن
اصلاح کردن
فروتنی کردن
تَروهیدن = قاطی شدن در جمع ، گرم گرفتن با دیگران ، معاشرت کردن ، To mix Socialy
دوشیدن
اندازه گرفتن
بَریدن = To Mail
ناقص درک کردن
به معنی ترسیدن هم هست.
آنالیز = آنا ( نا ی منفی ساز ) لیز ( لیزیدن = مخلوط کردن ) عمل عکس مخلوط کردن = تجزیه کردن ، فروکاستن
فَغاک خشوک ناپاکزاده سندره
خیدن = خودن
شک کردن
لیزیدن
آنالیز = آنا لیزیدن = نالیزیدن لیزیدن به معنی آمیختن و درهم کردن بوده ، نا منفی میکند - - - > نالیزیدن = جدا کردن ( از آمیختگی در آوردن ) #فرهنگ دک ...
طمع کردن ، شهوت داشتن برای چیزی
شهوت داشتن
زیدن / زیناندن =برگزیدن، انتخاب کردن
لَنگیدن
بلند کردن
ترک کردن
وِجاردن = لاغر شدن
جهیدن به جلو
نباستن
دراز کشیدن