ترجمه‌های علی جادری (١٥٢)
Some people refer to a public toilet for women as the ladies' room. دستشویی خانم ها دو تا توالت ( اتاقک ) دارد .
ارتکاب سرقت اتومبیل , سال گذشته کاهش یافت .
خانه آنها , درست در انتهای خیابان است .
غرور و خودپسندی , دشمن اصلی اتحاد هستند .
منطقه تجاری , در حال پیشروی به منطقه مسکونی است .
خانواده های کشاورز , مجبور شدند به شهرها بروند , وقتی که بیابان به سوی زمین هایشان , پیشروی کرد .
وقتی پادشاه دور از پایتخت بود , برادر حقه بازش تاج و تخت او را غصب کرد.
معلم , تهدید کرد که اگر آنها به بازی کردن در کلاس ادامه دهند , یویوی آنها را ضبط می کند .
او ( زن ) با علاقه , به صورت چروکیده او ( مرد ) نگریست .
او همیشه در مورد قدرت جنسی اش , لاف می زند .
شما نباید آن را جدی بگیرید; این فقط یکی ازلاف های اوست.
روحیه یک حالت روحی است. استواری و شهامت و امید است
او چهار فرزند داشت ولی هرگز نسبت به کسی استثناء قائل نمی شد .
سواحل رودخانه , منطقه امنی برای حیات وحش هستند.
جالبه که سرماخوردگیش , دُرست آخرین روز تعطیلات خوب شد!
او ادعا کرد که می تواند ارواح مردگان را احضار کند .
او وقتی کشیش شد , لذتهای مادی را کنار گذاشت .
مشکلات دوگونه هستند :اول اقتصادی و ثانیاً سیاسی .
کشیش , در برابر محرابی که به زیبایی تراشیده شده بود , زانو زد و دعا کرد.
ژنرال , منطقه ای از کشور همسایه را تسخیر کرد .
چگونه می توانید بی اعتنا بمانید وقتی می دانید کشور در خطر است؟
شبیه ضرب المثل "احتیاج مادر اختراع است"
اعتصاب کنندگان , نماینده شرکت را هُو کردند .
ما در یک ساحل کوچک دورافتاده حمام افتاب گرفتیم .
او به مقام دستیار مربی , تنزل درجه پیدا کرده است .
گروه کتاب ما بیش از 12 سال پیش , تشکیل شد .
خیلی سخته که بچه ای ننر و لجباز مثل او را دوست داشته باشید .
ارتش او به تلافی اقدام به حمله به سرزمینشان کرد .
دانشجویان دختر پزشکی توسط دانشجویان پسر هم دوره ای خود مورد آزار قرار می گرفتند .
جریمه سرعت در منطقه مدرسه , بسیار زیاد است .
نفر قبلی , کارهای زیادی برای او باقی گذاشته بود .
منشی من در جلسه ( به جای من ) من را نمایندگی خواهد کرد .
او پس از مرگ پدرش به تخت سلطنت نشست .
فروش نایلون , در سال های اخیر , زیر حد متوسط بوده است .
وصیت نامه پدر , باعث اختلاف زیادی بین فرزندانش شد .
حمله بی ثمر به قصر , شب هنگام , انجام شد .
تعهدات کاری , او و پسرش را مجبور کرد تا از شهر ریکیاویک نقل مکان کند .
کسی نیست که به او شکایت برد , چون در آن بخش کسی پاسخگو نیست .
آنچه که انها به عنوان فروش می نامند , به نظر من , فقط یک مشت کلاهبرداری است .