تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارتباط داشتن در چیزی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تمایل شدید برای انجام چیزی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تمایل ، خواستن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پذیرش و موافقت حداقل خواسته های که دو طرف میخوان ، در واقع رسیدن به یک توافق

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شروع ناگهانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک زمان بحرانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تسلیم شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستگیر کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

half a dozen = 6

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منفجر شدن با نیرو وصدای بلند Go off

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درگیری ، اختلاف ، جنگ ، تضاد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تلاش برای انجام چیزی ( اغلب بدون موفقیت )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کشتن شخصی مشهور بخاطر دلیل سیاسی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شاهزاده پیر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شروع یا ایجاد یک سازمان یا سیستم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ازاد شدن از کنترل دیگر کشور ها

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کشورب بدون شاه ملکه ( جمهوری )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

انقلاب، جنبش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برنده شدن در جنگ، رای گیری ، بازی و. . . مقابل کسی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حمله نظامی وتحت کنترل گرفتن اون کشور

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Oppose : معنی مخالف میده اما opposition حزب اصلی سیاسی در پارلمان که دولت رو شکل نداده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برنامه ای برای انجام دادن چیزی هم رستا با دولت یا شرکت خط مشی مقرارت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اولویت ( چیزی که مهمه و باید قبل از هرکاری دیگه ای انجام بدیم )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منتشر کردن گفتن چیزی به صورت رسمی در عموم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هدف چیزی که تلاش میکنیم برای انجام دادنش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The group of people elected to make the laws in a country

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رسمی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناحیه و سطحی از کشور که برای رای گیری تقسیم میشود ( حوزه انتخاباتی مثلا تهران )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سازمان دهی و برگزاری یک رویداد ( مانند انتخابات )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آرتروز a disease which causes pain when you bend your arms , fingers

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سرطان پوست :Skin cancer

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دلیل چیزی بود ( اغلب چیز بد ) منجر شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اضافه وزنی که باعث ناسالمی میشه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناگهانی و غافل گیر کننده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آلودگی ، کثیفی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آسم ، سخت نفس کشیدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واگیر ، مسری Infectious disease : بیماری مُسری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داشتن تجربه بد از چیزی ( مثل نوعی بیماری ) مبتلا شدن رنج کشیدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکل مشکلات مسائل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اثاث خونه مثل مبل ، صندلی ، میز چای خوری و. . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بالشتک مبل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بشقاب میشه نعلبکی میشه زیر فنجونی هم میشه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مقدار پولی که بابت شکستن قانون باید بدی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محکوم ، محکومیت برای مثال رفتن به زندان

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مجرم گناه کار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

محاکمه شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

For =period of time ( three days ) Since=the start of the period ( monday )