تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاهزاده پسر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشحال و اماده برای انجام چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک توافق بین دو طرف برای توقف جنگ و مبارزه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توافق رسمی پایان جنگ و صلح

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتباط داشتن در چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تمایل شدید برای انجام چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمایل ، خواستن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پذیرش و موافقت حداقل خواسته های که دو طرف میخوان ، در واقع رسیدن به یک توافق

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع ناگهانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک زمان بحرانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تسلیم شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستگیر کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

half a dozen = 6

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

منفجر شدن با نیرو وصدای بلند Go off

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

درگیری ، اختلاف ، جنگ ، تضاد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلاش برای انجام چیزی ( اغلب بدون موفقیت )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشتن شخصی مشهور بخاطر دلیل سیاسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاهزاده پیر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شروع یا ایجاد یک سازمان یا سیستم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ازاد شدن از کنترل دیگر کشور ها

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشورب بدون شاه ملکه ( جمهوری )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انقلاب، جنبش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برنده شدن در جنگ، رای گیری ، بازی و. . . مقابل کسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

حمله نظامی وتحت کنترل گرفتن اون کشور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Oppose : معنی مخالف میده اما opposition حزب اصلی سیاسی در پارلمان که دولت رو شکل نداده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برنامه ای برای انجام دادن چیزی هم رستا با دولت یا شرکت خط مشی مقرارت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

اولویت ( چیزی که مهمه و باید قبل از هرکاری دیگه ای انجام بدیم )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منتشر کردن گفتن چیزی به صورت رسمی در عموم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

هدف چیزی که تلاش میکنیم برای انجام دادنش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The group of people elected to make the laws in a country

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسمی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناحیه و سطحی از کشور که برای رای گیری تقسیم میشود ( حوزه انتخاباتی مثلا تهران )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سازمان دهی و برگزاری یک رویداد ( مانند انتخابات )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آرتروز a disease which causes pain when you bend your arms , fingers

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرطان پوست :Skin cancer

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دلیل چیزی بود ( اغلب چیز بد ) منجر شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

اضافه وزنی که باعث ناسالمی میشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناگهانی و غافل گیر کننده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آلودگی ، کثیفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسم ، سخت نفس کشیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واگیر ، مسری Infectious disease : بیماری مُسری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داشتن تجربه بد از چیزی ( مثل نوعی بیماری ) مبتلا شدن رنج کشیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل مشکلات مسائل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اثاث خونه مثل مبل ، صندلی ، میز چای خوری و. . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالشتک مبل