پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٨٥٠)
راست یابی ، درست یابی:تحقیق حق یابی:درست یابی، راست یابی.
درستی. راستی. تحقق. فرزانش تحققی:فرزانش راستی. ودرستی تحقیق:درست یابی. راست یابی.
بازنگری. دگربینی. نو نگری :تجدید نظر .
پیش کش:موهبت.
سردست الهی:موهبت الهی.
شناسش:استعلام.
الوِدَه:داگ است، آماج است:البته غُماج؛آماج است. خماج هم می گویند.
آشکار و روشن:واضح ومبرهن.
روشن، آشکار، برهنه، لیسیده، مزیده:مبرهن. برهنه:مبرهن.
باز است. روشن است. آشکار است:واضح است.
پرآشکار است. پر روشن است. پرآفتابی است:پرمسلم است. پرناآشکار است. پرناروشن است. پرآفتابی نیست:پرنامسلم است.
سه نیک:سنیک. گفتار ، پندار، کردار.
جشن های مزدایی :روزهای خدایی.
اندیشه نیک. گفته نیک. کرده نیک. اندیشهء نیک. گفتهء نیک. کردهء نیک.
بجا آوردن. آرامش؛رامش. کُرنش. درپای کسی ( کسانی ) افتادن. پیشواز. بدرقه. همراهی نمودن.
بُت و گناه:توتم وتابو. نماد و اَنگ:توتم وتابو.
حاضر:هژیر.
بردن
گرفتن. بدست آوردن. از آن خود کردن. به جیب زدن. بالاکشیدن. کش رفتن. ربودن. دزدیدن.
بالوَند:بالون.
مینو. مانا. معنی. مانند؛ یانه ، که میشود یعنی.
رِم. رو گذاشت. دنبال.
تاخت. تاز. تاخت و تاز. یورش. ایرشت. تازش. تازشی. تاختی. تاختشی. یورشی. ایرشتی.
میان زمین دست به دست:هافبک باکس تو باکس.
رئیس:فارسی است ، رس، و رسش ورسیدن به جایی .
رشتهء نوشت:رشتهء تحریر.
داراهست، دارا نیست، نادارا، نادارا. آگاه هست، آگاه نیست، ناآگاه ، آگاه. دولتمند هست، دولتمند نیست، بی دولت. پرسا، ناپرسا، پرسا هست، پرسا نیست. بی ...
دوست ، نادوست. دشمن، نادشمن. راست ناراست. درست، نادرست. خمشنود ، ناخشنود. بود، نابود. است، نااست. پست، ناپست، چست، ناچست، بست ، نابست. تک، ناتک. جست، ...
قهر ومهر. چهر و مهر.
شوت شَت. فیت فت. داد وهوار. "شاید بکار آیند".
دَنگ ومَنگ.
دیودِریو.
دنگ. صدا. بامب"بمب". زیرّه. قیرّه. ناله. قرته. زار. جین گ جَنگ. تَق. تقِ تق. جیر جیر . جیرّجرّ ( خروش ) . سر وصدا. دنگ. دونگ. دُنگ ودَنگ. شُرِه. بوق. ...
گزینه. چکیده. دستچین. گلچین. سَره. گزیده. برگزیده. گذران. گذرا. گِردا.
به دست آوردن. به کف آوردن.
گزارک:انشاء.
جریمهء دروازه:پنالتی
گزارک:انشاء.
پوچ. نبود . نا چیز. نابود. "ناچیز#چیز" ناهست. نیست.
همین اکنون:so now.
اکنون:الآن.
آسیب پذیران:les miserbles
در فرمان. در دستور:در حکم
چون. چونان. توگویی. بگو.
نادیده. ناشنیده . ناکرده:کان لم یکن.
واژه های پسند فرهنگستان.
همتا:معادل.
گذرانده :مصوب.
پوز ونوک هم بکار می رود.
لری:پِت.