پیشنهاد‌های صمد توحیدی (١,٨٤٧)

بازدید
٢,٩٢٩
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"اَرج سَمتِه است"؛ احترام متقابل است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نبض:نِه باز، تند زدن، بازنهش پیاپی فارسی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیم پیام:کابلگرام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورپیام:تلگرام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر کاربردی، کاربرد فراوان کاربرد بسیار:کثرت استعمال. کاربرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زدن؛ ۱ - مسافر زدم، سرویس زدم۲ - غذاخوردم ( زدم ) ، سلف سرویس. ۳ - سرویس کردم ( زدم ) . ۴ - سرویس تمام . دستم را زدم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تور. جهانگرد. سفر ( سپری ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نامه. نُومه. میان. میانه . میانک. بازه:فاصله. فاصله؛فاصل و فصل ؛پاسال ، پای سال فارسی میباشد. نامه؛میان دونفر وبه نام کسی یا کسانی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زرنگی . زیرکی. تیزی تیزبین. ریزبین:ذکاوت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تافتش:انعطاف، پس اصل انعطاف فارسی است. چمشی:عاطفی. عواطف واحساسات:چمشها . یابشها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درسنامه. درس نامه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بِنِشین. ماندگار. ساکن:مقیم. ساکن فارسی است زیرا آبسکون و برد اسکن را داریم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیامک برای کسی می فرستند اگر کسی بخواهد پیامک را به فرستنده باز گرداند؛ فرست؛بازفرست فرستش؛بازفرستش. پیامک؛ بازپیامک. پیغامک؛ بازپیغامک.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کِشاندن، به کِر نهادن. به کِر گذاشتن. به تُوی کِرنهادن یا گذاشتن. مالاندن. کشیدن. بردن. زدن ( به چیزی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یابشی شدم:احساساتی شدم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساسات:یابشها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گِمِل و تُپُل:پایه واصل کامل اند گمل سبک وجنبهء دانشی وتپل جنبه وسبک یابشی دارند. توپ وتاپ از تپل آمده اند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چَمِش پذیر، چَمِشی:انعطاف پذیر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نگاهشی، نگاهش:قیاس. چینش:قیاس.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَتَلی ( مَثَلی ) :تمثیلی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گشتاری:استقرا.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر واژه های پسند همچنان" آبادیسه"بمانند چه سودی به دست می دهد. پا به چه راهی میباشد. فرجام آن چیست. ویا به کدام پرسش پاسخ می دهد. سود در دست آن چیست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آنچه واژه پردازی مینماییم در صورت پسند رسانه ای شوند تا ارزش راستهء مادی و معنوی پدیده ها رونمایی گردد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پای برنجن:آراسته که شاید از برنج ( برنز ) ساخته اند برای پا.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان فارسی زبانی پوششی است ویکی از چهار زبان تراز نخست جهان است از؛ پیشا شاهنامه تا پسا لغت نامه. "شاهنامهء فردوسی " "لغت نامهء دهخدا" . سه نوشته ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام، ناموس:نامی وارزش؛نام. ننگ:نام ننگ، نام انگ.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناپسا:ناملموس. پسا:ملموس.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناپسا:ناملموس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثبت گینس:رکورد گینس.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ثبت:رکورد. ثبت زد:رکورد زد. رکورد کِیَک را زد :ثبت کِیَک را زد. . . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گُنجه:محتوا. گنجهء نوشته ها:محتوای کتاب ها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشک در میان مردم اشق بسیار گفته می شود و گفته میشد وکسی خواهان کسی بود اشک میریخت میگفتند اشق برایش میریزد واشقش برایش در آمده است. و به روند به عشق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روند پذیری و ناروند پذیری:ابطال پذیری و ابطال ناپذیری. روند ناپذیری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

غذا فارسی است زیرا پاتیل های بزرگ را از کهن غذگان میگوییم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ظرف؛زرف، ژرف، گود و جای خوراک.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حقیقت و واقعیت ؛اُفتامد و بُنامد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حَق و حاق، بُن، از بن می آید پس می شود بن آمده و از بن آمده ؛بُنامد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بینک خوانش: عینک مطالعه. "بینک خوانش"من این است. همه را تا پایان خواندم. بینکت را عوض کن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرا. فرا بزرگهامحیط و مرز ناپذیر و فرو کوچکها و فرو ریز ها محاط ناپذیر وچاتمه نا پذیر می باشند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یخ، اخ، اَک، یَک، یَکه ، یکه شده به هم چسبیده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیرش، گیر، گیرا:ماسکه. خود گیر، خود گیرا. گیریها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دِغ:غبطه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ز" بهره" اسیران . شاید زبهرهء اسیران که کار کنند درست باشد زیرا شهری که برای اسیران باشد جهان را پر بهره نمی کند. و دِغ ( غبطهء ) دیگران نمی گردد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"خود شناسی"، ؛"روان باوری"، " روان شناسی" و" روان کاوی" را پوشش می دهد. روان باوری، باور به جاودانگی روان و بودن آن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقنوم:نامهای ناب و مقدس را گویند. "ac" برای تقدیس است، و"name"نام ونامهاست، وبه اکنیم یا اقنوم تازیده شده است.

پیشنهاد
٠

"راه را بر همه بست":"حجت را بر همه تمام کرد". "اتمام حجت کرد".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چند سفیره:accredited.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرا وگرایش:ایزم و ایست. اومانیزم و اومانیست :هومن گرا. گرایش هومنی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایضاً شَعرُ اَنفِنا:نیز موی دماغمان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حال:چه، چه ای. چه گونه ای . چگونه ای.