پیشنهادهای Mahsa Nejatpoor (٨٥)
پیروز و سربلند
۱. موجب شدن چیزی به طور ناگهانی ۲. مهار را برداشتن
افزایش پلاکت خون
همه چیزم ( برای کسی که خیلی دوستش دارید. )
یکی از انواع وارونگی های رحم است که در این نوع از ناهنجاری نیمی از رحم رشد نکرده و اندازۀ رحم تقریباً نصف اندازه طبیعی است و معمولاً یک لولۀ فالوپ ...
فرونشانی
سرکوب یا واپس زنی
وضعیتی Postural orthostatic tachycardia syndrome سندرم تاکیکاردی وضعیتی ارتوستاتیک ( POTS )
rod of moses عصای موسی
ماشین باز ها
نیاز داشتن I "seek "no one’s approval as much as yours من به تایید هیچ کس به اندازه تو نیاز ندارم.
صرفا ، تنها ، فقط، واقعا
سکل، پیامد، وضعیت یا اختلالی که در نتیجه بیماری یا آسیب قبلی به وجود آمده است.
Travel Itinerary برنامه سفر
کار های ضروری
Dispersing heat پخش گرما
عرضه کردن با
برانگیخته شدن توسط
محصولات لبنیات فرآوری شده
ثبت کردن ، ارسال کردن
یعنی این قدر یه چیزی رو استفاده بکنی که دیگه قدیمی و کهنه و بلا استفاده بشه.
تیمار کردن
کاهش یافتن
از قبل گذراندن و پیش بینی کردن
تیمار کردن
تکثیر شدن
از اتاق گریخت
کلفت
Recline یا دراز کشیدن
فرو کردن ( مثلا سنجاق ) در پا
منطقه فقیر نشین
مدت زمان استفاده از صفحه نمایش من
سلیقه موسیقیایی
پارتنر
مسخره کردن
Opposed مخالفت کردن
1. ویژگی ( feature ) 2. نسبت دادن ( attribute )
1. اجرا 2. تجویز مثلا Administration drug تجویز دارو
در پزشکی یعنی تداخل Interaction drug تداخل دارویی
در پزشکی ارتباط گرفتن ( مثلا با بیمار ) ، تعامل کردن
بیرون آمدن خون یا خلط سینه خونی از حنجره
مربوط به غدد
مجله
اصرار بیجا کردن
با لحن رسایی خواندن
غیر ارادی، بی اختیار، ( وقتی کنترل دست خود فرد نباشه )
ثابت قدم بودن، ثبات تصمیم گیری، پای تصمیمات خود ایستادن ( یعنی در صورتی که یه ایمپالس و تکانه ای به ما برسه چقد می تونیم پای تصمیماتمون بمونیم و تغی ...
افکار مخل
خود مشغولی فکری
پذیرش مسئولیت
تفره رفتن از مسئولیت
Responsible for مسئولیت پذیری برای چیزی، باعث شدن، پاسخگوی اقدامات بودن، منجر شدن
عزت نفس تخریب شده
زوال و افت شناختی
سقوط اقتصادی
فائق آمدن To overcome one hardship after another فائق آمدن بر مشکلات یکی پس از دیگری
He let out an angry oath. او با عصبانیت دشنام داد.
سوگند اداری
She never hurts anyone's feelings. او هرگز احساسات کسی را جریحه دار نمی کند.
( Named nurse ) پرستار مسئول بیمار مطابق اصل استمرار مراقبت بیمار، پرستاری که مسئول بیمار است، فرایند تحویل بیمار را انجام می دهد.
کافران
Establishe national unity برقرار کردن اتحاد ملی
ملت مومن Umma ( the nation of believers )
مبنا بودن و مبنا قرار دادن، دلالت کردن
Paucity of research کمبود ( نقص ) در تحقیقات
Literary masterpieces شاهکار های ادبی
Intellectual Schools مکاتب فکری
Discover the mysteries کشف اسرار
مساعد کننده بسیار بزرگی: ) Language has a "great potential" for the child's mental development. ( زبان ، مساعد کننده بسیار بزرگی برای رشد ذهنی ک ...
رشد زبانی
زبان نارسا و ناپخته
اندیشه پریشان
Part of essence of self - reflection بخش از ذات خود تفکر
تجدد
نقش ارزشمند
بی بهره کردن
درصد منحصر به فرد پاسخ دهی
clinical manifestations شواهد ( نشانه های ) بالینی
Nove techniques تکنیک های جدید
انکار کردن ، شانه خالی کردن از انجام کاری
Ponyکره اسب My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead. خواهرم نتوانست سوار اسب شود ، از این رو به او یک کره اسب دادند.
خفیف مترادف mild