hemoptysis


(پزشکی) استفراغ خون، خلط خونی، طب خلط خونین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the spitting or coughing up of blood from the lungs or bronchial tubes.

جمله های نمونه

1. Hemoptysis stopped spontaneously after conservative treatments and anti - tuberculous therapy.
[ترجمه گوگل]هموپتیزی پس از درمان های محافظه کارانه و درمان ضد سل به طور خود به خود متوقف شد
[ترجمه ترگمان]پس از درمان های سنتی و درمان ضد سل، Hemoptysis به طور طبیعی توقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hemoptysis, present in this patient, is a common manifestation of mycetoma.
[ترجمه گوگل]هموپتیزی که در این بیمار وجود دارد، تظاهرات شایع میستوم است
[ترجمه ترگمان]Hemoptysis، که در این بیمار وجود دارد، تجلی عمومی mycetoma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Complications included aerothorax, cough, hemoptysis and fever.
[ترجمه گوگل]عوارض شامل آئروتوراکس، سرفه، هموپتیزی و تب بود
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود شامل aerothorax، سرفه، تب و تب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Tracheobronchitis was the leading cause of hemoptysis and idiopathic pulmonary hemosiderosis was the second.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری تراکئوبرونشیت علت اصلی هموپتیزی و هموسیدروز ریوی ایدیوپاتیک دومین علت بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Tracheobronchitis عامل اصلی of و idiopathic ریه ریوی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The main symptoms were cough, expectorate white phlegm, hemoptysis and fever, respectively.
[ترجمه گوگل]علائم اصلی به ترتیب سرفه، خلط سفید خلط، هموپتیزی و تب بود
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی سرفه، خلط سفید expectorate، hemoptysis و تب به ترتیب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The causes for hemoptysis include infection, cardiovascular disease, cancer, and vasculitis.
[ترجمه گوگل]علل هموپتیزی شامل عفونت، بیماری قلبی عروقی، سرطان و واسکولیت است
[ترجمه ترگمان]علل for عبارتند از عفونت، بیماری های قلبی عروقی، سرطان و vasculitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods 31 cases with mass hemoptysis (tuberculosis) underwent selective bronchial artery embolization with gelfoam grains after bronchial artery radiography under image surveillance.
[ترجمه گوگل]Methods31 مورد با هموپتیزی توده ای (سل) پس از رادیوگرافی شریان برونش تحت نظارت تصویری تحت آمبولیزاسیون انتخابی شریان برونش با دانه های ژل فوم قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های ۳۱ مورد با hemoptysis جرم (سل)با grains gelfoam پس از radiography bronchial تحت نظارت تصویر، تحت درمان artery selective قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hemoptysis: tuberculosis, pulmonary embolism and primary lung cancer.
[ترجمه گوگل]هموپتیزی: سل، آمبولی ریه و سرطان اولیه ریه
[ترجمه ترگمان]Hemoptysis: سل ریوی، embolism ریوی و سرطان ریه اولیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hemoptysis is often an alarming presenting symptom.
[ترجمه گوگل]هموپتیزی اغلب یک علامت هشدار دهنده است
[ترجمه ترگمان]hemoptysis معمولا نشانه هشدار دهنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hemoptysis is described in many disease processes.
[ترجمه گوگل]هموپتیزی در بسیاری از فرآیندهای بیماری توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]Hemoptysis در بسیاری از فرایندهای بیماری توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. While the thenar main points Governance disease cough, hemoptysis, sore throat, aphonia, and fever.
[ترجمه گوگل]در حالی که تنار نکات اصلی بیماری حاکمیت سرفه، هموپتیزی، گلودرد، آفونیا و تب است
[ترجمه ترگمان]در حالی که the، سرفه، گلو درد، گلو درد، تب و تب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The patient denies having any fevers, chills, cough, hemoptysis, nausea, or vomiting.
[ترجمه گوگل]بیمار هرگونه تب، لرز، سرفه، هموپتیزی، تهوع یا استفراغ را انکار می کند
[ترجمه ترگمان]بیمار هرگونه تب، لرز، سرفه، تهوع، تهوع یا استفراغ را انکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion: Reptilase used for the treatment of phthisic hemoptysis simple, convenient, safe, celerity and easy to be accepted by patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: رپتیلاز برای درمان هموپتیزی فتیزی ساده، راحت، ایمن، مقوی و آسان برای بیماران قابل پذیرش است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Reptilase مورد استفاده برای درمان phthisic hemoptysis ساده، راحت، ایمن، سریع و راحتی قابل پذیرش توسط بیماران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods BAE was performed in 50 cases with pulmonary hemoptysis.
[ترجمه گوگل]MethodsBAE در 50 مورد با هموپتیزی ریوی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های BAE در ۵۰ مورد با hemoptysis ریوی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• spitting up of blood or bloody mucus

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] هموپتزی: خلط خونی
خلط خونی
Hemoptysis یا سرفه همراه با خلط خونی که میتونه در اثر وجود بیماری در ریه ها و آلوئول ها باشه و متفاوته با hematemesis که استفراغ خونی است و در اثر مشکلی در لوله گوارش مثلا زخم معده می باشد.
منابع• https://images.app.goo.gl/LwrYNr73UHzenger7
hemoptysis ( پزشکی )
واژه مصوب: خون‏خلطی
تعریف: بیرون دادن خلط خونین همراه با سرفه

بپرس