پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٧٩
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

زاویه دید، نگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

استقبال کننده از، گشوده در برابر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

طولانی مدت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بدون مخالفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی ارتباط با

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

حکایت از چیزی داشتن، نمود چیزی بودن، جلوه داشتن، جلوه گر شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

تجاوز کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

به کمکِ، به مددِ، از طریقِ، به واسطه، با بهره گیری از بکارگیری، صَرف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ارتقا یافتن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

بن مایه، خمیرمایه، جوهره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دستبرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣٨

به تبع آن ( نه به طبع آن، ت دو نقطه درسته نه ط دسته دار )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در هر صورت، به هر حال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

با این وجود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

دربردارنده ی مشتمل بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

peripheral concern= اهمیت ناچیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ظاهرا. . . ، به ظاهر. . . ، گویی. . . ، از ظواهر امر بر می آید که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

ظاهرا، به ظاهر، گویی، از ظواهر امر برمی آید که، به نظر می رسد، به نظر می آید که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

به نظر من، از دید/دیدگاه من، از نگاه من

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

the obverse of my argument = آن روی استدلال من، روی دیگر استدلال من

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پراستفاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پدید آوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

وِبِری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

ایده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پروردن، پدید آوردن، پر و بال دادن/گرفتن، بسط و توسعه دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

شاخه ای، انشعابی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناحیه محصور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شایان ذکر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

کارکردی، حرفه ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

به وجود آوردن، بنا نهادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

صنعت فلزات، صنایع فلزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آماده finished and semi - finished products = محصولات آماده و نیمه آماده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

come to prominence = برجسته شدن، اهمیت یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در این اثنا، در این حین، در این میان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

شراکت داشتن، شراکت/معاونت/یاری/کمک کردن، سبب شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ضخیم سازی پارچه To make cloth denser and firmer

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برگرفتن، برخاستن، برخیزیدن، برآمدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ارتباط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در خاطر داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

با ناراحتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

زیست محیطی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

لحاظ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آشکارا ، به روشنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

رو کردن به ( سوی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازافروختگی، انفجار ناگهانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سوداگرانه، سوداگرایانه، مرکانتیلیستی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تامل کردن، لحاظ کردن، تصور کردن دانستن، پنداشتن، انگاشتن He considers me his best friend = او مرا بهترین دوستش می داند this is considered as a resear ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

دور شدن، کوچ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

برگشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مفهوم انتزاعی