پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٧٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تبیین ( کردن ) ، حکایت داشتن از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

همه جانبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

برقراری پیوند، اتصال، پیوندزنی، پیونددهی، پیوند متصل کننده، اتصال دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پندار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

arrive on the stage =پا به صحنه گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گزینش شده، انتخاب شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کندوکاو کردن، کاویدن، وارسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

بررسی شده، رسیدگی شده، حل وفصل شده، رتق وفتق شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشروی کردن، سرپا شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاملا شکوفا، کاملا شکفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

ده ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کلمبیایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ثمر دادن، بار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مستمر، دائم، دائمی، مدام، مستدام، پایا، پایدار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به همراه، همراه با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

می شد There is another unusual example that could be explored=نمونه غیرعادی دیگری هست که می شد بررسی شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

1 برخوردار از، بهره مند از، صاحب workers with skills = کارکنان برخوردار از/صاحب مهارت 2 پسوند - دار، - به دست riders with spears : سوارکاران نیزه دار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشوند پُر intensely interacting =پرتعامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در جریان، جاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اثباتی/گواهی بر . . . بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بدرودگویه ها، کلام پایانی، سخنان وداع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کنترلگر، ناظر، تنظیم کننده، تنظیم گر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحصیل، دستیابی، فراهم سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

با فاصله ی، در فواصلِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

وصل کردن، متصل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

همپا بودن، افزودن، اضافه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقطه احتراق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تصادفا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

بر حسب اتفاق، اتفاقا، از قضا، به طور تصادفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

جدایی، گسستگی، فصل، انفصال، گسست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

حمایتگر موید It is supportive of this view = این موید این دیدگاه است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کاملا توسعه یافته، تماما شکل گرفته، کاملا بالیده/پرورده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بالغ، کامل، کاملا رشدکرده، دارای رشد کامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شناساندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مشخصا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فرسایش یافته، فرسوده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

آمدن در پیِ، پشت سر کسی آمدن، تعقیب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

متمایل بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اصناف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ساختمان عمومی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از نظر دور شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

عشایری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you say that a place is a good hunting ground for something, you mean that people who have a particular interest are likely to find something that ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

منطقه/محل شکار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ابتدایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نیا، نیاکان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هاراپا یا هرپا، ۲۶۰۰ تا ۱۷۰۰ پیش از میلاد، محوطه باستان شناسی در پنجاب ( پاکستان ) واقع در شمال شرقی پاکستان است. نام هاراپا از روستایی به همین نام گ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ماحصل، ساخته ی دست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تخصصی شدگی، تخصصی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ممتنع گذاشتن