پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٤٥١)

بازدید
١,١٢٢
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

این داستان را میتوانید تا پایان بخوانید: ( شاید برایتان سودمند باشد ) کسی دیروز به من در {تلگرام} پیامی داد. او گفت که به این {گروه} بیا و من هَم ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جایگزینی تک به تک: چقدر: 1 - چ:چ 2 - قدر:اَند پس {چقدر=چند}. بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:در پارسی ما {آز/ز} را هم ارز این پیشوند داریم. 2 - tract:در پارسی {هَختَن/هَنجیدن} را به جای آن داریم. پس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

به کاربرِ /Behnam Rezaei/: هَم این را بگویم که {خفه}. خسته شدم از بس به تو و آن گروهت پاسخ دادم، چرت و پرت گفتن را کنار بگذار، وگرنه هَمین دیدگاهت ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

برای پیشنهاد واژه، نیاز است ساختار آن بررسی شود: 1 - cognit:به چَمِ {دانش، چیستا، شناخت} است. 2 - ive:در پارسی میتوانیم از {یک/ین/ی} بکار ببریم. پ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه به جایِ {exaggerated, اگزجره}: ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:هم ارز آن در پارسی {آز} است. 2 - aggerated:به چَمِ {انباشته، آک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه به جایِ {exaggerated, اگزجره}: ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:هم ارز آن در پارسی {آز} است. 2 - aggerated:به چَمِ {انباشته، آک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که {شاد} در زبانِ پَهلَوی به ریختِ {شات} ( نیز ) بوده است، گمان می کنم که {شات} باید دگرگون شده یِ {شاتَ} در اوستایی باشد. می دانیم {شاتَ} ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این دیدگاه تنها یک گمانه است: ما در اوستایی {شَتَ} را به چَمِ {بریده، انداخته، جدا شده} داشتیم. از آنجا که ما {تَ} در پایان این واژه که نشانگرِ کُنی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید بپرسید که {آشامیدن} بر آمده از چه ریشه ای و چه پیشوند/پسوند هایی است؟ نیاز است که ساختار این واژه را فروکاویم: 1 - آ:پیشوند است که در {آسودن، آش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان {رشکین، رشکآمیز، رشکیک} از برابر های آن واژه اَند. بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پیشوندِ {بر} با ریختِ کُهَن ترِ {اَپَر}در زبان پهلوی، کاربرد های گوناگونی دارد: 1 - بالا 2 - نیچ ( نفی ) 3 - بیرون 4 - اَفراشت . . . بدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گمانم بکار بردن از {سناور} به جای {تاندن} شایسته است، چرا که این واژه به چَمِ {رگ/پی} بوده است و در چَمار ( =معنا ) آن {tendon} نیز آمده است. پَ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید بپرسید {سِتیز} در پارسی بر آمده از چیست؟ ما در اوستایی {استیج:stij} را به چَمِ {ستیز} داشتیم که به روشنی {ستیز} بر آمده از آن است. ما همچنین در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود به شما، سرورِ گرامی /فرتاش/. ببخشید که هَمچون همیشه، زمان ارزشمند شما را با داده هایِ بیهوده ام می گیرم. این دیدگاه تنها گمانه یِ مَن است، ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

از آنجا که {ظرفیت} هر چیز، {بیشنه} آن چیز برای چیزی را نشان می دهد، از این روی، میتوان از {بیشینگی} بهره برد. یادمان نرود که باید همه پیشنهاد ها بکا ...

پیشنهاد
٠

کسی که پیش از به دنیا آمدنش، مادرش زنده بود. بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جایِ این واژه، از {زادروز، زایروز، بَرآیروز} بهره برد. ( و واژگان دیگر ) بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کارواژه همانند آن است که بگوییم {ساختیدن} یا {آموختیدن} یا. . . . زیبا است که دهخدا این را هم ننوشته است که {این مصدر نادرست است} یا چیزی همسان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در اوستایی پسوندِ {ثَ/ِ ثَ} را داشتیم که برابرِ {ِش} در پارسی کنونی و {یشن} در زبان پهلوی است. برای نِمونه در فرتور ها، {خورِثَ} را به چَمِ {خورِ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ما در زبان اوستایی، پیشوندِ {هَذَ} را به چَمِ {با، با همدیگر، با هم} داشتیم. می توانیم این پیشوند را افزون بر {هَم/اَن/مَت} بکار ببریم. ( میتوانیم ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

من که سوگند یاد می کنم هیچ کدام از دیدگاه هایت را گزارش نکردم و نخواهم کرد. من تا به کنون به جز یک یا دو دیدگاه آن هم از دیگر کاربران را گزارش نکردم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپاس از شما.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر سرور بزرگوار /فرتاش/: به گمانم بخش دوم درباره دیدگاه پیشینِ این تَن بودید و سپاسگزارم از شما. همانگونه که فرمودید، ما میتوانیم از پیشوندِ {ه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

برابر بیشتر آنها {خر دو پا} می باشد. تنها برخی از آنها {آدم} هستند. بِدرود!

پیشنهاد
٠

درباره یِ کاربران پانترک و تازی زاده: ببینید چِکارتان می کنم و می کنیم. {ساک پر تف} را آموزش ببینید که برپا ( =بر قرار ) است برای ما آن را انجام دهید ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کاربرِ /عطار، محمد علی/: من این ساز را می نوازم، ببین چِگونه به گوشت می رسد: ما در اینجا گفتگو می کنیم، و تنها بر سر چیزی دو نگاه ناهمسان داریم، چ ...

پیشنهاد
٠

{ژِنده ستان زبان و ادب عربی} درست تر است. ( به جای ژ، ج بگذارید ) یِک مُشت {ژنده یِ زبان و فرهنگ عربی} آنجا ریختند، بگذارید {ژندگی} شان را بکنند. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر همه دوستان. پرسشی که برای من پیش آمده است، آن است که آیا ما افزون بر پیشوندِ {نِ} ای که داریم ( که بر آمده از {نی} اوستایی است ) ، آیا پسوند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر هر ایرانی تنها هر روز، یِک واژه را به جای واژگان بیگانه پیشنهاد دهد، و همچنین، دیگر ایرانیان از آن به پس، از پیشنهاد پارس بهره برند، تنها در 2/3 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر کاربرِ گرامی /فرتاش/ و سپاس از شما. آن اندازه برای نِوِشتن آن دیدگاه تُند کار کردم که در نیافتم که ما {بی} دیگری ( با ریخت اَبی ) داریم. هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژه یِ {ژاد/زاد} نیز بهره برد. {طبیعت} به چمِ {ذات} است که دگرگون شده یِ {زات} برگرفته از ریشه یِ {زا} در اوستایی است. این ریشه یِ {زا} ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشنهادِ واژه به جایِ {نَچرال}: این واژه، از واژه یِ انگلیسیِ {natural} گرفته شده است. ساختار این واژه چنین است: ( بخش هایی از این ساختار هِنگامِ آم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود به سرور بزرگوار /مهدی کشاورز/. این از بزرگواری شما است. من که در این تارنما به پای شما و بررسی های شما نمی رسم و هیچ نیستم. سپاس از افزودنی ها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادِ چه گاری؟ بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی واژگانِ {سَود، سودَن، سَوَ، سوتَ}: امروزه واژه یِ {سود} را داریم که به روشنی، ریختِ کُنیکیِ کارواژه است. شاید بپرسید که ریشه یِ این واژه چیست؟ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسیِ کارواژه یِ {دودَن}: ما در پارسی، دو گونه کارواژه یِ {دودَن} داریم: 1 - دودَن:به چَمِ {ساختَن، به وجود آوردن} است و با بُنِ کنونیِ {دای} 2 - دو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی کارواژه یِ {واختَن} را به چَمِ {گفتن، صحبت کردن} داریم با بُنِ کنونیِ {واز}. ما در اوستایی پیشوندِ {بی} را به چَمِ {دو} داریم که برای آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ما در پارسی کارواژه یِ {واختَن} را به چَمِ {گفتن، صحبت کردن} داریم با بُنِ کنونیِ {واز}. ما در اوستایی پیشوندِ {بی} را به چَمِ {دو} داریم که برای آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی کارواژه یِ {واختَن} را به چَمِ {گفتن، صحبت کردن} داریم با بُنِ کنونیِ {واز}. ما در اوستایی پیشوندِ {بی} را به چَمِ {دو} داریم که برای آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی کارواژه یِ {واختَن} را به چَمِ {گفتن، صحبت کردن} داریم با بُنِ کنونیِ {واز}. ما در اوستایی پیشوندِ {بی} را به چَمِ {دو} داریم که برای آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1 - اگر به زبانِ انگلیسی واگَردیم، واژه یِ {state} را به جایِ {حالت} داریم. این واژه هَمریشه است با کارواژه یِ {ایستادَن} در پارسی و از این روی، واژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژه یِ {هان/کان} را داریم به چَمِ {منبع، سرچشمه، مرجع}. پس میتوان به جایِ {ناشی از، نِشات گرفته از} گُفت {هانمَند از، هانیک از}. بِدر ...