مشتقات
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
برآمد ها
مشتقات چیزی عوارض و عواقب و نتایج آن است که از آن حاصل می شود.
خلاصه کلان حاصل هر چیز
هرآنچه از یک ریشه واحد اخذ شده،
هر آنچه از ریشه مشترک گرفته شده باشد،
مانند : مشتقات نفتی که به محصولات بدست امده از نفت خام گفته می شوند .
مشتقات مالی ؛ در بازارهای مالی به ابزارهای قراردادی گفته می شوند که در کاهش ریسک استفاده می شود. مانند: سوآپ، سلف، قراردادهای آتی و. . .
هر آنچه از ریشه مشترک گرفته شده باشد،
مانند : مشتقات نفتی که به محصولات بدست امده از نفت خام گفته می شوند .
مشتقات مالی ؛ در بازارهای مالی به ابزارهای قراردادی گفته می شوند که در کاهش ریسک استفاده می شود. مانند: سوآپ، سلف، قراردادهای آتی و. . .
به دست امده
مقتبس شده ، متأثر، نشأت گرفته، اقتباس، مأخوذه
مشتقات
فرامده ها
بدست امده
برگرفته ها
به دست امده
به دست آمده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)