پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٢٠)
دوستان گرامی، خواهش می کنم، که پاسخ چرت و پرت های این یارو رو ندهید. همینکه به او پاسخ بدهید، توانمند تر می شود. هیچ کس به گفته های دوزاری این او به ...
باید این بازی هایی که در آبادیس در می آورند را در تاریخ بنویسند. نمونه نداشته کسی تا این اندازه دیگران را بازی بدهد.
توی آبادیس چخبره. صد تا شناسه ( حساب ) هستند که هرچی واژه گیرشان می آید می گویند ترکی است. یکی هم هست که اگر کسی بگوید واژه ای معرب ( عربی شده ) اس ...
خوشا که هدف، جاده و جاده هدف است.
همان خُل بهتر است.
چفت، هماهنگ، همخور، هماهنگ
همخوان کردن
{پذیرفتنی} بگمانِ من بهترین جایگزین برای {موجه} است. ( بنابر شناسه ( تعریف ) ِ آن ) بدرود!
رویه ی 182 ی {فرهنگ واژه های اوستا} رویه ی 44 {فرهنگ کوچک زبان پهلوی} به روشنی دیده می شود که {آشکارا} هم در پارسی میانه بوده است و هم در اوستایی.
در اوستایی {اَستوَنت} به معنی {موجود، چیز} بوده است. این واژه از دو بخش {اَست} و {وَنت} ساخته شده است. {اَست} همان {است، هست} امروزی است و {وَنت} هم ...
{اونایی که مخالف ریشه یابی من و امثال من در مورد کلمه آشکار هستن بیاین و لطف بفرماین بگوین اولین زبان شناسی که اوستا و هندواروپایی رو ریشه یابی کرده ...
{جَویدن} یا {جوییدن} ( joyidan ) ریشه پارسی دارد. که به روشنی با {chew} در انگلیسی همریشه است. در رویه ی 226 از etymological dictionary of the iran ...
{پریشان} از {پریش} و پسوند {ان} ساخته شده است. {پریش} با {پاش} ( برای نمونه در پاشیدن ) همریشه است. بِدرود!
ای وای بر آن روزی که برخی ها میانِ برخی نژاد ها جدایی بیندازند و دشمنی بیافرینند! پس ای وای بر امروز.
بنیادِ جداکننده
واژه burden با {بار، بُردَن} همریشه است.
یا باید این گیتی را بهتر کرد، یا باید روی آورد به هپروت. همه چیز فدایِ هپروت.
درباره واژه ی دایی داره گفتگو ( جنگ ) میشه، یارو اومده می گه: {دوستان من درکتون میکنم اینکه یه عمر مستعمره انگلیس بودن صاحب خود نبودن آزاد زندگی نکرد ...
به کاربر Bahram Ghafori: دیگران پشتوانه فرستادند، تو چه پشتوانه ای داری؟
بگمانم بتوان به جای {علیت} از {انگیزِگی} بکار برد، چنانچه دوستان پیشنهاد هایی از {انگیز/انگیختن} داده اند. بدرود.
به جای {تقلیل} بگویم {کاهش} و به جای {تقلیل دادن} بگوییم {کاستن}. بِدرود.
واژه {قورت} و {قورت دادن} شاید برگرفته از آوایِ این کنش یا پدیده باشد. چنانچه واژگانِ همسانی مانند {gulp} نیز برای همین پدیده یا کنش هستند بِدرود!
درود بر همگی! درباره ی واژه ی {رای} در پارسی، که به چمِ {خرد، تدبیر، اندیشه، عقل، مشورت} می باشد: 1 - در زبان آلمانی واژه ی raten، در زبان هلندی واژه ...
عشقِ ما این نبود. ولی خود را در دام انداختیم. به هر روی باید کار را به پایان برسانیم. در آینده هرچه هست زیر و رو می شود و برایتان می فرستاده می شود ...
یادم رفت بگویم به کاربر العطار، محمد علی: تو بارها گفتی که:{ن پافشاری می کنم که قرآن کاملاً عربی مبین هست وأعجمی ندارد وبر خلاف إدعاء علماء بنی اسرائ ...
{نشان دادن، درست نشان دادن} {نشان دهید که آن گزاره درست است}. بِدرود!
در پاسخ به کاربرِ {العطار، محمد علی}: من آن {تناقض} ها و خُرده گیری ها را برای یورش به تو نگفتم، که تو به خودِ من یورش می بری ( مغالطه ای به نام ad h ...
کاربر {العطار، محمد علی}. نبودنِ یک واژه در یک واژه نامه ی یک زبان، نشان دهنده ای نیست که این واژه در آن زبان نبوده است. یا باید پشتوانه ای آورد که د ...
سپاس از جناب مهدی کشاورز بزرگوار و پاسخِ شما. پس بگمانم دگرساخت/دگر ساختن به جای {تاثیر} درخور نباشد. بِدرود.
می توان به جای {باعث شدن/موجب شدن} گفت {در پی داشتن، پِی آوردن}. بِدرود!
دیوانگی.
هَمچون {چنگال} که برگرفته از {چَنگَر} است که خود برگرفته از {چَنگرَ} است ( با پسوند {رَ} ) در اینجا هم گویا چنین چیزی به چشم می خورد. {خنجر} برگرفت ...
بخشِ {مسطحه} را می توان ترگویه کرد {تَخت}.
به جایِ {جدید} در همه ی کاربرد هایش، جایگزین هست:{تازه، نو، نوین}. پس دیگر نگوییم {جدید}. بِدرود!
آشفتگی، آشوب
هنگامی که با {تجدید، تکرار} کار داریم می توانیم از پیشوند {وا} بکار ببریم
دلشوره، دلهره
نا آشنا.
{گپ} واژه ای پارسی است که با {گفتن} همریشه است ( همانگونه که می گوییم /گَپ و گُفت/} بِدرود!
{بُنیادین، بُنیادوَر}.
به جای {صادق} شایسته است بگوییم {راستگو} یا گاهی {راستگویانه، درست}. برای نمونه در گزاره {دوست من یک آدمِ صادق است}، {صادق} برابر {راستگو } است. و ...
از {گریه} و {گریستن} در پارسی گرفته شده است.
تنها با نگاه کردن به همین {دخش} پارسی می توانید به رَدی که پارسی بر زبان های دیگر جهان گذاشته است پی ببرید. بسیاری از زبان های اروپایی واژگانشان را ا ...
امروزه داریم با دو چشم خود میبینیم که مُشتی بی همه چیز به فرهنگِ ایران ناسزا می گویند. بی همه چیز ها گمان می کنند می توانند با این کار، به خواسته خود ...
در پاسخ به کاربر عطار، محمد علی: تو درباره زبان پارسی چه میدانی؟ {ژ} در پارسی کهن بوده است و در برخی واژگانی که {ز} داشتند، گاهی به جای این {ز}، {ژ ...
بگمانم خوب باشد که از {افکندن} در کنار یک پیشوند، بکار گرفته شود. برای نمونه {درافکندن}.
{نقطه} در واژگانی همچون {نقطه جوش، نقطه ذوب}، برابر {کرانه/مرز} گرفته شود بگمانم خوب باشد. {نقطه ی جوش}:{مرزِ جوش، کرانه ی جوش} بِدرود!
به جای{نقطه} می توان از {نوک} یا در برخی گزاره ( جمله ) ها، از {سَر} بکار برد. برای نمونه:از این نقطه تا اون نقطه درست تر:از این سَر تا اون سر بِدر ...
بیایید تا دیگر از {انتها} بکار نبریم و بگوییم {پایان، سر انجام، تَه}. بِدرود!