پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٠)
{شارِش} به چَمِ {حرکت/فرارفت/انتقال/تزریق} میتواند بکار برده شود و هَمچنین ا {شار}، بُنِ کنونیِ {شاریدن} را داریم. درباره یِ ریختِ دیگرِ {شاریدن} د ...
می توان از {پرده دوشیزگی} بکار برد بِدرود!
می توان از {گام ها، پله ها، زَنجیره گام ها، فرآیند} بکار برد. بِدرود!
درود بر کاربرِ گرامی /رسول امینی/: این پیشنهادِ {پرداخته} بیشتر برای واژگانِ {مفعولی} همچون {ساخته، خورده، برده، شده. . . . } و هَرچیزی که به آن {مفع ...
{ادب} چیزی نیست جز چیزهایی که ما آدم ها گمان می کنیم درست است و باید از آنها پیروی کرد، یک گونه آیین. از واژگانِ {فرهنگ، آموزه، آیین، پاس، پاسداشت} ...
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...
می توان به جایِ {پر ارتفاعِ جنبِ حاره} گُفت {پُرافراشتِ بَرِ تَفتان}. برای نِمونه: گزاره:با استقرارِ پر ارتفاعِ جنبِ حاره گرمای هوا افزایش می یابد و ...
ما در پارسی {پرداختن} را به چم {کردن/انجام دادن} داریم از همین روی، می توان از {پرداخته} نیز به جای {مفعول} به کار برد نمونه:این واژه مفعولی است پیش ...
این دیدگاه برای برابرِ جایگزینیِ تک به تکِ {معمولا} است. ما می توانیم {پرداختن} را در پارسی به چم {انجام دادن} داشته باشیم، چنانچه ما می توانیم بگوی ...
می توان در پیشنهاد واژه به جای واژگانی انگلیسی! که دارای fix هستند از {وند/بند} و آنانی که {fixing/fixae} دارند از {وست/بست} بکار بست! بدرود!
هَمین نخست بگویم که دراینجا از نگاه تاریخی بررسی نشده است، برکه از نگاه ساختاری بررسی شده است. چِگونه {مَرد} با {مُردَن} پیوَند می یابد؟ دگرگونیِ {ا ...
دیدگاه دوم در پاسخ به کاربرِ {بهنام رضایی}: چرا خودت را لو می دهی؟ این {جدید الساخت} را تنها یک کس گفته است و آن هم {آرش محمدی} است که می گفت که {خان ...
در پاسخ به کاربرِ {بهنام رضایی}: من از زبان اوستایی برایِ تو می آورم، اگر زبان پهلوی را باور نداری. این دو فرتور از نِبیگِ {فرهنگ واژه های اوستا} از ...
چه زیبا. بِدرود!
در پاسخ به کاربرِ {بهنام رضایی}: اگر دیدگاهت راچکیده کنیم، چنین است: {چون در ترکی ما واژه یِ {ایچون} را داریم، پس {چون} از {ایچون} گرفته شده است. } ن ...
پیشوند دوگانه یِ {درهم} برای همه واژگان نشانگر یا درپیوند ( =مرتبط ) با {مختلط بودن، آشفتگی، بی نظم بودن} کارساز است. بِدرود!
پیشوند هایِ {هَم/یِک/ایو/ای/اَن ( هَن ) } و چه بسا بیشتر، می توانند نشانگرِ {برابری} باشند. بِدرود!
ما واژگانِ {برابر، هم ارز، همتا، یکتا، هم اندازه، هم پیمانه، هَم مایه و. . . . . } را به جایِ {معادل} داریم، این همه واژه داریم، همه پارسی، چرا باید ...
نمی دانم چرا این استان های {گیلان و مازندران} این اندازه سرسبز هستند ولی اگر از یک کوهی گذر کنیم به کویر می رسیم. ایران کشورشگفت انگیزی است. بِدرو ...
ما در پارسی {پیشوند} را به جای {prefix} داریم، {پیش} به جای {pre} و {وَند:بند} به جای {fix} بدرود!
کارواژه ی {افسردن} از دو بخش ساخته شده است: ۱ - اف:پیشوند است به چَمِ {بالا} که در گذشته ریخت {اب} نیز داشته است که در پایان برگرفته از {ائیبی/ائیوی} ...
ما در پارسی، واژه {فرمان} را داریم که از پیشوندِ {فر:به پیش} به همراه {مان} که برگرفته از {مودن} است. ما در {گمان} نیز به گمانم با پیشوند {گُ} و {ما ...
دوباره استاد دهخدا دست به کارواژه سازی کرد. بابا، اگر این کارواژه ها ننویسی باور کن به پاک شدن آنها کمک می کنی. نیازی نیست هرچیزی که دیدی را بنویسی. ...
ما در اوستایی، پیشوندِ {بی} را داشتیم به چَمِ {دو} بوده است. از هم ارز های آن، میتوان {bi} را در انگلیسی آورد، که برای نِمونه {bicycle} بکار گرفته ش ...
می توان از {آزشختن} بهره برد: 1 - آز:پیشوند است به چم {به بیرون} و هم ارز {ex} در انگلیسی است. 2 - شختن:به چَمِ {ریختن} است، با ریخت دیگر {شنجیدن}، ...
برخی به نادرستی، از {تَرگو} به جایِ {مترجم} بکار می برند. {گو} در اینجا می خواهد نِکش ( =نقش ) کُناکی/فاعلی بازی کند، که نمی تواند، چرا که پیش از آن ...
در پاسخ به کاربرِ /عطار، محمد علی/: ما دو کس، A و B داریم. A می خواهد چیزی را به B بگوید ( بفهماند! ) ، و او از منطق بی کَمبود ( بی عیب ) بکار می بر ...
در ویرایِشِ دیدگاه های پیشین: {وَند} که بُنِ کنونیِِ {وَستَن} است، همین {بَند} است که بُنِ کنونیِ {بستن} است. در اینجا دگرگونیِ آواییِ {و/ب} را داری ...
پسوندِ {ا} در پارسی کُنونی که کُناکی/فاعلی ساز واژگان است، برگرفته از پسوندِ {اگ/اک} در زبانِ پهلوی است. همین واژه یِ {کُناکی} هم دارای پسوندِ {اک} ...
گمان نکنید که اگر به فرهنگ ایران یاری رسانید، به کس دیگری یاری رساندید. با یاری به زنده نگه داشتن فرهنگِ راستین ایرانی، به خودتان سود رسانده اید، و ا ...
این واژه ریشه هندواروپایی دارد که برای نِمونه در {have} انگلیسی آن را می بینیم ( کاربرِ /ایرزاد/ یاد آور این شدند ) . پس از این روی، می توان از {دار ...
بررسی ساختارِ {افراشتن}: 1 - پیشوندِ {اف}:به چَمِ {بالا، بر، به بالا، بلند} است که در گذشته به ریختِ {اَب} در زبانِ پارسی میانه بوده است که برگرفته ا ...
پیشوند:{بر} پیشوند:{آ} کارواژه:{شفتن} بن کنونی:{برآشوب} اینکه بُنِ کنونیِ {شُفتن}، {شوب} است، چیزی است که در {رُفتَن:روب/گُفتَن:گوب ( یا گو ) /خُفتَ ...
ما در اوستایی واژه یِ {سرَئُشوپاتَ} را به چَمِ {با سروش نگهبانی شده} داریم. آشکار است که از دو بخشِ {سرَئُشو:سروش/با سروش} و {پاتَ:نگهبانی شده} ساخت ...
ما هم اکنون {افراز} را به جایِ {تقسیم/تفکیک} داریم و شایسته است از این واژه و واژه های پیشنهادی دوستان بهره برد. بِدرود!
سپاس از شما، کاربرِ /دارا/ گرامی. کژنگری ( =بی دقتی ) از من سر زد. در آن دیدگاه نخست، در جایی نوشتم {پورسیشنی} برابر {مسئولیت} است ولی سپس به نادرس ...
می توان از دو پیشوندِ {دُژ/کژ} بهره برد. برای نِمونه، {دژبرداشت/کژدریافت/کژبرداشت} از برابر های این واژه هستند. بِدرود!
to block=بستن blocked/بلوکه=بَسته block:بَستَن/بَندال/بندار بِدرود!
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
می توان از {درون کردن، درون بردن، اندر بردن. . . } بهره برد. بِدرود!
{مانند همیشه، همانند همیشه، چون همیشه، همچون همیشه، سانِ همیشه، همسانِ همیشه، دیسِ همیشه، هَمدیسِ همیشه. . . } از برابر هایِ آن هستند. بِدرود!
به گمانم شاید بتوانیم کارواژه یِ {سِپیتَن} را در پارسی داشته باشیم: در اوستایی ما واژه یِ {اسپی:سپید بودن، پاک شدن} داشتیم و همچنین {سپیت:سپید بودن، ...
به گمانم شاید بتوانیم کارواژه یِ {سِپیتَن} را در پارسی داشته باشیم: در اوستایی ما واژه یِ {اسپی:سپید بودن، پاک شدن} داشتیم و همچنین {سپیت:سپید بودن، ...
{آواز} بُنِ کنونیِ {آواختَن} است که چنین ساختاری دارد: 1 - آ:پیشوند است که در {آرامیدن، آسودن، آشفتن. . . . } می بینیم. 2 - واختَن:به چمِ {صحبت کردن ...
می توان از {باره} نیز بهره برد. بِدرود!
می توان از {دَر پایان، وَبی/وَلی، اگرچه، گرچه} بهره برد. بدرود!