پیشنهادهای محسن نقدی (١,٤٧٣)
بررسی ساختار واژگان "گباشتن، گواشتن، گواریدن، گواردن، گبار، گوار، گبارش، گوارش" در زبان پارسی: ما در پارسی، بنواژه "گباشتن" را داریم که در گذر زمان ب ...
بررسی ساختار واژگان "گباشتن، گواشتن، گواریدن، گواردن، گبار، گوار، گبارش، گوارش" در زبان پارسی: ما در پارسی، بنواژه "گباشتن" را داریم که در گذر زمان ب ...
بررسی ساختار واژگان "گباشتن، گواشتن، گواریدن، گواردن، گبار، گوار، گبارش، گوارش" در زبان پارسی: ما در پارسی، بنواژه "گباشتن" را داریم که در گذر زمان ب ...
"مایه ی، پایان میابد به" از برابر های این واژه هستند. بِدرود!
واژه "سوال" برگرفته از واژه پارسی "سو" به چَمِ "جهت، طرف، سوی، سمت" است. ما در انگلیسی واژه "question" را داریم که آشکار است با "quest" برابر "دنبال ...
بررسی واژه "نِهِشت": 1 - ما در پارسی پیشوندِ "نِ" برگرفته از "نی" در اوستایی را داریم که برابر "به پایین، به زیر" است. 2 - هشت:بن گذشته "هَشتَن" برا ...
نیازی نیست بدانید چه است، چِرت ترینِ چیزها را نیازنیست بدانید، چیزی دیگر جستجو کنید. به کاربر /توحید/: نیازی نیست که باور های خودت را در یک تارنما ب ...
ریشه شناسی پسوند "مَند": این پسوند در پارسی از "وَنت" در اوستایی می آید و این پسوند دچار دگرگونی آوایی ( ت/د ) و همچنین ( و/م ) شده است که دگرگونی دو ...
چیزی که اگر نباشد، مغز میخواهد زمین و زمان را به هم بدوزد! بِدرود!
"اصفهان" دِگَرگون شده "اسپهان" یا "اسپاهان" است که گویشش spāhān بوده است و امروزه، به ریختِ "سپاهان" نیز در آمده است. چرایی نا برابر گویش "اصفهان" و ...
اسماعیل.
درود از همه. "تَرا" پیشوندی است که در انگلیسی به ریختِ "trans" دیده میشود و این پیشوند در زبان های هندو اروپایی هست. این پیشوند، ریخت دیگرش "تَر" ا ...
این واژه از دو بخش ساخته شده است: 1 - trams:برابر پیشوند "تَرا" در پارسی است، برای نمونه:"ترا بری" 2 - it: از فرانسوی "ire" برابر "رفتن، گذشتن" است پ ...
این واژه، برابر "آزاد" در پارسی است و بهتر است که از واژه الکی بلند "خود مختار" بِکار نبریم. بِدرود!
به همه پانترک ها: در اوستایی واژه "پَئیری وار" بوده است که "پَئیری" همانند "پَئیتی" که به "پَت" دگرگون شد، به "پَر" و "پَرا" دگرگون شد و سپس به "پیرا ...
پیشوند "پاد" ای که امروزه به کار میبریم از "پَئیتی" در اوستایی گرفته شده است که چَمِ ( معنی ) نخستش برابر "پشت، پس، در برابر، ضد" است که آشکار است با ...
به کاربر /افشین بقایی/: از شما سپاسگزارم. ولی به گمانم سخن شما درست نیست. اگر گفته شما درست باشد که ما در اوستایی واژه "شروو" را داشتیم که گویشش "s ...
میتوانیم واژه "سَره" را پیشنهاد دهیم که "قطب" ها همچون سر های یک کره هستند. ولی، میتوانیم به جای پسوند "ه" در پارسی امروزی، از پسوند "َگ" ag در پهلو ...
چیزی است که هوای سرد و کم فشار ها و پرفشار ها را در دو قطب کره زمین نِگه میدارد. هنگامی که پر نیرو باشد، هوای سرد به جاهایی همانند آسیا از قطب ها نم ...
آدمک، در برخی باره ها پسوند "َک" پسوند "همانندی، شبیه بودن" است که برای نمونه "آدمک" برابر "همانند آدم" است. یک نمونه از "آدمک" را میتوانید در فرتور ...
موز، واژه ای پارسی است که همانگونه که کاربر /محمدرضا سلطانی زرندی ( مولف ) / گفتند، "نام علمی" موز ، "musa" دارد ( ! ) که آشکار است که با "موز" پارسی ...
شاید بپرسید که چرا ما بسیاری از واژگان عربی را در باره های گونانگون به جای پارسی شان بِکار میبریم ولی درباره میوه ها اینگونه نیست؟ آسان است! چون در " ...
پرتغال واژه ای پارسی است که برابر یک میوه نارنگی رنگ است و همچنین، نام یک کشور نیز هست. این واژه، پارسی است و به عربی ریختِ "برتقال" رفته است. بِد ...
برابر! واژه برابر را در پارسی داریم که زیبا تر و ساده تر است! چرا میگوییم "معادل" که عربی است! بِدرود!
این گزاره "نمیدانم" را باید در برخی باره ها پذیرفت. نباید همیشه بکوشیم که درباره همه چیز نِگاه خود را بگوییم، چون، نمیدانیم. بِدرود!
این واژه "فرمول" در انگلیسی به ریختِ "formula" میباشد که در پیوند با "form" برابر "دیس" در پارسی است. بنا بر ریشه شناسی این واژه، این واژه "formula" ...
انیرانی از دو بخش "اَن" که امروزه به ریختِ "نا" در آمده است و "ایرانی" ساخته شده است و برابر "نا ایرانی" است. هر کس که ایرانی نیست، یک "انیرانی" است ...
در پاسخ به کاربر /حسین/: آری. این واژه "فلج" از همین واژه گرفته شده است و زبان عربی، بسیاری از واژگانش را از یونانی و پارسی گرفته است برای نمونه "موس ...
درود بر کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ و سپاس از شما. ببخشید که پس از 2 ماه پیام میدهم. درباره واژه "پاد" که به یاد داشتم که شما در زیر واژه "ضدیت" واژه ...
تپل بِه گمانم دگرگون شده "توپر" است که کاربر گرامی "فراز پارسی" نیز فرمودند. بِدرود!
برابر پارسی واژه "صورتی" که بسیار بسیار از واژه "صورتی" زیبا تر است:"سرخابی" بِدرود!
به کاربر /حسین طاهری/: این چیز در "عربی دبستان" نیز هست! "ه" نشانگر مادینه ( =مونث ) بودن یک چیز بوده و هست، همانند "غریب" و "غریبه"، که امروزه به هم ...
برتر دانستن گروهی بر گروهی دیگر، برای نمونه سپید پوستان بر رنگین پوستان. این را نباید با بد دانستن و بیزاری جستن از گروهی یکی دانست، برای نمونه، اگر ...
واژه "زیارت"، واژه ای پارسی است که از واژه اوستایی "زَئُیارت" برگرفته شده است که برابر "به جلو جهیدن هنگام نیایش" است که آشکار است که "زیارت" در "عرب ...
پسوند "و" در اوستایی: این پسوند، در بیشتر فِتاد ( =مورد ) ها واژه فاعلی/کنشگر میسازد. این پسوند را با "ریشو، دماغو. . . . . " یکی نگیرید، این پسوند ...
به کاربر /binam/: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ساخت: نتونستی واژه "ساختن" رو الکی ت ...
سروران گرامی /فرتاش/ و /مهدی کشاورز/، چیزی یافته شد! برای یافتن واژه و واژه سازی، داشتم نبیگ "فرهنگ واژه های اوستا" را زیر و رو میکردم، که به واژه "پ ...
"عدد" برابر "شمار" در پارسی است. "طبیعی" هم برابر "چِهری" میباشد، پس این واژه برابر "شمار چهری میباشد". بِدرود!
ما هم اکنون در پارسی واژه "عدد درست" که همین "عدد صحیح" است را داریم، پس اگر "عدد" را هم پارسی کنیم، میشود "شمار درست". بِدرود!
نمیدانم میخواهید بدانید یا نه و میخواهید سرتان را در برف کنید یا نه. واژه "نماز" در پارسی در زبان پهلوی به ریختِ "نماچ" و در زبان اوستایی به ریختِ " ...
واژه "نظر" در عربی خود برگرفته از "نِگر" پارسی است و میتوان در همه نمونه ها از این "نِگر" به جای "نظر" بکار ببریم: نظر:نگر به نظر رسیدن:به نگر رسیدن ...
واژه "نظر" در عربی خود برگرفته از "نِگر" پارسی است و میتوان در همه نمونه ها از این "نِگر" به جای "نظر" بکار ببریم: نظر:نگر به نظر رسیدن:به نگر رسیدن ...
واژه "نظر" در عربی خود برگرفته از "نِگر" پارسی است و میتوان در همه نمونه ها از این "نِگر" به جای "نظر" بکار ببریم: نظر:نگر به نظر رسیدن:به نگر رسیدن ...
واژه "نظر" در عربی خود برگرفته از "نِگر" پارسی است و میتوان در همه نمونه ها از این "نِگر" به جای "نظر" بکار ببریم: نظر:نگر به نظر رسیدن:به نگر رسیدن ...
به کاربر /دانیال/: شما این "ه" در "سلیطه" را میبنید؟ و میدانید در زبان عَرعَر کردن ( عربی ) این نشانگر مادینه ( =مونث ) بودن این واژه است؟ . . . . . ...
دیدگاه شماره 2: این دیدگاه برای فرستادن فرتور ( =عکس ) دیدگاه پیشین و همچنین از میان بردن یک پیچیدگی و گنگی است. شاید بپرسید که برای نمونه در "انجا ...
همانگونه که در فرتور زیر میبینید ما واژه "انگرا" را در اوستایی داشتیم که روشن است با "anger" انگلیسی پیوند دارد. پس ما در زبان اوستایی واژه "انگر" ر ...
میتوان از واژه "پیوست" به جای "ادامه" که واژه ای تازی است بِکار برد. برای نمونه: نادرست:او در ادامه به آنجا رفت و سپس یک بستنی خرید. درست تر:او در پ ...
میتوان از واژه "پیوست" به جای "ادامه" که واژه ای تازی است بِکار برد. برای نمونه: نادرست:او در ادامه به آنجا رفت و سپس یک بستنی خرید. درست تر:او در پ ...
دیدگاه شماره 2: ما در پارسی واژه "سوق دادن" را داریم که برابر همین "هِدایت" است. این واژه "معرب" واژه "سو، سوگ" در پارسی است و این واژه باید امروزه ...