پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥١٢)
کارواژه ی {افسردن} از دو بخش ساخته شده است: ۱ - اف:پیشوند است به چَمِ {بالا} که در گذشته ریخت {اب} نیز داشته است که در پایان برگرفته از {ائیبی/ائیوی} ...
ما در پارسی، واژه {فرمان} را داریم که از پیشوندِ {فر:به پیش} به همراه {مان} که برگرفته از {مودن} است. ما در {گمان} نیز به گمانم با پیشوند {گُ} و {ما ...
دوباره استاد دهخدا دست به کارواژه سازی کرد. بابا، اگر این کارواژه ها ننویسی باور کن به پاک شدن آنها کمک می کنی. نیازی نیست هرچیزی که دیدی را بنویسی. ...
ما در اوستایی، پیشوندِ {بی} را داشتیم به چَمِ {دو} بوده است. از هم ارز های آن، میتوان {bi} را در انگلیسی آورد، که برای نِمونه {bicycle} بکار گرفته ش ...
می توان از {آزشختن} بهره برد: 1 - آز:پیشوند است به چم {به بیرون} و هم ارز {ex} در انگلیسی است. 2 - شختن:به چَمِ {ریختن} است، با ریخت دیگر {شنجیدن}، ...
برخی به نادرستی، از {تَرگو} به جایِ {مترجم} بکار می برند. {گو} در اینجا می خواهد نِکش ( =نقش ) کُناکی/فاعلی بازی کند، که نمی تواند، چرا که پیش از آن ...
در پاسخ به کاربرِ /عطار، محمد علی/: ما دو کس، A و B داریم. A می خواهد چیزی را به B بگوید ( بفهماند! ) ، و او از منطق بی کَمبود ( بی عیب ) بکار می بر ...
در ویرایِشِ دیدگاه های پیشین: {وَند} که بُنِ کنونیِِ {وَستَن} است، همین {بَند} است که بُنِ کنونیِ {بستن} است. در اینجا دگرگونیِ آواییِ {و/ب} را داری ...
پسوندِ {ا} در پارسی کُنونی که کُناکی/فاعلی ساز واژگان است، برگرفته از پسوندِ {اگ/اک} در زبانِ پهلوی است. همین واژه یِ {کُناکی} هم دارای پسوندِ {اک} ...
گمان نکنید که اگر به فرهنگ ایران یاری رسانید، به کس دیگری یاری رساندید. با یاری به زنده نگه داشتن فرهنگِ راستین ایرانی، به خودتان سود رسانده اید، و ا ...
این واژه ریشه هندواروپایی دارد که برای نِمونه در {have} انگلیسی آن را می بینیم ( کاربرِ /ایرزاد/ یاد آور این شدند ) . پس از این روی، می توان از {دار ...
بررسی ساختارِ {افراشتن}: 1 - پیشوندِ {اف}:به چَمِ {بالا، بر، به بالا، بلند} است که در گذشته به ریختِ {اَب} در زبانِ پارسی میانه بوده است که برگرفته ا ...
پیشوند:{بر} پیشوند:{آ} کارواژه:{شفتن} بن کنونی:{برآشوب} اینکه بُنِ کنونیِ {شُفتن}، {شوب} است، چیزی است که در {رُفتَن:روب/گُفتَن:گوب ( یا گو ) /خُفتَ ...
ما در اوستایی واژه یِ {سرَئُشوپاتَ} را به چَمِ {با سروش نگهبانی شده} داریم. آشکار است که از دو بخشِ {سرَئُشو:سروش/با سروش} و {پاتَ:نگهبانی شده} ساخت ...
ما هم اکنون {افراز} را به جایِ {تقسیم/تفکیک} داریم و شایسته است از این واژه و واژه های پیشنهادی دوستان بهره برد. بِدرود!
سپاس از شما، کاربرِ /دارا/ گرامی. کژنگری ( =بی دقتی ) از من سر زد. در آن دیدگاه نخست، در جایی نوشتم {پورسیشنی} برابر {مسئولیت} است ولی سپس به نادرس ...
می توان از دو پیشوندِ {دُژ/کژ} بهره برد. برای نِمونه، {دژبرداشت/کژدریافت/کژبرداشت} از برابر های این واژه هستند. بِدرود!
to block=بستن blocked/بلوکه=بَسته block:بَستَن/بَندال/بندار بِدرود!
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
می توان از {درون کردن، درون بردن، اندر بردن. . . } بهره برد. بِدرود!
{مانند همیشه، همانند همیشه، چون همیشه، همچون همیشه، سانِ همیشه، همسانِ همیشه، دیسِ همیشه، هَمدیسِ همیشه. . . } از برابر هایِ آن هستند. بِدرود!
به گمانم شاید بتوانیم کارواژه یِ {سِپیتَن} را در پارسی داشته باشیم: در اوستایی ما واژه یِ {اسپی:سپید بودن، پاک شدن} داشتیم و همچنین {سپیت:سپید بودن، ...
به گمانم شاید بتوانیم کارواژه یِ {سِپیتَن} را در پارسی داشته باشیم: در اوستایی ما واژه یِ {اسپی:سپید بودن، پاک شدن} داشتیم و همچنین {سپیت:سپید بودن، ...
{آواز} بُنِ کنونیِ {آواختَن} است که چنین ساختاری دارد: 1 - آ:پیشوند است که در {آرامیدن، آسودن، آشفتن. . . . } می بینیم. 2 - واختَن:به چمِ {صحبت کردن ...
می توان از {باره} نیز بهره برد. بِدرود!
می توان از {دَر پایان، وَبی/وَلی، اگرچه، گرچه} بهره برد. بدرود!
جایگزینی تک به تک: چقدر: 1 - چ:چ 2 - قدر:اَند پس {چقدر=چند}. بِدرود!
ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:در پارسی ما {آز/ز} را هم ارز این پیشوند داریم. 2 - tract:در پارسی {هَختَن/هَنجیدن} را به جای آن داریم. پس ...
به کاربرِ /Behnam Rezaei/: هَم این را بگویم که {خفه}. خسته شدم از بس به تو و آن گروهت پاسخ دادم، چرت و پرت گفتن را کنار بگذار، وگرنه هَمین دیدگاهت ر ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
از آنجا که {شاد} در زبانِ پَهلَوی به ریختِ {شات} ( نیز ) بوده است، گمان می کنم که {شات} باید دگرگون شده یِ {شاتَ} در اوستایی باشد. می دانیم {شاتَ} ر ...
این دیدگاه تنها یک گمانه است: ما در اوستایی {شَتَ} را به چَمِ {بریده، انداخته، جدا شده} داشتیم. از آنجا که ما {تَ} در پایان این واژه که نشانگرِ کُنی ...
شاید بپرسید که {آشامیدن} بر آمده از چه ریشه ای و چه پیشوند/پسوند هایی است؟ نیاز است که ساختار این واژه را فروکاویم: 1 - آ:پیشوند است که در {آسودن، آش ...
واژگان {رشکین، رشکآمیز، رشکیک} از برابر های آن واژه اَند. بِدرود!
پیشوندِ {بر} با ریختِ کُهَن ترِ {اَپَر}در زبان پهلوی، کاربرد های گوناگونی دارد: 1 - بالا 2 - نیچ ( نفی ) 3 - بیرون 4 - اَفراشت . . . بدرود!
به گمانم بکار بردن از {سناور} به جای {تاندن} شایسته است، چرا که این واژه به چَمِ {رگ/پی} بوده است و در چَمار ( =معنا ) آن {tendon} نیز آمده است. پَ ...
شاید بپرسید {سِتیز} در پارسی بر آمده از چیست؟ ما در اوستایی {استیج:stij} را به چَمِ {ستیز} داشتیم که به روشنی {ستیز} بر آمده از آن است. ما همچنین در ...
از آنجا که {ظرفیت} هر چیز، {بیشنه} آن چیز برای چیزی را نشان می دهد، از این روی، میتوان از {بیشینگی} بهره برد. یادمان نرود که باید همه پیشنهاد ها بکا ...
می توان به جایِ این واژه، از {زادروز، زایروز، بَرآیروز} بهره برد. ( و واژگان دیگر ) بِدرود!
این کارواژه همانند آن است که بگوییم {ساختیدن} یا {آموختیدن} یا. . . . زیبا است که دهخدا این را هم ننوشته است که {این مصدر نادرست است} یا چیزی همسان ...
ما در اوستایی پسوندِ {ثَ/ِ ثَ} را داشتیم که برابرِ {ِش} در پارسی کنونی و {یشن} در زبان پهلوی است. برای نِمونه در فرتور ها، {خورِثَ} را به چَمِ {خورِ ...
ما در زبان اوستایی، پیشوندِ {هَذَ} را به چَمِ {با، با همدیگر، با هم} داشتیم. می توانیم این پیشوند را افزون بر {هَم/اَن/مَت} بکار ببریم. ( میتوانیم ب ...
سپاس از شما.
درود بر سرور بزرگوار /فرتاش/: به گمانم بخش دوم درباره دیدگاه پیشینِ این تَن بودید و سپاسگزارم از شما. همانگونه که فرمودید، ما میتوانیم از پیشوندِ {ه ...