معمولا
/ma~mulan/
مترادف معمولا: طبق معمول، حسب معمول
برابر پارسی: بیشتر، هماره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
عموما، معمولا، بطور کلی
معمولا
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
معمولا، چم بیشتر می دهد.
بیشتر زمان ها
معمولا: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
آشونیک Ashunik ( پیشوند سنسکریت آ و واژه ی پهلوی شونیک ) ،
آشونیک Ashunik ( پیشوند سنسکریت آ و واژه ی پهلوی شونیک ) ،
بیشتریا : بیشتر ایها ( همانند تنوین )
تن ایها : تنیها : تنیا : تنها
راستیها : راستیا
. . .
تن ایها : تنیها : تنیا : تنها
راستیها : راستیا
. . .
غالباً
فراگیرانه
معنی معمولا::بیشتر اوقات می شود عزیزان این درست است
همواره
معمولا
به ترتیب معمول / سابق
بیش تر اوقات
بیش تر باره ها
برابر �هماره�، یاد شده در بالا، برای این واژه ی از ریشه عربی درست نیست
برابر �هماره�، یاد شده در بالا، برای این واژه ی از ریشه عربی درست نیست
معمولاً
اغلب
معمولا:گاهی وقت ها
معمولاً:گاهی
بعضی وقت ها
گاهی اوقات ، بیشتر اوقات ، بعضی مواقع
گاهی اوقات
گاهی
اکثر مواقع
طبق روال
هم خانواده :معمول .
معمولا= همواره
معمولا= بیشتر زمان ها
معمولا= بیشتر زمان ها
فارسی: بیش تر ، بیشتر - عربی: به طور معمول، معمولاً
بیشتر وقت ها
طبق معمول
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)