شاریدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
شاریدن: شارِدَن ، شهرنشینی ، شهری بودن
شارینِش هم که برگرفته ازشاربه چم شهرست ، نیز میتواندبرابرواژه تمدن که واژه تازی ومدرنیسم که لاتینست ، باشدو
درکنارآنها بکاررودهمچون شهرآیینی!
تاچه درنظرآید!!
شارینِش هم که برگرفته ازشاربه چم شهرست ، نیز میتواندبرابرواژه تمدن که واژه تازی ومدرنیسم که لاتینست ، باشدو
درکنارآنها بکاررودهمچون شهرآیینی!
تاچه درنظرآید!!