پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٠٠)

بازدید
١,٩٢١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختارش را بررسی می کنیم: dis=پاد، نَ، اَ ( گونه ای پیشوند است ) like=پذیرفتن، پذیرش، پسند واژه پایانی برای واژه لایک، از نگاه من بهترین واژه برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پسوند بن واژه است. این گونه از بن واژه ها از بن واژه های بنیادین ساخته می شوند و بن واژه درست و پایه ای نیستند. برای نمونه، خوراندن از خوردن می آید، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می توان واژه "راینما" را برای این واژه پیشنهاد داد. از دو بخش "رای" و "نما" ساخته شده است. "رای" که برابر "نظم، ترتیب، هماهنگی" است که از بن واژه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاسخی به کاربر /دکتر تهرانی/ ( دکتر! ) ( وارونه همه این گزاره های زیر را بگیرید، برخی دوستان با خود پنداشتند که اینها راستکی است ولی الکی است و برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه ای داریم به نام "برینمند" در زبان پهلوی برابر "محدود". "مند" پسوندی است برای دارندگی. برین در زبان پهلوی برابر "بخش، قسمت، برش" است که برینمند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخش کردن برابر پارسی ساده و درخور این واژه است. در زبان پهلوی، بن واژه بَختَن هست که با بخت که برابر "سرنوشت، بهره، سهم" است می باشد و پیوند ( =رابط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهره مند، بهره ور از برابر های این واژه هستند. پسوند" ور" برابر پسوند "مند" است و هر دو دارندگی را نشان می دهند. درود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گواهنامه می تواند برابر خوبی باشد. در انگلیسی document از واژگان کهن تر فرانسوی آمده است که برابر "گواهی، گواه" بوده اند. پس می توان گواهنامه را برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حریص دارای ریشه حرص و بر آهنگ فعیل است. واژگان بر آهنگ فعیل، دارنده ریشه خودشان هستند. از آنجا که حرص=آز، پس حریص میشود دارنده آز یا همان آزمند یا آز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان پهلوی واژه ای به نام "اَپورسیشنیگ" هست و از انجا که "اَ" برابر "بی" و "یگ" برابر "ی" است، ساده شده آن می شود "بی پورسیشنی" که برابر "بی مسئول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان پهلوی واژه ای به نام "اَپورسیشنیگ" هست و از انجا که "اَ" برابر "بی" و "یگ" برابر "ی" است، ساده شده آن می شود "بی پورسیشنی" که برابر "بی مسئول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیران به این شیوه است: از دو بخش "نیر" و "ان" درست شده است. "نیر" در زبان پهلوی برابر "اَنیر" است که برابر "ناآریایی" است. پس نیران برابر "نا آریایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود بر کاربر /علی اعظم محمد بیگی/. بله، اندک از دو بخش "اند" و "ک" درست شده است که "ک" در اینجا کوچک کننده است همانند مرغک، شاخک. "اند" در زبان په ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دیدگاه شماره 3: در دیدگاه پیشین، به ریشه واژه دایه اشاره کردم که در زبان ارمنی، اکنون به شیوه دایاک می باشد. پس از آن، کنجکاو شدم درباره این واژگان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاسخی به برخی کاربران زیر همین واژه: کاربر"نادرشاه تورک": این میوه نخستین بار در آذربایجان کشت شده است؟ با ساده ترین جستجو در چیزی مانند اینترنت، نخس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

عنبر در زبان پهلوی به شیوه "اَمبَر" بوده است و به زبان عربی رفته است و در آنجا به عنبر دگرگون شده است. اکنون عرب ها همان عنبر خودشان را به ما داده ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در پهلوی، واژه ای ویژه به نام "آمارگَر" هست که از دو بخش "آمار" و "گر" درست شده است. گر پسوندی است که واژه ای می سازد که کنشگر ( =فاعل ) بن واژه خود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساب کردن می تواند برابر "شمارش" باشد ولی شمارش همه حساب کردن ها را پوشش نمی دهد ( در حساب کردن ما نباید تنها بشماریم! ) می توان از واژه "آمارش" یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خالص برابر "نیامخیته" می تواند باشد. ریهت دیگری از آمیخته در زبان پهلوی برابر "گومی، گومیگ" می باشد پس می توان واژه "ناگومیگ، ناگومی" را نیز برای ای ...

پیشنهاد
٠

تند و پر شتاب رفتن. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود بر کاربر /ب. الف. بزرگمهر/. بله، می توان از واژه "فرجام" بن واژه "فرجامیدن" ( در اینجا یدن برابر کردن، گرفتن می تواند باشد ) را ساخت که برابر خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه شده ی "به این" می باشد و در برخی سروده ها برابر "با این، به وسیله این" هم می دهد. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "اَگار" برای این واژه. اَگار در زبان پهلوی برابر "ناتوان، از پا افتاده، کسی که نمی تواند فعالیت کند" است و می تواند برابر شایسته ای برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "اَبگارش" برای این واژه: در زبان پهلوی بن واژه ای هست به نام "اَبگارینیدن" . از آنجا که پسوند بن واژه در اینجا برابر "ینیدن" است، پس بن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای به نام "اَبیس" هست، که "اَ" نخست آن برابر "بی" امروزی است. پس این واژه برابر "بی بیس" است که برابر "بی زیان" است. بنابراین زیان=بیس. واژه س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه پهلوی برای این واژه "اَبَرتَنی" است که "اَبَر" همان "بَر" امروزی است پس می شود "بَرتنی". بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشوند "اَبَر" برابر "بزرگ، بسیار، زیاد" و این چنین چیز ها است و در اَنُگُلیسی برابر hyper است. این پیشوند از واژه "اَبَر" در پهلوی می آید که از آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بن واژه ای در زبان پهلوی می باشد برابر "اَباگینیدن" که از دو بخش درست شده است: 1 - اَباگ 2 - ینیدن ( پسوند بن واژه ) اَباگ در پهلوی برابر "با" است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پارسی است که در زبان پهلوی - پارسی میانه برابر "اَباگ" می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبادان ( خود واژه اش ) ، از دو بخش آباد و ان درست شده است. ان، پسوندی است که به زاب ( =صفت ) ها می چسبد و هنگامی که می چسبد، واژه های که نمایانگر جا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دیدگاه 3: واژه "من" در زبان اوستایی نیز کاربرد "اندیشه" داشته است و "منش" نیز با آن پیوند دارد. کارواژه این واژه می تواند "منیدن، منیتن" باشد. واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پاسخی به برخی کاربران در زیر این واژه. کاربر /پاسخی به محسن/ ( !!! ) "دایی از تایی در دیوان لغات ترک ذکر شده ترکی برا ۸۰۰ سال پیشه در سایت نگاه ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگار، گویا، گویی، به نگر، به نگاه از برابر های این گزاره هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستمکار، آزارا، ستمگر از برابر های این واژه هستند. واژه های یکم و سوم از پسوند های کنشگر ( =فاعل ) "کار" و "گر" بهره برده اند. واژه آزارا از کارواژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزاردن همان آزردن امروزی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریه از بن واژه گریستن می آید و در اینجا "ه" کاربردش چسبیدن به بن کنونی گریستن برای ساختن واژه ای به چم ( =معنی ) گریستن است. پس گریه=گریستن. در بن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تازیگ=تاز یگ یگ در زبان پارسی برابر "ی" در زبان پارسی امروزه است. پس تازیگ=تازی که زبان یا نژاد عربی/تازی را نشان می دهد.

پیشنهاد
٢

یک واژه در گویش مردم کنونی ایران هست به نام "پاچه خاری". از دو بخش پاچه و خاری درست شده است. سخنی پهلودار است برابر "چاپلوسی". زیر این گزاره ای که ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پد، در زبان پارسی، همان "پاد" است که می توان به شیوه "پد" هم نوشت. برای نمونه در ساختار واژه "پدافند" بکارگرفته شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رویه، پهنه، گستره از برابر های این واژه تازی هستند. رویه و پهنه برای بکارگیری روزانه، بهتر هستند. برای نمونه نادرست:این صفحه خیلی بزرگ است. درست ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از میان رفتن، پاک شدن از برابر های این واژه نیم پارسی و نیم تازی هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرد ستیزی، در جهان امروزی، از برای فمنیسم امروزی است که در نخست انگیزه آن، برابر سازی داد ( =حق ) زن و مرد بود. ولی شوربختانه امروزه فمنیسم برای زنان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه آبناک می تواند برابر خوبی برای این واژه انگلیسی باشد که کم و بیش به گویش ایرانی ها راه یافته است. آبناک از دو بخش آب و ناک درست شده است. ناک پس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پسوندی است در پارسی که در زبان انگلیسی به دیس "ful" می باشد. برابر آن "پر از، دارای" است. برای نمونه: غمناک=پر از غم خشمناک=پر از خشم ترسناک=پر از تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ساخته شده از.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در این تارنما، انگیزه پانترک ها این است که با چند کتابی که آدمهایی همچون خودشان نوشته اند، واژه های پارسی را ترکی نشان دهند. ( همچون روباه هایی هستند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه "پیرو" برابر این واژه است. برای نمونه: نادرست:. . . . . تحت تاثیر . . . . . . است. درست ( تر؟! ) :. . . . . پیرو . . . . . است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دیدگاه 2: کاربری به نام /آتوسا بختیاری/ که در تلاش است همه واژگان را ترکی نشان دهد، چندین بار یک دیسه ( =تصویر، شکل ) ای را برای نشان دادن ترکی بودن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از شما، کاربر /فرتاش/ گرامی، برای راهنمایی من بسیار سپاسگزارم. پیشنهاد های شما زیر هر واژه همیشه بهترین پیشنهاد ها بوده است و من از شما بسیار آموخته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تطبیق دارای ریشه طبق و دارای آهنگ تفعیل است. تفعیل=فعل را انجام دادن پس تطبیق می شود طبق دادن، که می شود ازروگزیدن، درخورسازی پیشنهاد های من درباره ...