پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٤٧٤)

بازدید
١,١٩٤
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا برای پرسیدن چیزی به کار می رود. چرا در پهلوی به شیوه چیمرای بوده است. چیم برابر دلیل و علت است و رای هم برابر برای و به سبب است. آشکار است که ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در زبان پهلوی، این واژه به شیوه چیم بوده است و برابر آن دلیل و علت و معنی بوده است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پارسی پهلوی برابر این واژه چیهریگ نوشته شده است. چیهریگ=چیهر یگ که یگ در پهلوی همان "ی" است پس چیهریگ می شود چیهری. پس طبیعی می شود چیهری. ط ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

در زبان پهلوی، چیزی به نام چندل بوده است که برابرش چوب بوده است. صندل در صندلی هم از چندل آمده است و برابر چیزی چوبی است ( که بر روی آن می نشینند ) ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگ در پارسی میانه برابر "ا" است و یک پسوند بوده است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی پهلوی پزشک به شیوه بیزِشک بکارگرفته می شد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جامه گویش:jameh پارسی یا عربی یا انگلیسی:پارسی برابر:پیراهن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ویران بی گمان واژه ای پارسی است و پهلوی آن به شیوه اَویران است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدایت کردن برابر پارسی:راهنمایی، راندن، کشاندن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکار سازی برابر روشن کردن است. آشکار سازی در پارسی کهن به شیوه آشکاراگینیدن است. آشکاراگینیدن=آشکاراگ ی نیدن ی در اینجا برای ساده سازی گویش آم ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکارا در پارسی به شیوه آشکاراگ است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شمار در پارسی میانه به شیوه اُشمار نوشته می شد. همانند سپاس که در پارسی کهن و میانه به شیوه اِسپاس نوشته می شد. osmar شده است somar espas شده است ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

استوار ریشه پارسی دارد. اگر پسوند یا پیشوندی به همراه آن بیاید، در پارسی کهن به شیوه ost یا اُست نوشته می شد نه استوار.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگشت در پارسی میانه برابر اَنگوست است. این واژه بی گمان پارسی است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تقصیر برابر کوتاهی و کمکاری و لغزش است تقصیر گویش:tagsir پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:کوتاهی، کمکاری، لغزش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سپاس در پارسی کهن به شیوه espas یا اِسپاس نوشته می شده و هیچ کاری با سه پاس یا پندار نیک، پندار نیک و کردار نیک ندارد!

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پارسی میانه حرکت برابر رواگ بوده است. ولی حرکت در پارسی نو برابر جنبش است. حرکت گویش:harekat پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی پارسی:جنبش، رَواگ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وا گونه ای پیشوند است که بدین شیوه است: وا واژه=چیزی که ناهمسو و وارون واژه است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

در پارسی میانه، حس برابر "بوی" بوده است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر "یگ" اشاره شد که یگ برابر "ی" در پارسی امروزی است. آبیگ نیز به همین شیوه است. آبیگ=آب یگ که می شود آبی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضعیف ریشه:ضعف آهنگ:فعیل فعیل برابر دارنده فعل و ریشه است، پس ضعیف می شود دارنده و دارای ضعف. ضعف می شود ناتوانی و سستی پس ضعیف می شود ناتوانی دار ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود حفظ برابر نگهداری و نگهداشت است. ولی چم به یاد سپردن هم می دهد: حفظ گویش:hefz پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:نگداری، نگداشت، به یاد س ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواه گونه ای از پسوند در پارسی است. بدین شیوه خواهد بود: واژه خواه=چیزی که واژه را می خواهد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"ا" نخستین واج در زبان پارسی است. همچنین این واج، پر کاربرد ترین واج از میان 32 واج الفبای پارسی است. ا می تواند واژه ندا ( حرف ندا ) باشد که پس از ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ان در پارسی خیلی کابرد دارد! نخست اینکه این واژه آن عن نیست. ان می تواند برابر آن باشد که گونه ای از نام اشاره ( اسم اشاره ) است و نام اشاره دور د ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پ سومین واج در الفبای پارسی است. پ بخشی از واج هایی است که در زبان عربی نیستند ( گچپژ ) فرهنگستان زبان و ادب پارسی برای واژه سازی برای واژگان بیگا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوتیفیکیشن واژه ای انگلیسی می باشد. این واژه در انگلیسی به شیوه notification نوشته می شود و چیزی است که شما را "notify" یا آگاه کنه از یک چیزی مانند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دل که امروزه بیشتر برای شکم استفاده می شود، بیشتر برابر قلب است نه شکم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمایت گویش:hemayat پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:پشتیبانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساب می شود برابر پارسی:به شمار می آید.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خصوص برابر پارسی:به ویژه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جالب با ریشه جلب و بر آهنگ فاعل است. فاعل کسی است که کننده فعل است. پس جالب چیزی است که جلب می کند. جلب کردن برابر کشیدن و ربودن است. پس جالب چیز ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرنده به جانداری گویند که می چرد. چریدن برابر علف خوردن است. علف واژه عربی است و بهترین برابرش در اینجا می شود چمن. پس علف خوار می چمن خوار. پس چ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجه کردن برابر نگاه داشتن و نگرش است. توجه کردن گویش:tavagohh kardan پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی و پارسی در هم آمیخته برابر همگی پارسی:نگرش، نگا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارائه دادن در پارسی برابر نشان دادن است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوشحال واژه ای پارسی نیست، بخشی از آن هست ولی نه همه آن. خوشحال=خوش حال خوشحال یعنی کسی که حالش خوب است. بهترین برابر خوشحال، شاد می باشد. شاد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چک به دو شیوه خوانده می شود: 1_چَک 2_چِک اگر چَک باشد، برابر سیلی می باشد. اگر چِک باشد، برابر بررسی کردن است یا یک کشور در اروپا است. چک برابر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعریف کردن چیزی، برابر شناساندن و روشن و آشکارا ساختن آن است. تعریف چیزی ( نه تعریف کردن چیزی ) ، برابر شناسه چیزی است. همچنین تعریف، دل و روده ( ! ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فامیل واژه ای انگلیسی است. درست آن family است و در پارسی می شود خویشاوندان. فامیل گویش:famil پارسی یا عربی یا انگلیسی:انگلیسی برابر پارسی:خویشاوندان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منقرض شدن برابر نابود و نیست شدن و از میان رفتن است. منقرض گویش:mongharez پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:نابود شدن، نیست شدن، از میان رف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخص گویش:shakhs پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:تن، کَس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاعده یک چیز، شیوه اش را نشان می دهد. قاعده گویش: ghaede پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:شیوه، شیوه نامه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وحید واژه ای عربی است و در ایران به شیوه نام بکارگیری می شود. وحید بر آهنگ فعیل است و فعیل یعنی دارنده فعل. فعل در اینجا برابر وحد است و برابر تن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لباس به چیزی می گویند که می پوشند، پس پوشاک یا پوشیدنی را می توان برابر آن گرفت. تاکنون شنیده اید "رخت و لباس"؟ این رخت برابر همین لباس است. لباس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتفاق به چیزی گویند که رخ داده است. پس می توان رخداد را برابر اتفاق گرفت اتفاق گویش:ettefagh پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:رخداد، رخداده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلا گویش:kollan پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:همگی، روی هم رفته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

مخالف برابر پاد و برابر و ناهمراه می است. امروزه مخالف بیشتر کسی را می گویند که با ما هم رای و هم باور نیست. پس مخالف می تواند ناهمرای هم باشد. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظر برابر نگاه و دیدگاه می باشد. نظر در برخی گزاره ها آرش آگاهی هم می دهد. ( نظر کسی را جلب کردن )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این صورت، گزاره ای می باشد که بیشتر برای پیامد یک چیزی بکارگیری می شود. از برای این، اگر اینگونه باشد، بدین روی برابر های در این صورت هستند ( بس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم برابر نام در پارسی است.