پیشنهادهای Salar (١٠٠)
قاوال که اکثرا با زیرنا همراهی میکنه از قاوماک ( خالی کردن ) یعنی جسم توخالی . مثل کودن که شکل تغییر یافته قاودان هست یعنی توخالی . . فعل قاوماق نز ...
پلشتی از بلشمک تورکی بلشمک آلوده شدن قانینا بلشتی
بئزمک : متنفر شدن
به علت رابطه تنگاتنگ آذربایجان و تورکان باستانی بین النهرین ، استفاده این لغت رو در بین تورکان آذربایجان میبینیم . پیشیک به معنی گوربه
اگر پشم عربی نیست چرا دهها نوع آن عربی است؟ این زبان پهلوی در کدام متن و کتاب اثر کدام شخصیت فهلوی گو وجود داشته که این کلمات اخذ بشن !؟ صُهابی ؛ پ ...
لفظ �درخت بادام � و لفظ �دیده بانی میکنم � در عبرانی تماماً یکی است نهایت اینکه یکی اسم و دیگری فعل بمعنی شتاب وتعجیل میباشد. ( ارمیا 1 : 11 بادام ...
کیان جمع کی می باشد و کی از میخوان اخذ شده ، بابلی سامی نام کوکب زحل است که در فلک هفتم می باشد و از همه کواکب اعلی و اعظم است ، و کی به معنی بزرگ ...
چه در دری در مفهوم کوچک کننده عینا از تورکی اخذ شده . . چا به چه تبدیل شده باغ چه . . باغچا در اصل . . باغ ارتباط است در تورکی باغیملی باغلی . . ...
کرد کرد. [ ک ُ ] ( اِخ ) نام طایفه ای است مشهور از صحرانشینان و ایشان در زمان ضحاک پیدا شدند. ( برهان ) . گروهی است. ج ، اَکراد. جد آنها کردبن عمرو ...
آر نیست ار است. ار دوغان که فرم تبدیل شده اردوان رو هم داریم . . ارمیش یعنی به مقام آگاهی و خدایی رسیدن . . ار ده بیل . . ار در آذ ار بای قان ه ...
باج. ( پیشوند ) لغتی است در باز به زای عربیه بمعنی مقلوب ، و از اینجاست باژگونه و باژ. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) . ظاهراً در بعضی از لهجه های ماوراءا ...
از بازلیک
هزوارش ! یعنی عربی میخونیم چون در کتیبه عربی ( آرامی سریانی ) نوشته و ما در ذهن فارسی میفهمیم . کاه از هندی برای ساخت دری مورد استفاده قرار گرفته . ...
از نام شیخ صفی صفی خان است . به شعر در ستایش صفاهان خاقانی نگاه کنیم این مگر آن حکم باژ گونهٔ مصر است آری مصر است روستای صفاهان بر سر این حکم ...
گورا حالت نارس انگور که در شعر مولانا انگورا دیده میشه در تورکی آذربایجان است که احتمالا از تورکی کهن یادگار مونده .
وز از اس اسن قال : بوز
ایست نیست مقطعی است و نیست در مقابل است است اس در دل دارد . . اسمک وزیدن . . اسن قال لفظ خداحافظی تورکی کهن به معنی جاری باش در حرکت بوز . . که از ...
دال دالان مثل غور غار تورکی است
شور شیر شار شورولتی شیریلتی شاریلتی جریان با توجه به شیب در تورکی
لخت در برهنگی لخت لوت کویر لوت در تورکی در یک معما چندین کلمه داریم همیشه . . دوستی که یک مورد رو میاری تا بگی که لخت چیپلاک میشه این روش برای تور ...
دریا دره آب دریا بر سرکشیدن ؛ کنایه از خوردن شراب و آب و مانندآن به اقصی الغایت. ( آنندراج ) : به دریا دادن ؛ شستن و غسل کردن. ( ناظم الاطباء ) ...
معرب آن جاومیش نیست! جامیش است . . که مرتبط به گول ( دریاچه ) و قمیش است . گاو میش ! گاو گوسفند ! بی معنی هست … در تورکی برای مراحل رشدش هم اسامی ...
دوستی اشاره به استفاده تورکان از فارسی در دربار نموده . . دوست عزیز تورکان زبان ساخت خود رو طی حکومت خود بکار گرفتند و بخاطر همین اسمش دری است . فا ...
سجد سازنده مسجد است . با شاخ و برگ ها نمیشه تنه تغییر بکنه . دوستان اگر اطلاع دارند بفرمایند این فرهنگ فهلوی رو از چه منابعی درآورده اند خیرین غر ...
از شاقماک شقه لنگ چاکماک . تورکی است
در ترکمنی هم گیرو girew نوشته میشه در چهارچوب گیرمک ولی چیزی که فرو میکنیم از جنس و اموال خود در جایی . در همین مفهوم رهن استفاده میشه. همچنین در ا ...
ار یکی از تامغاهای کهن تورک و کلمه تک هجایی اولیه تورکان است که در خیلی ساختار ها حضور دارد . . در ساخت دری و روند آدرس اشتباه گهکاه این اسامی تغییر ...
دب در تورکی ایران به مجموعه رسم و رسوم و عادت ها کفته میشه . ریشه این کلمه هم از پروتوتورکان سومری هست . دب آست یان دبستان اوست آست آلت یان : س ...
متشکل از آست تورکی به معنای میانه مورد استفاده از آست ار و خوان که خون و در اصل قان می باشد .
رخ. [ رُ ] ( اِخ ) مرغی است عظیم. ( رشیدی ) . نام مرغی است عظیم که فیل و کرگدن را می رباید و بالا می برد و به مشابهت آن نام مهره شطرنج است که از دور ...
اصل نام روشنگ است از نجبای جامعه سغداق ، تورکان دوزبانه که یک زبان میانجی برای تجارت در سر راه حاده ابریشم داشتند . زبان میانجی همان دری است . که ب ...
بلد در دری فارس || واقف از چیزی. ( آنندراج ) . دانای در کار. واقف. مطلع. ( فرهنگ فارسی معین ) . آگاه. از بیلمک تورکی بیلن بیلینج بیلگی تورکی دانست ...
قاراگون
گون ☀️ گون مثل اسمش وظیفه رنگ سازی دارد و رنگ رفیقش را متشعشع کرده و به هر سمت گسیل میدارد. از پارادوکس خود شروع کرده ( قاراگون ؛ سیه روز ) و به رنگ ...
تمامت دیار ترکستان. . . را پریشانی حال چون زلف دلبران خوبان و کاکل ترکان بود. ( تاریخ وصاف الحضره ) . کاکل تورکان چرا گفته؟ آیا کاکل موردی منسوب به ...
از سومر به شکل زودیون ( حیوان ) به یونان و سپس وارد فرانسوی شده
تمام کلمات گستر گستردن ، گستره ، گسترانیدن ، گسترش، گسترده بستر اخذ شده از گسترمک تورکی از لغت گوزگر تورکی باستان در ریشه گورمک Eski T�rk�e k�zge ...
به ترکی قورلتای = قوریلتای گویند. ( از برهان قاطعو حاشیه آن چ معین ) . البته قورولتو است به معنای همهمه ولی واژه نزدیکتر برای فهم بهتر قاوقا است . ...
عربی صحیح است. ( از المعرب جوالیقی ص 173 )
ساختار خود کلمه بازار از از و ار تشکیل شده . اول کلمه ای که مدعی هستید رو باید در زبان با هم خانواده ها و ساختارش در کلمات دیگر نشون بدید تا اثبات ک ...
تامغای اوخ اوخوماق اوخوندی خواند . چند هزار سال تاریخ در چهار کلمه . همچنین زبان پیدجین و سروییل دری
شور تورکی است متضاد : شیت زبان شور ( şor ) یکی از زبان های ترکی تبار است که توسط ۲٬۸۰۰ نفر در منطقه ای به نام کوه شور، در استان کمروو در جنوب غرب ...
تامغاها به شکل اولیه از اشکال طبیعت برگرفته شدند و در ادامه با ترکیب نشان های مختلف ایلات و سمبل گرایی تفکر تورک به رسم الخط اورخون رسیدن . در ساخت ز ...
همای برگرفته از اومای الهه زمین و باروری سامانیزم است که خدایش تانری است و هم اکنون هم به جای واژه الله مورد استفاده بین تمام تورکان می باشد . تانری ...
قوری گلین ؛ ظرف گلین که در آن چای بگذارند. ( آنندراج ) . قوری چومور ( قوری گلین ) ساخت اولیه سفال با پخت گل ( چومور میباشد ) آنندراج نیز این سا ...
قیزارمیش : سرخ شده قیزیل قیرمیز از مصدر قیزارماک
واژه قند اصلش کند در معنای نبات و شیرینی بله هندی هست ( سانسکریت ) زبان دری زبان پیدجین و کلویید است چون ، از تورکی و عربی و هندی . ساکاها که آلپ ا ...
پیرایش :هرس. عمل بریدن نازیبا، پیرایش تاک رز . پیرایش زیبا ساختن از طریق کاستن و کم کردن، و آرایش از طریق افزودن و زیاد کردن می باشد لذا در امر زیب ...
پیرایش :هرس. عمل بریدن نازیبا، پیرایش تاک رز . پیرایش زیبا ساختن از طریق کاستن و کم کردن، و آرایش از طریق افزودن و زیاد کردن می باشد لذا در امر زیب ...
از پیرام بابلی اخذ شده بنظرم پیرام. ( اِخ ) عاشقی مثلی از مردم بابل و معشوقه او مسماة به تیسبه بود. آنگاه که تیسبه دچار شیری شرزه گردید و از وی بگری ...
دی : دون don یخ زدن دی : دون d�n دیروز گاهی از لفظ دی مراد سرما باشد. ( آنندراج ) . زمستان و سرما. ( شرفنامه منیری ) خوش نازکانه می چمی ای بادنوب ...
چار مثل چال چال چالماق چالقی چالیشماق چال ها چال : تحرک هسته مفهومی که به شکل کوبش کار ضرب … چار آچار آچماق آچیلیش آچی : هسته مفهومی گشایش چاره ...
پزشک بجشک جشک. [ ج َ ش َ ] ( هندی ، اِ ) یک شصتم دقیقه. شصت یک ِ دقیقه. ثانیه. ( تحقیق ماللهند ) . بجشاک. [ ب ِج َ ] ( اِ ) نعلبند. ( ناظم الاطباء ...
پزشک مرتبط به آز ( نیاز )
در رفت و روب با رفة عربی در انسجام مفهومی است .
رست روسی و رو سانسکریت . . رودرا همچنین نام یک خدای هندی به معنی غرشگر است
سمرکند رو چرا سمرقند مینویسند ؟ چه فرقی با تاشکند و تمامی اسامی با پسوند کند دارد!؟
جزر و مد . . جزیره … خیلی خیلی عربیه !
سایق و سایاق از ریشه سای و سایماق به معنی شمردن و اعتبار دادن سایقی احترام
سا از سای ساییدن یاز یازیدن
پر از پری که لغت جهانی است در تمام زبان ها یکسان حوری فیری … پر آست ار اوست آست آلت آست : مرکز و جوار آن آست یان : آستان آست ار بوستان گو ...
پرست ار هون ار ویراست ار ار به چه معنا و از کدام زبان است؟
پرحیذ باید نوشته بشه چون : پرهیز. [ پ َ ] ( اِمص ) حَذر. حِذر. احتراز. تحرّز. اجتناب بخش پر در انسجام پری که لغت بین المللی هست و حیذ بخش مغز مفهوم ...
فردوس پلورال داره در عربی و همسنگ جنت نیست … چیزی که شایعه شده ! فردوس جنت الفرادیس … طبقه دوم جنت و آرامیست . دری درباری
محصولات ساخته شده از شیر در تمام دنیا به تورک مشهور است . مثلا یوغورت گفته میشه در تمام دنیا از مصدر یوغورماک . . نوعی هم زدن . . ایران قره قوروت ...
دریاب ، دره آب دره تورکی و آپ سانسکریت
عزیزی گفته تورکی گویشی از مغولی است . موگو یا موغول یک همگرایی موگوس است به انگلیسی شامانی … که در قرآن مجوس لحاظ شده به عنوان دین تورکان که تنگریسم ...
ساسانی سریانی بودند و نیروهایشان نیروهای نظامی تورکان به همین دلیل در قرآن اسمی از ساسانی و نامه پیامبر نیست . تورکان هون شامل قپچاق ها که بیشتر هو ...
یاز نیاز آزمند آزاد آزاد فارق از آز در اصل نیاز واژه یزدان در ریشه به شکل " یاز دان " یا یاز آزمند هماره نیازمند است . پس ریشه اینسری لغات : ...
کل کلمات پر دار اخذ شده از پری که در عربی حوری و در انگلیسی فیری و در کل زبان های دنیا به یک شکل به معنی فرشته کوچک بالدار است که چیزی فرای زبان هاست ...
این کلماتی که به پهلوی منسوب می شوند در ک کدام کتاب و اثر فهلوی وجود دارند دوستان ؟
مژد از مزد و مزد در عربی … همچنین مزدور در عربی
از شش هزار لغت سومری دو هزار عینا منطبق بر تورکی روز و دو هزار دیگر مرتبط هستند . دوستان دهها سومرلوگ سومر رو پرتوتورک و مهاجر از آذربایجان دانسته ان ...
در تمام کلمات با دوش انسجام مفهومی با سینه ( دوش تورکی ) قابل لمس است . دوشادوش سینه به سینه یا پستان به پستان دوشیدن . دوشیزه ( دارای دوش های کوچک ...
دوش در تورکی به معنای سینه است و دوشیدن خارج کردن شیر از دوش ( پستان ) داغ دوشو ( سینه کوه )
سالار یک گروه از تورکی اغوز است که از چین تا بالکان پراکنده هستند . زبان سالاری سرچ کنید . سالار از ریشه سالماق به معنی برانداختن است . در مورد ساک ...
گذر از گذمک تورکی گذینتی : گشت و گذار گذر … گذیرم … گذیب دولاشماق قاه از قاهر عربی تخت و سریر و مکان چیزی گذرگاه : محل گشت و گذار محل حرک
دوستان اوستا از شرق هند اولین بار توسط آبراهام دوپرون جمع شده و گویشی از سانسکریت لحاظ شده و همانطور که میبینیم تمام کلمات آن منطبق بر سانسکریت هستند ...
دایاق به تورکی یعنی تکیه گاه از دایاماق ، تکیه دادن
فرس جم به اسب تازه نفس معنی شده در حالی که فرس مرکب است و فارس بر وزن فاعل مرکب سوار . شاخ مرکب شکل ابتدایی و سپس جام . جام به معمای شیشه در استانب ...
جامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) پارچه بافته نادوخته را گویند. یامک میگویند از فهلوی است! در کدام کتاب و شعر فهلوی ؟ یاما به جامه مثل آی یانا به آیینه ...
یا از عربی و زاغ و یا به شکل زگال مثل منگال تونگال چنگال با پسوند گال ریشه ی کلمات زاغ، زاغوا و ازاغ، زیغ است. زَیْغ به معنای انحراف از مستقیم است، ...
عزیزی بابک رو پاپک کرده . دوست عزیز اتابک و بابک آتابیک بای بیگ بای یا بئی : مرد محترم کمی به ساختار کلمات مشابه دقت کنیم .
آش آشماک آشام آشاما یک خانواده کلمات تورکی برای ادعا باید کلمه هم خانواده مطرح کنید . در یک انسجام مفهومی آشامیدن هم از این خانواده است . چون دری ...
آش آشماک آشام آشاما آشامه یک خانواده کلمه تورکی است . هسته مفهومی سرریز … فتح . . باز کردن … صعود کردن . . آشامیدن هم از این خانواده اخذ شده
آشام اسم تورکی به معنی فاتح آشماک نزدیک به آچماک است سر ریز و باز کردن . . گشودن آش : غذایی که همه چیز در آن باز شده حل شده است . آشتی هم از همین ...
بر و سینه ای همچو پولاد ترس حدیث تنومندی آن مپرس. نظامی ( از جهانگیری ) . در دیوان الغات ترک ترس به معنی سخت و محکم و خوفناک ترجمه شده که این ترس ...
جناب آرش اوستایی توسط اولین کسی که جمع کرده این زبان رو از شرق هند به عنوان یک گویش از سانسکریت درج کرده . زبان دری بیست سی درصد سانسکریت هست چون جام ...
اینکه مهان در معنی رجال و مردانه به کار رفته است ریشه در تفکر سامانیزم یا انگلیسی شده شامانیزم دارد . چون مه در سمنیزم مذکر و خورشید مونث است . ساری ...
مانی کتب اردشیرگان و ارژنگ رو به چه زبانی نوشته؟ سریانی افراهات که دانای پارسی لقب گرفته به چه زبانی هست اثرهاش ؟ سریانی یلدا به چه زبانی هست؟ سری ...
گیرمک گیریشمک وردود / درگیر شدن گیریش چیکیش گیریشیمجی گوشتو گیر گوشتو … گوجلو … در شیوه خاص … قوی گرفتن گیرهاگیر هاگیر وااگیر گیر کردم منو گر ...
قاه یا گاه قاه در قاهر با انسجام مفهومی مشاهده میشه مترادف قاهر: پیروز، چیره، غالب، فاتح، قهار، مستولی، مسلط، منصور، ناصر متضاد قاهر: مقهور گاه د ...
گاه به معنی تخت و سپس استفاده شده در کل کلمات به عنوان پسوند با مفهوم تخت جایگاه به نظرم از قاهر گرفته شده
سور بپرس ، بمک ( بیرون کشیدن چیزی از چیزی ) سورو سوال سورماک پرسیدن و سراغ متوهم نباشیم .
دوستانی که انگلیسی رو وحی میدونن ! تعداد واژگان تورکی در انگلیسی خیلی زیاده عزیزان … یک مورد اخذ سو که به شکل سویمینگ ( شنا ) یا سوامپ ( مرداب ) ظاه ...
گورد گرگ گوردان گرگان سارگورد ( سارماک : پوشاندن ) پوشش ، رویه ، بالایی ، برتر کوهسار : پوشیده از کوه نگونسار : بدبختی فراگرفته پوشانده گردان ...
اوت جاق آت یش مان قال ( قالاماک انباشت ) تون قال
دوستان در دیوان الغات ترک سغدی گویشی از تورکی لحاظ شده . و در سغدی یا ساغدی خوشنق هست این واژه خوشنق خشنق خشنگ قشنگ
تف انگ توپ انگ از مصدر توپلاماک توپ : تجمیع شده ، گرد شده ، بر هم آمده توپلانتی : جلسه ، جمع شدن آتار توپار : جمع کردن و پریدن . . با عجله انگ ...
پیش گرفته سبد باشتین هر یک همچون در تیم حکیم. تیم در اصل ناز و نوازش و مراقبت تیمارلاماک تومارلاماک تاراماک ترمیم تیم ( ورزشی ) کنار هم بودن ...