ترس

/tars/

مترادف ترس: اضطراب، اعراض، باک، بیم، پروا، تشویش، جبن، خوف، دغدغه، دهشت، رعب، سهم، فزع، محابا، مخافت، مهابت، واهمه، وجا، وحشت، وهم، هراس، هول، هیبت

معنی انگلیسی:
fear, dread, alarm, chill, cowardice, cowardliness, pusillanimity, phobia

لغت نامه دهخدا

ترس. [ ت َ ] ( اِ ) پارسی باستان و اوستایی ترس ، اشکاشمی تراس ، گورانی ترس ، گلیکی ترس. ( حاشیه برهان چ معین ). خوف و بیم. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). بیم و هراس. ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ). مصدر آن ترسیدن است و اسم آن ترسا و ترسان. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). با کردن و خوردن مستعمل. ( آنندراج ) :
بیامد دوان پهلوان سپاه
پر از ترس و امید نزدیک شاه.
فردوسی.
بدو گفت سهراب کاندر گذشت
ز من ترس و تیمار سوی تو گشت.
فردوسی.
روم من بمیدان کینه ، دلیر
که از ترس من افکند چنگ شیر.
فردوسی.
ایا کرده در بینی ات حرص ورس
از ایزد نیایدْت یک ذره ترس ؟
لبیبی.
با طاعت و ترس باش همواره
تا از تو به دل حسد برد ترسا.
ناصرخسرو.
سخن بسیار باشد جرأتم نیست
نفس از ترس نتوانم کشیدن.
ناصرخسرو.
می فروش اندر خرابات ایمنست امروز و من
پیش محراب اندرم با بیم و ترس و با هرب.
ناصرخسرو.
ای شاه دو معنی را ماند بتو خاقانی
کاندر دل از آن هر دو، ترس است که جان کاهد.
خاقانی.
لیکن بدان دیار نیایم ز ترس آنک
پرآبهاست دره و من سگ گزیده ام.
خاقانی.
- با ترس و باک ، با ترس و بیم ؛ ترسان و متوحش :
چو یک هفته در پیش یزدان پاک
همی بود گشتاسب با ترس و باک.
فردوسی.
از او پاک یزدان چو شد خشمناک
بدانست وشد شاه با ترس و باک.
فردوسی.
- با ترس و بیم ؛ ترسان و متوحش. نگران و ناآرام. مضطرب و پریشان :
دل مادر از درد گشته دونیم
همه شب همی بود باترس و بیم.
فردوسی.
- بی ترس و باک ؛ پردل و باجرأت. جسور و باشهامت. قوی دل و بی اضطراب :
بیامد سیه دیو بی ترس و باک
همی بآسمان بر پراکند خاک.
فردوسی.
تویی آفریننده آب و خاک
برین نرّه دیوان بی ترس و باک.
فردوسی.
- پیش ترس ؛ مدافع. بلاگردان :
به عنکبوت و کبوتر که پیش ترس شدند
همای بیضه دین را ز بیضه خوار غراب.
خاقانی.
- ترس و باک ؛ خوف و هراس. وحشت و نگرانی. ترس و بیم :
بد و نیک داند ز یزدان پاک
وز او دارد اندر جهان ترس و باک.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

خوف، ترسیدن ، مین سخت، زمینی که بیل در آن کارنکند
( اسم ) سپر جنه . جمع : اتراس تروس .
دریانورد اسپانیولی در قرن هفده میلادی که دریاهای جنوب را کشف کرده است .

فرهنگ معین

(تَ ) ۱ - (اِ. ) بیم ، هراس . ۲ - (ص فا. ) در ترکیب به معنی «ترسنده » آید: خداترس .
(تُ ) [ ع . ] (اِ. ) سپر. ج . اتراس .
( ~. ) [ ع . ] (اِ. ص . ) زمین سخت ، محکم ج . تُرُس ، اتراس .

فرهنگ عمید

سپر.
۱. = ترسیدن
۲. ترسنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): خداترس.
۳. (اسم مصدر، اسم ) بیم، خوف.
۴. (اسم مصدر ) [قدیمی] تقوا، پرهیزگاری.

گویش مازنی

/tars/ ابر رقیق - رطوبت ۳سرزمین

واژه نامه بختیاریکا

دل پِرکُو؛ هوف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیم از وقوع امری ناخوشایند را ترس می گویند و از آن به مناسبت در بابهایی همچون طهارت، صلات، صوم، حج، حدود و دیات یاد شده است.
ترس از خداوند به معنای بیم از عدالت و عذاب او ـ در آیات متعدّد از صفات پیامبران، عالمان و مؤمنان شمرده شده است. چنان‏ که خداوند در آیاتی دیگر، کسانی را که از او نمی‏ترسند مذمّت کرده و چنین خصلتی را نشانه بی‏ایمانی آنان دانسته است.
در روایات نیز بر تحصیل صفت خوف تأکید و از گریه کردن برای خوف از قهر و عذاب الهی ستایش شده است.

آثار ترس
بر ترس از وقوع یک حادثه آثاری مترتب است که به نحو کلّی به آنها اشاره می‏شود.

← ثبوت حکم ثانوی
ترساندن دیگری از روی ستم، حرام و ترساننده مستحق تعزیر است؛ بلکه گاهی موجب ثبوت دیه خواهد شد. اگر کسی به قصد ترساندن مردم سلاح برکشد محارب شمرده می‏شود

ترساندن زن بار دار
...

[ویکی اهل البیت] یکی از رذایل اخلاقی که ناشی از تفریط در قوه ی غضب است، ترس (جبن) می باشد که عبارت است از این که در مواردی که مثلا اولی انتقام است هیچ جنبشی و حرکتی نکند. جبن از مهلکات بزرگ است و آدمی به سبب آن دچار صفات مذمومی مانند خواری نفس و ذلت و ناگواری زندگی می شود و مردم در جان و مال او طمع می کنند و در کارهای خود بی ثبات و تنبل و راحت طلب می گردد.
و از این رو از همه سعادت ها باز می ماند و ستمکاران دست تجاوز بر او می گشایند و انواع رسوائی ها را درباره خود و اهل خود تحمل می کند و دشنام ها و تهمت های ناروا را می شنود و نسبت به آنچه موجب ننگ و رسوائی است بی مبالات می شود و مقاصد و امور مهم خود را مهمل و معطل می گذارد ولذا در شریعت از آن نکوهش شده است.
و علاج آن - بعد از این که نفس را از مهلک بودن جبن و این که نوعی نقص است آگاه کرد - این است که انگیزه های غضب را در آنچه جبن به سبب آنها پدید می آید، تحریک کند.
قوه غضب در همه موجود است ولی در بعضی از افراد ضعف و نقص می یابد و در آنها جبن پدیدار می گردد. از حکما نقل شده است که خود را در معرض مخاطرات شدید قرار می دادند تا ترسشان از بین برود. مرد دیگری که برای معالجه ترس سودمند است این است که با کسانی که خود را از شر و دشمنی او ایمن می دانند وضع مخاصمه بگیرد تا نیروی غضب او تحریک شود و هنگامی که در نفس او ملکه شجاعت حاصل شد آنگاه خویش را از این که تجاوز کند و دچار افراط شود نگاه دارد.

دانشنامه عمومی

ترس حالتی هیجانی است که به علت ایجاد یا پیش بینی محرک مضر و خطرناک پیش می آید. [ ۱] به خودی خود مشکلی ایجاد نمی کند. درواقع مسئله اصلی نحوه واکنش ما در برابر ترس است. ترس را از دل شوره و اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می دهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس به رفتارهای خاص فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب، ناشی از تهدیدهایی خواهد بود که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی می شوند. ترس معمولاً با درد ارتباط دارد. مثلاً کسی که از ارتفاع می ترسد، اگر از ارتفاعی بیفتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریه پردازان، چون جان بی. واتسون و پل اکمن، پیش نهاد کرده اند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است ( نظیر شادمانی و خشم ) . ترس از سازوکارهای بقا است و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی می دهد.
صورت فارسی میانهٔ این کلمه tirs - است که مادهٔ مضارع به شمار می آید. صورت ایرانی باستان آن *trsa - است که مادّهٔ آغازی است از ریشهٔ t. rh - به معنی ترسیدن. این ریشه مشتق است از ریشهٔ هندواروپایی *t. rs - ( همراه با *ters - و *tres - ) که به معنی لرزیدن است. [ ۲]
واژه های هَراس، باک، بیم، مَحابا، رُعب، خوف و واهِمِه مترادف واژه ترس هستند. [ ۳] [ ۴]
باید بین ترس و هراس تفاوت قائل شد. زیرا هراس ها ترس هایی هستند که به طور گسترده با خطرات واقعی آن موقعیت تناسب ندارند، و فراتر از کنترلِ ارادی هستند، و باعثِ خودداری از موقعیتِ ترسناک می شوند. در واقع هراس ها ترس های بی موردی هستند که در نتیجه تداعی عصبی و ذهنی به وجود آمده اند؛ مثلا شخصی که از پرواز می ترسد قبلاً پرواز برای او با یک حادثه و اتفاق ناخوش آیند مصادف شده که این امر منجر به به وجود آمدن یک نوع تداعی عصبی ذهنی در آن شخص شده است؛ لذا هر وقت در مورد پرواز فکر کند یا بخواهد با هواپیما پرواز کند دچار این ترس شدید و بی مورد خواهد شد، زیرا ذهن او این گونه برنامه ریزی شده که پرواز یعنی مرگ؛ پرواز یعنی ایجاد حادثه بد و دل خراش.
عکس ترس

ترس (اسپانیا). تُرِس ( به اسپانیایی: Torres ) یکی از دهستان های استان خائن در کشور اسپانیا است. این شهر با مساحت ۸۰ کیلومتر مربع، ۱۶۱۹ تن جمعیت دارد. [ ۱]
عکس ترس (اسپانیا)عکس ترس (اسپانیا)عکس ترس (اسپانیا)عکس ترس (اسپانیا)عکس ترس (اسپانیا)

ترس (جنگ افزار). تُرس سنگری سبک و قابل حمل است که در قرون وسطی توسط جنگجویان به کار برده می شد. این سنگر سیار جنسی از الوار یا فلز داشته که جنگاوران با انباشت مهمات و تیر و سنگ در ورای آن و در سمت خود علاوه بر حفظ جان و بدن از ضربات دشمن ( خصوصاً تیرهای ارسالی توسط تیر اندازان ) به جنگ می پرداختند. [ ۱] این وسیله جنگی - تدافعی اگر از جنس الوار چوبین ساخته می شد با نخ هایی خصوصاً از جنس پنبه به یکدیگر محکم می گشت. [ ۲] این وسیله درصورتی که از پوست ساخته می شد دیگر تُرس نامیده نشده و به آن "درقه" می گفتند. [ ۳]
نوع دیگر این وسیله "تُرس الغدر" ( سپر حیله ) بوده که به نوعی سپر گفته می شد که جنگاوران آن را به گردن می انداختند و از میان سوراخ تعبیه شده در میان آن به تیرپراکنی می پرداختند. [ ۱] [ ۲] [ ۴] [ ۵] بر اساس این متن ، "سنگر سبک"یا "سنگر سیار ( متحرک ) "را می توان از نام های دیگر "تُرس" دانست.
معادل انگلیسی این لغتMantlet است که به سپر قابل حملی گفته می شود که کار دفع ضربات جنگی را بر عهده دارد و این سلاح در قرون وسطی به کار برده می شد. علاوه بر این امروزه به صفحات فلزی ضد گلوله که سطح وسایل نقلیه و جنگی را عایق میکندد نیز گفته می شود. [ ۶] [ ۷] [ ۸]
عکس ترس (جنگ افزار)عکس ترس (جنگ افزار)عکس ترس (جنگ افزار)

ترس (رمان). ترس ( به انگلیسی: Fear ) یک رمان روانشناسی در ژانر وحشت نوشته رون هابارد است که اولین بار در ژوئیه ۱۹۴۰ در مجله «آن نان فانتزی فیکشن» چاپ شد. در حالیکه قبلاً در مجله به چاپ می رسید، براساس شایعات در ۱۹۹۱ انتشارات بریج دستنوشته اصلی نویسنده را تصحیح کرد. [ ۱] این کتاب در رتبه دهم در فهرست خوانندگان صد رمان برتر به انتخاب کتابخانه مدرن قرار دارد. [ ۲]
جیمز لاوری که استاد دانشگاه است چنان به ارواح؛ جادوگران، یا شیاطین بی اعتقاد است که مقاله ای ر ا در روزنامه ای منتشر کرده و وجود آن ها را انکار می کند. دوستش تامی ویلیامز در مورد عکس العملهایی که نوشته اش ممکن است برانگیزد به او هشدار می دهد. در همان عصر بهاری کلاه او ناپدید می گردد. لاوری کشف می کند که چهار ساعت از زندگیش هم ناپدیدشده است. یک نیروی قدرتمند شیطانی تمام دنیای او را با نجوا کردن این جمله از طریق سایه ها علیه او می کند: «. . . اگر کلاهت را پیدا کنی، چهار ساعت زندگیت را هم خواهی یافت و اگر چهار ساعت زندگیت را پیدا کنی آنوقت خواهی مرد. »
لاوری حتی در رویاهایش که مربوط به شیاطین است فکر می کند شاید تامی با زن او مری رابطه دارد. لاوری مشغول زندگی روزانه اش می شود، ولی به طور فزاینده ای شیاطین، غولها و چیزهای عجیبی را می بیند. نصف شب توسط سایه هایی بیدار می شود که او را از تختخواب بیرون کشیده و به باغش که تبدیل به آشغالدانی وسیع و غیر عادی شده می برند. در این مرحله به طرف پایین پله کان مارپیچی درازی در وسط چمن خانه اش که به نظر می رسد ناپدید می شود هدایت می گردد. برای یافتن چهار ساعت گم کرده زندگی و کلاهش ( که به نظر می رسد در همان زمان گم کرده است ) به جستجو می پردازد. او هر دو را پیدا می کند و در یک چرخش داستان تشخیص می دهد در چهارساعت چه کاری انجام داده است، در اینجا خواننده متوجه می شود که او در ابتدای آن ( چهار ساعت گم شده ) دچار جنون بوده و بیشتر مطالبی را که خوانده اند هرگز اتفاق نیافتاده است.
گراف کانکلین با نقد اولین کتاب منتشر شده، آن را به عنوان «یک شاهکار کاملاً غیرمنتظره ادبیات وحشت» تحسین کرد. [ ۳] آنتونی بوچر و جی. فرانسیس مک کامو آن را به عنوان «یک رمان روانشناسانه تقریباً کامل وحشت، و بهترین نوشته ای که تاکنون از رون هابارد دیده ایم» توصیف کرد. [ ۴] ویلر گیلسون منتقد نیویورک تایمز گفت: «رمان پایان ترسناک و مهیبی دارد. »[ ۵] الجیس بادری نوشت: «رمان تأثیری غیرعادی در ذهن خوانندگانش گذاشت. »[ ۱] استیفن کینگ رمان ترس را به عنوان «داستان کلاسیک مورمورکننده، سورئالیسم تهدیدکننده و ترسناک» توصیف کرد. [ ۶]
عکس ترس (رمان)

ترس (فیلم ۱۹۱۷). «ترس» ( انگلیسی: Fear ( 1917 film ) ) فیلمی در ژانر ترسناک به کارگردانی روبرت وینه است که در سال ۱۹۱۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کنراد وایت و برنهارد گوتزکه اشاره کرد.
عکس ترس (فیلم ۱۹۱۷)

ترس (فیلم ۱۹۴۶). «ترس» ( انگلیسی: Fear ( 1946 film ) ) یک فیلم است که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به وارن ویلیام اشاره کرد.
عکس ترس (فیلم ۱۹۴۶)

ترس (فیلم ۱۹۵۴). «ترس» ( ایتالیایی: La Paura ) یک فیلم به کارگردانی روبرتو روسلینی است که در سال ۱۹۵۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به اینگرید برگمن و کلاوس کینسکی اشاره کرد.
عکس ترس (فیلم ۱۹۵۴)

ترس (فیلم ۱۹۸۳). ترس ( آلمانی: Angst ) فیلمی تریلر روان شناختی و زندگی نامه ای به کارگردانی جرارلد کارگل محصول سال ۱۹۸۳ اتریش می باشد. این فیلم توسط زبیگنیف ریپچینسکی فیلمبرداری و تدوین شده است. داستان واقعی فیلم در بارهٔ کشتار جمعی سادیسمی ورنر کنیسه است.
یک جانی سادیسمی ( اروین لدر ) به تازگی بعد از ده سال از زندان آزاد می شود و به دنبال پیدا کردن طعمه است…
فیلم در سال ۱۹۸۳ به دلیل خشونت آشکار در تمام اروپا ممنوع شد. سر انجام در سال ۲۰۱۲ به صورت بلوری در فرانسه و آلمان منتشر شد. همچنین فیلم در سال ۲۰۱۵ در ایالات متحده و کانادا پخش شد و سپس به صورت بلو - ری منتشر شد.
موسیقی معروف فیلم توسط موسیقیدان سرشناس آلمانی کلاوس شولتز ساخته شده است.
عکس ترس (فیلم ۱۹۸۳)

ترس (فیلم ۲۰۲۳). ترس ( به انگلیسی: Fear ) یک فیلم ترسناک آمریکایی به کارگردانی دئون تیلور[ ۴] و با بازی جوزف سیکورا، تی. آی. ، کینگ بچ، ترنس جی، روبی موداین، اینی ایلانزا، ایو گلدبرگ و جسیکا آلن است. [ ۵]
این فیلم در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۲۳ در ایالات متحده اکران شد.
جوزف سیکورا در نقش روم
کینگ بچ در نقش بنی
اینی ایلانزا در نقش بیانکا
• ایو گلدبرگ در نقش مایکل
• روبی مودین در نقش سرینا[ ۶]
• جسیکا آلن در نقش مِگ
• ترنس جی در نقش راس
• تی. آی. در نقش لو
این فیلم با عنوان اصلی «Don't Fear»، در طی مدت زمان ۱۷ روز در کیبورز، کالیفرنیا[ ۱] و در طول دنیاگیری کووید - ۱۹ در اوت ۲۰۲۰ فیلمبرداری شد. [ ۷] در زمان ساخت فیلم بازیگران و عوامل ماسک می زدند و دمای بدن آنها به طور روزانه بررسی می شد. [ ۸]
آهنگسازی این فیلم بر عهده جف زانلی است که آهنگسازی چندین فیلم قبلی تیلور نیز را به عهده داشته است. [ ۹]
در اوت ۲۰۲۱، اعلام شد که این فیلم ترس نامیده شده است. فیلم ابتدا برنامه ریزی شده بود که در آخر هفته ای که روز ولنتاین سال ۲۰۲۲ در آن قرار داشت، به عنوان اولین اکران شرکت جدید هیدن امپایر فیلم گروپ، اکران شود. [ ۱۰] این فیلم در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۲۳ در ایالات متحده اکران شد. [ ۱۱]
در وبسایت راتن تومیتوز، ٪۲۲ از ۱۸ بررسی منتقدین مثبت است و این فیلم میانگینِ امتیاز ۳٫۹/۱۰ را در اختیار دارد. [ ۱۲]
عکس ترس (فیلم ۲۰۲۳)

ترس (مجموعه تلویزیونی). ترس یا ترور ( به انگلیسی: The Terror ) مجموعه ای تلویزیونی درام ترسناک آمریکایی است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته دن سیمونز ساخته شده است. این مجموعه به روایت ماجرای سفر دو کشتی اکتشافی بریتانیا به قطب شمال می پردازد. [ ۲]
در این سریال بازیگرانی مثل جرد هریس، توبیاس منزیس، آدام ناگایتیس و پل ردی بازی کرده اند.
پخش این مجموعه از ۲۵ مارس ۲۰۱۸ از شبکهٔ ای ام سی آغاز شد.
داستان سریال در سال ۱۸۴۵ می گذرد. داستان حول محور دوکشتی اکتشافی متعلق به نیروی دریایی بریتانیا، «ارباس ( EREBUS ) » و «ترور ( TEROR ) » به فرماندهی سر جان فراکلین است که عازم قطب شمال هستند. اما این سفر، یک سفر معمولی نیست چون در آنجا با اتفاقات عجیب و غیرعادی روبرو می شوند؛ اتفاقاتی که ترس به جان آنها میندازد. [ ۳]
عکس ترس (مجموعه تلویزیونی)

ترس (کومونه). تِرِس ( به ایتالیایی: Terres ) یک کومونه در ایتالیا است که در ترنتینو واقع شده است. [ ۱] ترس ۶٫۴ کیلومتر مربع مساحت و ۳۲۵ نفر جمعیت دارد.
عکس ترس (کومونه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

جبن

مترادف ها

fear (اسم)
وحشت، هراس، خوف، بیم، ترس، پروا

dread (اسم)
وحشت، خوف، بیم، ترس، خوفناکی

horror (اسم)
بیزاری، وحشت، خوف، ترس، خوفناکی، دهشت، مورمور، ترس زیاد

fray (اسم)
وحشت، نبرد، غوغا، نزاع، ترس

awe (اسم)
وحشت، خوف، بیم، هیبت، ترس

dismay (اسم)
ترس، جبن، بی میلی، وحشت زدگی

misgiving (اسم)
بیم، ترس، اشتباه، بدگمانی، شبهه، مشتبه سازی، سوء تفاهم، عدم اطمینان

awful (صفت)
ترس، مهیب یا ترسناک

فارسی به عربی

خوف , رعب , سیی , شجار , فزع
( ترس (امیخته با احترام ) ) رهبة

پیشنهاد کاربران

جُبن
بر و سینه ای همچو پولاد ترس
حدیث تنومندی آن مپرس.
نظامی ( از جهانگیری ) .
در دیوان الغات ترک ترس به معنی سخت و محکم و خوفناک ترجمه شده که این ترس نظامی همگرا با اون هست .
در استانبولی
...
[مشاهده متن کامل]

Tersim �ok k�t� �ok korkun�…
ترسم بسیار بد و ترسناک است جمله بکار برده میشه که البته هم معنی عکس حالت طبیعی و هم خوفناک معنی میده .
ترسه در آذربایجانی : برعکس
یعنی روی دیگر موضوع . . سمت دیگر …
یکسری کلمات مثل پری در تمام زبان ها وجود دارند و این جهالت اختصاص سازی فقط یک حالت از نژاد پرستی است . اینجا هم میخواهیم از اطلاعات زبانی هم استفاده کنیم .

جناب آرش اوستایی توسط اولین کسی که جمع کرده این زبان رو از شرق هند به عنوان یک گویش از سانسکریت درج کرده . زبان دری بیست سی درصد سانسکریت هست چون جامعه هدفش هند بود . بررسی کنید تمام لغت نامه های اولیه
...
[مشاهده متن کامل]
از هند است و شرفمامه منیری و جهانگیری و غیاثالغات و موید الفضلا گرفته تا آنندراج تا برهان قاطع همه از هند هستند و ما در این جغرافیا دیوان لغات برای دری منطقه فارس نداریم . یعنی شما دارید لغات سانسکریت رو واکاوی میکنید که بهتره لحاظ کنیم سانسکریت . آیا اثری از پارسی سراغ دارید که این لغات ادعایی شما در آن باشد ؟!

یکه خوردن
سپر، مجن ، درق، درقه، محافظ، حایل
سخت و محکم
بر و سینه ای همچو پولاد ترس
حدیث تنومندی آن مپرس
تَرسَ در ترکی معنی ( بلعکس ) رو میده ترسَ یا ترسه
تام ترس هم میشه یعنی کلا وارونه
واژه ترس کاملا پارسی است چون درترکی می شود کورکوت این واژه یعنی ترس صد درصد پارسی است.
چرا اتفاقا !!
ترس مستقیم و بدون شباهت واژه به معنای ترسیدنه!!!
داریم میگیم ترسیدم ، بترس، نترس ، ترسیدن !!
حالا ترس به معنی ترس نزدیک تره یا به وایستادن و لرزیدن؟؟؟؟
جناب آرش محمدی چرا راه خودتو گم میکنی ؟؟؟
واژه ترس است که در فارسی ترسیدن هست😐
تو فارسی هم به چم ترس است حالا کاری به این ندارم ترکیش شبیهه ، ولی ازین واضح تر که ترس به خوده ترس نزدیک تره ؟؟یا ترس به لرز؟؟؟؟؟؟؟؟
...
[مشاهده متن کامل]

ترسیدن در فارسی هست و در پارسی اوستایی هم بوده اگر شما نام ها وصفت خداوند به اوستایی را نگاه کنید می بیند نوشته
اَترس به چم نترس!!!!!
کمتر زبانی پیدا می شود واژگانش پس از ۵۰۰۰ سال اینگونه تغییر میکند که قابل ترجمه باشد
ولی دزدان زبان چون زبانشان کامل نیست می خواهند زبان ۱۰۰۰۰ ساله و تاریخ کهن مارا بدزدند!! واقعا شرم دارد

ترس
زمینی که بیل در آن کار نکند ، کسی که در انتظار وقوع امری بد و ناخوشایند است.
ریشه کلمه فارسی ترس از کلمه تروس ( trus ) روسی است
از کاربر آرش محمدی سپاسگزارم که نشان داد چه بسیار واژگان پارسی وارد زبان مغولی شده است.
تنها یک پرسش. حقیقتا چطوری از ایستادن به ترسیدن رسیدی؟؟؟ گریختن که بیشتر معنای ترسیدن میدهد.
واژگان ( ترس، ترسیدن ) واژگان پارسی هستند؛
چنانکه در رویه هایِ 82، 146 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است: ( زبان پهلوی - پارسی میانه )
ترسترس
در لری بختیاری
زَهلُم رَهد: ترسیدم
زَهلُمِه بُرد: مرا ترساند
اَوراییم رَهد: ترسیدم ( همراه با شوکه شدن )
معنی ترس: خوف، نگرانی،
معنی ترس به انگلیسی: Faer
در کامت قبلی
tırsınc = ترسناک
tırsgaclar = مراحل ترسناک ، موانع ترسناک
از ریشه tır یا tur ( ایستادن ) که یکی از ریشه های کهن ترکی محسوب می شود و از آن مشتق tırız یا turuz یا tırıs یا همان tırs به دست می آید که با اتکا به مفهوم ایستادن اشاره به نوعی ترس با نمود عینی و واقعی ایستادن و از حرکت بازماندن ( در نتیجه ترس ) دارد مشتقات زیر در ترکی ساخته می شوند:
...
[مشاهده متن کامل]

tırsak :ترسو
tırsmış :ترسیده ، حالت ترس گذرانده
tırsın� : ترسناک
tırsağan : کسی که در بسیاری موارد که دیگران نمی ترسند ، می ترسد یا کسی که زیاد می ترسد
tırsışma : ترسیدن دسته جمعی
tırsmaz : نترس
tırsık : بی جرات
tırsınmak : به طور خود به خودی وبدون اینکه دلیلی برای ترس وجود داشته باشد ترسیدن و دچار ترس شدن
tırsgın : توام با احساس ترس
tırsım : میزان ترس ، نحوه ترس
tırsımlı : دارای میزان بالایی از ترس ( فرآیند، حادثه. . . )
tırsınca : سبب برای ترس
tırsaklık : ترسو بودن
tırsıntı : پانیک ، ترس آنی
tırsıştırmak : ترساندن یک جمع
tırsıngan : کسی که بی علت و خود به خودی و در مقایسه با سایر افراد به کرات دچار ترس شده و می ترسد
tırsmazlık :نترس بودن
tırsılma : عمل ترسیده شدن
tırsmışlık : سابقه ترس ، پیشینه ترسیدن
tırsıtmak : ترساندن
tırsındırmak : به طور غیر مستقیم و با استفاده از عواملی
tırsış : طرز ترسیدن ، حالت ترسیدن
tırsmayış : نترسیدن
tırsıcı : ترسنده ، با حالتی از روی ترس
tırsıtıcı : ترساننده ،
tırsındırıcı :
tırsıtmalı : ترساندنی
tırsgı : ترسیدگی
tırsnaz : بسیار خود ترس، ترساک ، پارسا
tırsınışmak : به طور جمعی دچار خودترسی شدن به طوری که ترس هر فرد برای دیگری نامعلوم و بی علت باشد
tırsıntay :
tırsga� : مرحله ترسناک
tırsımsamak : سنجش کردن میزان ترس
tırsımsınmak : وانمود به ترسیدن کردن
tırstanmak : ریختن ترس، ترس خود را از دست دادن ، از بین رفتن ترس
tırstandırmak : ترس کسی را برطرف کردن ، از حالت ترس خارج کردن،
tırsalamak : به دفعات و به یک شیوه کسی را پشت سر هم ترساندن
tırsalak : شخصی ترسو که به دفعات و با شیوه ای ثابت پشت سر هم دچار ترس می شود و قابل ترساندن است
tırsaksınmak : خود را ترسو نشان دادن
tırsmaklı : حاوی محتویات و مضمون یا جریانات ترسناک
و. . . . .
tırıs یا tırs حتی به شکل terres وارد زبان لاتین شده که از آن فعل terrere با معنی ترساندن شکل گرفته و از آن کلماتی چون terror به معنی ترس ، وحشت یا فعل terrificare و. . . . شکل گرفته است.
حال اینکه "ترس" مستقیم از ترکی و از شکل "tırıs" وارد فارسی شده یا از زبان لاتین و شکل "terres" وارد شده این واقعیت را که "tır" یا "tur" یک ریشه کهن ترکی است تغییر نمی دهد و اینکه شکل اولیه وارد شده به فارسی "ترس" می باشد و ماقبل آن موجود نیست و ترس در فارسی فقط یک صورت ظاهری داشته و معنی آن با یک تعریف صوری تعیین می گردد و هیچ توجیه ساختاری که چگونه و بعد از طی چه مراحلی به شکل نهایی"ترس"رسیده ارائه نشده.
از طرفی ترس که یکی از حالات روحی اولیه و اساسی در زندگی بشری تلقی می شود واز آغاز موجودیت بشر با او بوده است با پیدایش یک زبان و در مراحل آغازین پیشرفت بشری باید برای بیان ترس در زبان با رجوع به نمودهای عینی و واقعی آن که در بشر بروز و پدیدار می شده اقدام به تعریف و ساخت واژه برای آن شده باشد و واژه ایجاد شده باید نشانه هایی از این نمودهای عینی و واقعی را به عنوان ویژگی هایی که حالت ترس را توصیف کنند داشته باشد.
مثلا: اضطراب یک حالت روحی است که به نحوی معادل با کلمه نگرانی می باشد که ما در فارسی با اتکا به یکی از نمودهای عینی و واقعی این حالت روحی ( نگران بودن ) که همان دوختن چشم به یک نقطه و نگاه کردن می باشد و با کمک گرفتن از ریشه فعل نگریستن یعنی "نگر" اقدام به ایجاد واژه "نگران" و" نگرانی" می کنیم
و وقتی می گوییم نگران می توانیم در پس پرده نمود واقعی این حالت روحی را که همان نگریستن است مشاهده کنیم و درک عمیق تر و ملموس تری از واژه داشته باشیم در حالی که این امر در فارسی در مورد کلمه ترس صادق نیست و باید به یک تعریف کلی و صوری بسنده کنیم ولی در ترکی در مورد ریشه "tırs"که نمود واقعی وعینی آن "ایستادن ( tur ) ، از حرکت بازماندن"می باشد ( به عنوان یکی از حالت هایی که در هنگام ترس رخ می دهد ) این امر صادق است که خود گواهی است بر ترکی بودن آن.

واژگان ترس، ترساکاس ( ترسیده ) ، ترسِنیتن ( ترسانیدن ) ، ترساگ ( مسیحی ) ، ترساگاه ( فروتن ) ، ترساکیه ( ترسایی، مسیحیت ) ، ترسناک، ترسکاسیها ( از روی ترس و بیم ) ، ترسیه ( حالت ترس ) واژگانی از زبان پارسی میانه و پیشتر هستند واگر در زبان دیگری این واژگان بکار می روند، از پارسی به آن زبان ها راهیافته است. نیاز به یادآوری است واژگان بسیاری از زبان های سکایی و سگودی ( زبانهای آریایی خاوری ) به زبان های دیگر راهپیدا کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]


مخالف ترس چیه؟
مثلا شادی مخالفش ناراحتی هست
ترس مخالفش چیه؟
ترس هم به انگلیسی میشه fear
ترس از واژه ترکی tırs که صورت دیگر مشتق tırız یا صحیح تر آن turuz می باشد که از فعل turmak یا durmak به معنی ایستادن ، قائم شدن ، صاف و قائم ایستادن و مقاومت کردن ، ایستادگی کردن و. . . . مشتق می شود
...
[مشاهده متن کامل]

tırs اشاره به حالتی از ترس دارد که در آن شخص در نتیجه ترس حالتی ایستاده و قائم به خود می گیرد و از لحاظ بدنی برای مدتی امکان حرکت پیدا نمی کند
در ترکی افعال بسیاری هستند که بر اساس رفلکس های متفاوتی که ما به هنگام ترس از خود نشان می دهیم برای اشاره به عمل ترسیدن مورد استفاده قرار می گیرند :
۱ - tırsmak : ترسیدن توام با حالت راست و میخکوب شدن
۲ - korkmak یا qorxmaq : ترسیدن توام با رفلکس هایی آنی در جهت حفاظت از خود
۳ - tiksinmek یا diksinmek یا شکل تغییریافته آن diskinmek : ترسیدن توام با رفلکس های آنی که ممکن است موجب حرکت فیزیکی و آنی برخی از اعضای بدن و یا حتی حرکت کل بدن تا حد از جا پریدن نیز شود ، ترسی با بروز شدید و آنی
۴ - h�rkmek : ترسیدن توام با رفلکس پارس کردن و درآوردن صداهای نازک و زیر که در مورد حیوان سگ به کار برده می شود که با تعمیم معنا برای اشاره به ترس سایر حیوانات نیز مورد استفاده قرار می گیرد
۵ - kırsmak یا qırsmaq ( قئرسماق ) : ترسیدن توام با رفلکس خشک زدن در جا در هر حالتی که باشیم
۶ - hayxınmak ( هایخئنماق ) یا haykınmak : ترسیدن توام با رفلکس درآوردن صدا های بلند و ایجاد دادو فریاد به شکلی غیرعادی و جنون آمیز
۷ - biskinmek : ترسیدن توام با رفلکس سیخ شدن موها و دونه دونه و زمخت شدن کل سطح پوست بدن
۸ - kıvrıkmak یا qıvrıxmaq ( قئورئخماق ) : ترسیدن توام با رفلکس در خود پیچیدن و خود را بغل کردن
۹ - qıvırğaşmak ( قئوئرغاشماق ) : ترسیدن به صورت دسته جمعی که در آن همه در یکدیگر پیچیده و همدیگر را بغل می کنند یا به آغوش همدیگر پناه می برند
۱۰ - sıs ( =z ) xınmaq ( سئسخئنماق ) : ترسیدن توام با خود را خراب کردن
۱۱ - titirsmek : ترسیدن توام با لرزش های آنی ، شدید ، سریع و پر نوسان در برخی اعضای بدن یا در کل بدن شود. نمونه بارز آن را می توانیم وقتی یک کنجشک را در دست می گیریم به وضوح حس کنیم
۱۲ - eserkimek :

شواهد اشتباهی که واقعی جلو می کنند.

فارسی : وحشت ، پروا
لری : زَلَه
انگلیسی: scare
باک، بیم، پروا، تشویش، جبن، خوف، دغدغه، دهشت، رعب، سهم، محابا، واهمه، وحشت، وهم، هراس، هول
ترس به ترکی: قورخو
برای دیدن مطالب ترسناک ، برین به آدرس 👇
http://scarythings. blog. ir/
جبن
دلهره
رمش
خوف . هراس . وحشت . باک .
هول
بی غش
باگ
بیم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)

بپرس