پیشنهادهای دکتر احمد. ع. معینی (٢,٠١٧)
سکه های تمام زرهای بی کم و کاست زان گرانمایه نقدهای درست بیش از آن دادمش که بود نخست ✏ �نظامی�
سکه های ناب زرهای بی بدیل تا دویدند و از خزانهٔ خاص آوریدند نقدهای خلاص ✏ �نظامی�
خوش خدمتی پذیرایی شایان پذیرایی درخور اولم خوان نهاد و خورد آورد خدمتی خوب در نورد آورد ✏ �نظامی�
ترسوها آشفته ها دل نگران ها ساعتی ماند چون رمیده دلان دیده بر هم نهاده چون خجلان ✏ �نظامی�
شکر گزاری سپاس گزاری حق شناسی گفت من خود ز وام دار ی ِ تو نرسیدم به حق گزاری تو ✏ �نظامی�
سکه های تازه ضرب شده سکه های جدید و نو دادمش نقدهای رو تازه چیزهایی برون ز اندازه ✏ �نظامی�
گفتمش بازگو ، بهانه مگیر خبرم ده ز قیروان و ز قیر ✏ �نظامی�
راز سخن پنهانی اسرار مگو حرف پنهانی باز پرسیدن حدیث نهفت هم تو دانی و هم توانی گفت ✏ �نظامی�
اندیشه کردم بفکر فرو رفتم پاسخ شاه را سگالیدم روی در پای شاه مالیدم ✏ �نظامی�
بر عهد خود ماند عهدش را نشکست خلف وعده نکرد همه عمرش بر آن قرار گذشت تا نشد عمرش ، از قرار نگشت ✏ �نظامی�
در شأن در حد لیاقت به اندازه مقام چون به ترتیب خوان نهادندش در خور پایه نزل دادندش ✏ �نظامی�
گرفتن لگام به قصد فرود آوردن دعوت به میهمانی پذیرش میهمان هرکه آمد لگام گیر شدند به خودش میهمان پذیر شدند ✏ �نظامی�
گل سرخ چون گل ِ باغ بود مهمان دوست خنده می زد چو سرخ گل در پوست ✏ �نظامی�
در تاریکی بصورت پنهانی مخفیانه بازجستند کز چه ترس و چه بیم در سوادی تو ای سبیکهٔ سیم ؟ ✏ �نظامی�
شمش نقره در بیت زیر کنایه از سیمین تن سپید گون سپید اندام نقره فام بازجستند کز چه ترس و چه بیم در سوادی تو ای سبیکهٔ سیم ؟ ✏ �نظامی�
افراد تیز هوش هوشیاران افراد تیز بین بخردان که شنیدم به خردی از خویشان خرده کاران و چابک اندیشان ✏ �نظامی�
از کودکی در کودکی که شنیدم به خردی از خویشان خرده کاران و چابک اندیشان ✏ �نظامی�
هندی اهل هندوستان آهوی ترک چشم هندو زاد نافهٔ مشک را گره بگشاد ✏ �نظامی�
صندوقچه جواهر در شعر زیر کنایه از دهان تا ز دُرج گهر گشاید قند گویدش مادگانه لفظی چند ✏ �نظامی�
سیاه مشکین تیره هم رنگ غالیه سوی گنبد سرای غالیه فام پیش بانوی هند شد به سلام ✏ �نظامی�
شاد خوشحال خوش گذران اهل عیش و عشرت چونکه بهرام شد نشاط پرست دیده در نقشِ هفت پیکر بست ✏ �نظامی�
شبیه باز شکاری مانند پرنده شکاری باز جمله مرغان منازع بازوار بشنوید این طبل باز شهریار
خانه خدا این همه خانه های کام و هواست خانهٔ خانه آفرین به کجاست؟ ✏ �نظامی�
بی دردسر بی مزاحمت بی زحمت جای در حرز گاه جان دارد بر زمین حکم آسمان دارد هفته را بی صداع گفت و شنید روزهای ستاره هست پدید ✏ �نظامی�
بتخانه بتکده جای در حرز گاه جان دارد بر زمین حکم آسمان دارد رنگ هر گنبدی جداگانه خوش تر از رنگ صد صنم خانه ✏ �نظامی�
جان پناه پناهگاه جای در حرز گاه جان دارد بر زمین حکم آسمان دارد ✏ �نظامی�
نقاشی. صورتگری نگارگری در نگارندگی و گُلکاری وحی صنعت مراست پنداری ✏ �نظامی�
طالع بین ستاره شناس منجم که آسمان سنجم و ستاره شناس آگه از کار اختران به قیاس ✏ �نظامی�
کوه کن تیشه گیر تراش کار سنگ تراش کز لطافت چو کلک و تیشه گشاد جان ز مانی ، ستد دل از فرهاد ✏ �نظامی�
نقش زدا شیده نامی به روشنی چون شید نقش پیرای هر سیاه و سپید ✏ �نظامی�
بزرگ منش بزرگ زاده در میان بود مردی آزاده مهتر آیین و محتشم زاده ✏ �نظامی�
زغال ذغال شوشه های زکال مشگین رنگ گرد آتش چو گرد آینه زنگ ✏ �نظامی�
زرتشتی آتشی زو نشاط را پشتی کان گوگرد سرخ زردشتی ✏ �نظامی�
پشتیبان کمک دهنده یاری رسان آتشی زو نشاط را پشتی کان گوگرد سرخ زردشتی ✏ �نظامی�
گرمخانه خانه گرم گرمابه آشپزخانه در چنین فصل تاب خانه شاه داشته طبع چار فصل نگاه ✏ �نظامی�
گیاه نبات رستنی علف رستنی در کشیده سر به زمین نامیه گشته اعتکاف نشین ✏ �نظامی�
ارژنگ نگارخانه بوم و تخته نقاشی وان سراچه که هفت پیکر بود بلکه ارتنگ هفت کشور بود ✏ �نظامی�
شوشتر شهر شوشتر گوهر آموده تاجی از سر خویش با قبائی ز دخل ششتر بیش ✏ �نظامی� صبا چون درآید به دیبا گری زمین رومی آرد هوا ششتری ✏ �نظامی�
گران قیمت دار پربها مرتفع جامه های قیمت مند بیشتر زانکه گفت شاید چند ✏ �نظامی�
کاروان داران حمل کنندگان راهیان حمل داران در آمدند به کار حمل بر حمل ساختند نثار ✏ �نظامی�
شبیه برق هستم مانند آذرخش هستم برق وار م به وقت بارش میغ به یکی دست می به دیگر تیغ ✏ �نظامی�
تیر دان جعبه تیر تیر بر هر کجا زدی حالی تیر گشتی ز تیر خور خالی ✏ �نظامی�
جاسوسی خبر رسانی خبرچینی منهی یی زانکه نامه داند خواند این سخن را به سمع شاه رساند ✏ �نظامی�
افراد دورو منافقان افراد ترسو زرد گوشان به گوشه ها مردند سر به آب سیه فرو بردند ✏ �نظامی�
شادی کنان خوشحال بشاش شد سوی شهر شادی انگیزان کرد در بزم خود شکرریزان ✏ �نظامی�
عذرخواهی کرد پوزش خواست طلب بخشش کرد در کنارش گرفت و عذر انگیخت وآن گل از نرگس آبِ گل می ریخت ✏ �نظامی�
طبقه زیرین ساختمان طبقه پایین در جهان کیست کاو به زور و به رای ؟ از رواقش بَرَد به زیر سرای ✏ �نظامی�
ماه تمام ماه شب چهارده بدر کامل چونکه ماه دو هفته از سر ناز کرد هر هفت از آنچه باید ساز ✏ �نظامی�
گوشواره گوش آویز پیرایه ای که بر گوش آویزند گوهر ِ گوش ِ گوهر آویز ش کرده بازار عاشقان تیزش ✏ �نظامی�
زلف زنگی زلف سیاه موی سیاه زنگی زلف و خال هندو رنگ هردو بر یک طرف ستاده به جنگ ✏ �نظامی�