پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (١,٥٣٩)

بازدید
١,١٩٤
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربای گل ترکیب برگ گل ( گل محمدی و یا شکوفه نارنج ) باشیره شکر چو باشد خوردن نان گل شکروار نباشد طبع را با گل شکر کار ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناگوار بدطعم بدمزه جهان تلخ است خوی تلخ ناکش به کم خوردن توان رست از هلاکش ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوارا شیرین خوشگوار لذیذ دهان چندان نماید نوش خندی که یابد در طبیعت نوش مندی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوارا شیرین خوشگوار لذیذ دهان چندان نماید نوش خندی که یابد در طبیعت نوش مندی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتلایان به سرسام مبتلا به سرگیجی و حیرانی افراد گیج و منگ دماغ آشفته شد بهرامیان را چنانک از روشنی سرسامیان را ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آواز اسب شیهه اسب صدای اسب صَهیل تازیان آتشین جوش زمین را ریخته سیماب در گوش ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلخی تندی روی برگرداندن گستاخی به گستاخی درآمد کاِی دل آرام گواژه چند خواهی زد؟ بیارام ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدان پشتی چو پشتش ماند واپس که روی شاه پشتیوان من بس ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پریشب مربوط به پریشب همان افسانهٔ دوشینه گفتند همان لعل پرندوشینه سفتند ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراموش از یاد رفتن نسیان از حافظه پاک شدن بخور کاین جام شیرین نوش بادت به جز شیرین همه فرموش بادت ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درنوشتن به سرانجام رسیدن سرانجام یافتن قضای عشق اگر چه سرنبشته است مرا این سرنبشت او درنبشت است ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درنوشتن به سرانجام رسیدن سرانجام یافتن قضای عشق اگر چه سرنبشته است مرا این سرنبشت او درنبشت است ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرنوشت قضاوقدر فرجام کار سرانجام قضای عشق اگر چه سرنبشته است مرا این سرنبشت او درنبشت است ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدا نشوید از هم گسسته نشوید نلرزید از هم نگسستن جهان را هر دو چون روشنْ درخشید ز یک دیگر مبُرید و ملخشید ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروشندگان دادو ستد گران تجار بازرگانان همایون گفت لعلی بود کانی ز غارتگاهِ بَیّاعان نهانی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اسبان اسبان یدک کش جنیبت بر لب شه رود بستند به بانگ رود و رامش گر نشستند ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیش قراول لشکر و سپاه جلودار لشکر یزک دار ی ز لشکر گاه خورشید عنان افکند بر برجیس و ناهید ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

طلا. مانند طلا. مرهم. ضماد دگر روزینه کز صبح جهان تاب طلی شد لعل بر لؤلؤ ی خوُشاب ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بندگان یک شخص نوکران یک نفر خادمان یک فرد سعادت خواجه تاشِ سایهٔ� تو صلاح از جملهٔ �پیرایهٔ� تو ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مانند مغ شبیه رفتار مغان وز آن جا سوی موقان کرد منزل مغانه عشق آن بت خانه در دل ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پرنده گی شبیه پرنده مانند پرنده بدان پرندگی زیرش همایی پری می بست در هر زیر پایی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شوخ افسون گر دسیسه گر فتنه انگیز به هم کرده کنیزی چند جماش غلام وقت خود کاِی خواجه خوش باش ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنگ صبور محرم راز صبور آباد من گشت این سیه سنگ که از تلخی چو صبر آمد سیه رنگ ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خروشان نالان پرآشوب باجوش و خروش فریاد از جگر به خدمت بر زمین غلطید چون خاک خروشی بر کشید از دلْ شغب ناک ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیر ساز سازنده تیر چو چشم تیر گر جاسوس گشتم به دکان کمان گر برگذشتم ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زغال ذغال زگال ارمنی بر آتش تیز سیاهانی چو زنگی عشرت انگیز ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوی خوش خوشبو درون خرگه از بوی خجسته بخور عود و عنبر کله بسته ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

مطایبه کردن جوک گفتن داستانهای طنز گفتن مقالت های حکمت باز کرده سخن های مضاحک ساز کرده ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کرمانشاهان شهر کرمانشاه به دَه فرسنگ از کرمانشهان دور نه از کرمانشهان بل از جهان دور ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به رسم کنیزان مانند کنیزان شکرلَب با کنیزان نیز می ساخت کنیزانه بدیشان نَرد می باخت ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تاخت رفتن به تک تاختن عقاب خویش را در پویه پر داد ز نعلش گاو و ماهی را خبر داد ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشکو حرمسرا اندرونی به مشگو رفت پیش مشگ مویان وصیت کرد با آن ماه رویان ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چسبانیدن آویزان کردن وصل کردن بر آن صورت چو صنعت کرد لَختی بدوسانید بر ساق درختی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خزیدن پوئیدن سفته کردن کاویدن ز صد فرسنگی آید بر در غار در او سنبد چو در سوراخ خود مار ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خزد پوید سفته کند ز صد فرسنگی آید بر در غار در او سنبد چو در سوراخ خود مار ✏ �نظامی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1_نوعی پرنده که پیشرو دسته پرندگان است که نام دیگر آن کلنگ است 2_خوک نر - گراز 3_شتر ز جرم کوه تا میدان بغرا کشیده خط گل طغرا به طغرا ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

آهنگ ساز نوازنده موسیقی دان نوا سازی دهندت باربد نام که بر یادش گوارد زهر در جام ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تر دستی مهارتی است که چند گوی را به هوا انداخته و با دست می گیرند برون آمد ز پردهْ سِحرسازی شش اندازی به جای شیشه بازی ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

طول عمرش زندگانی طولانیش ز بهر جان درازیش از جهان شاه ز هر دستی درازی کرد کوتاه ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خنجرش بُدی گر خود بُدی دیو سپیدی به پیش بید برگش برگ ِ بیدی ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کامل تر جامع تر ز دَه دشمن کمندش خام تر بود ز نُه قبضه خدنگش تام تر بود ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نعال به معنی کفش هاست و صف نعال یعین هم ردیف کفش ها و کنایه از پائین مجلس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یتیم خانه محل نگهداری افراد بدبخت و بی چیز گرمخانه ( در اصطلاح امروزی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصرار کردن ابرام نمودن پافشاری کردن جدیت کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فانی کردن همدیگر را نابود نمودن ضدیت کردن از بین بردن این تفانی از ضد آید ضد را چون نباشد ضد نبود جز بقا ✏ �مولانا�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیر خورده شیر خوارنده ما به بحر تو ز خود راجع شدیم وز رضاع اصل مسترضع شدیم ✏ �مولانا�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاویست در آسمان و نامش پروین یک گاو دگر نهفته در زیر زمین چشم خردت باز کن از روی یقین زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حسرت کشیدن افسوس خوردن پشیمان شدن ندامت من باری خود را مصیبت زده کردم و توجع و تحسر سود نخواهد داشت. کلیله و دمنه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

آجودان افسر مخصوص خدمت به افسران عالیرتبه و شاه . . . درصدد بود که عریضه ای درباره آنها توسط رفیق قدیمی خود بوگاتیروف _اددوکان _امپراتور تقدیم پیشگا ...