پیشنهادهای مرجان (١,١٢٤)
کلارینت ساز بادی چوبی با صدای نرم و کمی غم انگیز که در موسیقی کلاسیک و جاز کاربرد داره. مثال: The clarinet gave the piece a nostalgic feeling. کلار ...
اُبوآ ساز بادی چوبی با صدای نافذ و روشن که بیشتر در ارکستر دیده می شه. مثال: The oboe led the melody in the slow movement. اُبوآ ملودی بخش آرام را ...
سازهای کوبه ای
زیلوفون ساز کوبه ای با میله های چوبی که با مضراب نواخته می شه و صدای تیز و روشن داره. مثال: Children often learn rhythm using a xylophone. کودکان م ...
سازهای الکترونیکی
ماشین درام دستگاهی برای تولید ضرب های ریتمیک به صورت دیجیتال. در موسیقی الکترونیک و هیپ هاپ پرکاربرده. مثال: He programmed the beat using a drum mac ...
سنتور ساز زهی ایرانی با جعبه ی چوبی و سیم های زیاد که با دو مضراب نواخته می شه. مثال: صدای سنتور، دل آدمو می بره به کوچه های قدیمی.
کمانچه ساز زهی با آرشه که صدایی لطیف و دل نشین داره؛ مثل ویولن ایرانیه. مثال: کمانچه با اون ناله های کش دارش، غم رو قشنگ می کشید تو دل شنونده.
تار ساز زهی قدیمی و محبوب که با انگشت و مضراب نواخته می شه، نماد موسیقی سنتی ایرانه. مثال: نوازنده ی تار، مجلسو با نغمه هاش جادو کرد.
ساز بادی بومیان استرالیاست که از تنه ی توخالی درخت درست می شه و صدای بم، کش دار و ماورایی تولید می کنه. مثال: The didgeridoo created a deep, meditat ...
آکاردئون ساز بادی کلیدی که با باز و بسته کردن بدنه و فشار دادن دکمه ها نواخته می شه. در موسیقی محلی اروپا، مخصوصاً فرانسه و ایتالیا، خیلی رایجه. مثا ...
ساز بادی ارمنی با بدنه ی چوبی و صدایی گرم و احساسی؛ شبیه نی، ولی غلیظ تر. مثال: The duduk's melancholic tone touched everyone's heart. صدای غمگین د ...
هنگ درام ساز فلزی بشقاب مانند که با دست نواخته می شه؛ صدایی آرام، شفاف و افسانه ای داره. در موسیقی مدرن و یوگا زیاد دیده می شه. مثال: The hang drum ...
بانجو ساز زهی با بدنه گرد و پوست کشیده که صدای تیز و پرجنب وجوشی داره. نماد موسیقی کانتری و بلوگراس در آمریکاست. مثال: He strummed his banjo during ...
سنتور نوع: ساز زهی کوبه ای منطقه: ایران، هند، عراق توضیح: بدنه ای چوبی و ذوزنقه ای با تعداد زیادی سیم نازک که با دو مضراب چوبی نواخته می شن. صدایی ز ...
گوچین نوع: ساز زهی سنتی منطقه: چین توضیح: سازی با قدمت هزاران سال که معمولاً هفت سیم داره و صدایی ملایم و درون گرایانه تولید می کنه. مثال: The guqin ...
بالافون نوع: ساز کوبه ای منطقه: آفریقای غربی توضیح: شبیه زیلوفون، با تیغه های چوبی که روی کدوهای توخالی سوارن. ریتمی گرم و تپنده داره. مثال: The bal ...
کُرا نوع: ساز زهی منطقه: غرب آفریقا توضیح: ترکیبی از لوت، هارپ و چنگ؛ با ۲۱ سیم و بدنه ی ساخته شده از پوست کدو. مثال: The kora’s melody floated like ...
ارحو نوع: ساز زهی آرشه ای منطقه: چین توضیح: بهش می گن "ویولن چینی"؛ صدایی خیلی احساسی و گاهی غمگین داره. مثال: The erhu’s expressive notes told a st ...
ترمین نوع: ساز الکترونیکی بدون تماس کاربرد: ساخت صداهای فضایی، عجیب و مرموز توضیح: فقط با حرکت دستت توی هوا صدا تولید می کنی! شبیه شعبده بازهای آهنگس ...
رابط صوتی نوع: گجت سخت افزاری معادل فارسی: رابط صوتی کاربرد: اتصال میکروفون و ساز به کامپیوتر با کیفیت بالا توضیح: پل حرفه ای بین دنیای آنالوگ ( مثل ...
اپ های تولید موسیقی نوع: نرم افزار موبایل کاربرد: ساخت موسیقی در گوشی یا تبلت توضیح: مثل GarageBand یا BandLab؛ دم دستی، ولی بعضیاشون حرفه ای تر از چ ...
گرووباکس نوع: دستگاه موسیقی مستقل کاربرد: تولید بیت، میلو دی و افکت بدون نیاز به کامپیوتر توضیح: یه اسباب بازی حرفه ای برای موزیسین ها! همه چیز توش ه ...
پلاگین VST نوع: نرم افزار افزودنی معادل فارسی: افزونه ی مجازی صدا کاربرد: اضافه کردن سازها، افکت ها، یا پردازشگرهای صدا به DAW توضیح: مثل یه بسته ی ج ...
کمپرسور نوع: افکت صوتی معادل فارسی: فشرده ساز صدا کاربرد: کاهش اختلاف بین صداهای بلند و ضعیف توضیح: مثل یه قاضی منصف که نمی ذاره صدای یکی زیادی بالا ...
کورس نوع: افکت صوتی معادل فارسی: افکت هم زمانی کاربرد: ایجاد حس چند صدایی و پهنای صدا توضیح: مثل اینه که چند نفر با هم هم خوانی می کنن و صدا رو بزرگ ...
دیستورشن نوع: افکت صوتی معادل فارسی: اعوجاج صدا کاربرد: ایجاد صدای خشن و تیز، محبوب در موسیقی راک و متال توضیح: مثل این که صدای گیتار رو کمی �خراب� م ...
سمپلر نوع: ابزار موسیقی معادل فارسی: نمونه بردار صدا کاربرد: ضبط و پخش صداهای کوتاه ( سمپل ) برای ساخت موسیقی توضیح: مثل یه بانک صدای کوچک که می تونی ...
فلانجر نوع: افکت صوتی معادل فارسی: افکت موج دار کاربرد: ایجاد حس حرکت و موج در صدا توضیح: حس چرخش و حرکت به صدا می ده، انگار یه امواج کوچک داره روی ص ...
میدی کنترلر نوع: دستگاه موسیقی معادل فارسی: کنترلر میدی کاربرد: کنترل و اجرای سازهای مجازی و افکت ها در کامپیوتر توضیح: مثل یه کیبورد جادویی که به کا ...
سینتی سایزر نوع: ساز الکترونیکی معادل فارسی: ساز سنتزکننده کاربرد: ساخت صداهای الکترونیکی و جدید توضیح: ساز جادویی که می تونه صدای هر چیزی رو بسازه، ...
لوپر نوع: دستگاه یا نرم افزار معادل فارسی: حلقه کننده صدا کاربرد: ضبط و پخش مکرر یک قطعه کوتاه صدا برای ساخت لایه های موسیقی توضیح: انگار داری یه قطع ...
هیپ هاپ معنی: سبک موسیقی شهری که رپ و بیت های الکترونیکی رو ترکیب می کنه. توضیح: بخش مهم فرهنگ خیابانی و رقص استریت. مثال: Hip hop artists often ex ...
کلاسیک معنی: موسیقی سنتی و رسمی که معمولاً توسط ارکسترها اجرا می شود. توضیح: موسیقی ای که شنیدنش آرامش بخش و پر از جزئیات پیچیده است. مثال: She stu ...
رجی معنی: موسیقی ریشه دار جامائیکایی با ریتم آرام و حالت ریلکس. توضیح: موسیقی ای که معمولاً پیام های صلح و آزادی دارد. مثال: Bob Marley is famous f ...
بلوز معنی: سبک موسیقی غمگین و احساسی که ریشه در فرهنگ آفریقایی - آمریکایی دارد. توضیح: معمولاً با گیتار و آوازهای احساسی اجرا می شود و احساسات عمیق ...
الکترونیک معنی: موسیقی ساخته شده با ابزارهای الکترونیکی مثل سینتی سایزر و درام ماشین. توضیح: پر از ریتم های تکراری و مناسب برای رقص و کلاب ها. مثال ...
کانتری معنی: موسیقی مردمی آمریکایی با تم های داستانی و سازهای آکوستیک مثل گیتار و بانجو. توضیح: بیشتر درباره زندگی روزمره، عشق و طبیعت است. مثال: C ...
دونات نوعی شیرینی سرخ شده یا پخته شده، معمولاً گرد با یک سوراخ وسطش ( یا بدون سوراخ و با مغزی داخلش ) که با شکر، شکلات یا انواع تاپینگ ها تزئین میشه.
دونات با روکش شکر پوشیده شده با لایه ای نازک از شکر براق. مثال: A classic glazed doughnut is sweet, soft, and melts in your mouth. دونات کلاسیک با ...
دونات شکلاتی دونات با تاپینگ یا خمیر شکلاتی. مثال: He picked a chocolate doughnut with sprinkles for his treat.
دونات مغزدار داخلش با کرم، مربا، شکلات یا نوتلا پر شده. مثال: My favorite is the custard - filled doughnut with powdered sugar.
دونات بوستون کریم مغزدار با کرم و تاپ شکلاتی. مثال: A Boston cream doughnut is like a dessert in donut form.
کرونات ترکیبی از دونات و کروسان؛ بافت لایه لایه داره و سرخ شده ست. مثال: The cronut became a food trend in New York for a reason!
کروسان ساده کره ای کلاسیک ترین نوع، فقط با کره درست میشه. مثال: A warm butter croissant and coffee make the perfect breakfast
کروسان نان شیرینی لایه لایه و کره ای با شکل هلالی که از خمیر ورقه ای درست میشه.
Chocolate croissant ( Pain au chocolat ) – کروسان شکلاتی داخلش یک یا دو تکه شکلات داره. مثال: She bought a fresh chocolate croissant from the bakery.
کروسان بادامی داخلش خمیر بادام و روش پرک بادام داره. مثال: I love the crunch of almonds on top of an almond croissant.
کروسان میوه ای داخلش با مربا یا میوه خشک پر شده. مثال: The raspberry - filled croissant was both sweet and tangy.
کروسان ژامبون و پنیر یک نوع کروسان شور با پنیر ذوب شده و ژامبون داخلش. مثال: A ham and cheese croissant is a delicious savory snack.