پیشنهادهای Coralya (١,٢٤٩)
گریل بالایی ( سالاماندر ) دستگاه گریل کوچیک، معمولاً برای برشته کردن یا گراتینه کردن. مثال: The chef melted the cheese on top using the salamander ...
یخچال اتاقی یخچال بزرگ و قابل ورود برای نگهداری مواد غذایی در حجم زیاد. مثال: The meat is stored in the walk - in refrigerator to keep it fresh. گو ...
غذا ساز یه ماشین همه فن حریف برای خردکردن، پوره کردن، رنده کردن و بیشتر! مثال: I chopped the vegetables in the food processor. مشتقات: اسم: food – ...
میز آماده سازی میز بزرگ با سطح استیل، برای خرد و آماده کردن مواد. مثال: Vegetables are chopped on the prep table before cooking. سبزیجات روی میز آم ...
چراغ گرم کننده برای گرم نگه داشتن غذا تا زمان سرو. مثال: The fries waited under the heat lamp until the burger was ready. تا همبرگر آماده شه، سیب ز ...
قفسه استیل قفسه های مقاوم، بهداشتی و قابل شست وشو برای نگهداری تجهیزات یا مواد خشک. مثال: Dry ingredients are organized neatly on stainless steel sh ...
ماشین ظرفشویی صنعتی شست وشوی سریع و قدرتمند ظرف ها در حجم زیاد. مثال: All the dishes from lunch service went straight into the commercial dishwasher ...
تمپر ابزاری برای پرس کردن قهوه داخل پرتافیلتر دستگاه اسپرسو. مثال: Using the tamper evenly ensures a good espresso shot. تمپر زدن یکنواخت باعث می ش ...
پرتافیلتر دسته ای که پودر قهوه توش قرار می گیره و روی دستگاه اسپرسو قفل می شه. مثال: The barista filled the portafilter before locking it in the mac ...
قهوه ساز قطره ای دستگاهی که قهوه را با عبور آب داغ از روی پودر قهوه تهیه می کند. مثال: He brewed morning coffee with the drip coffee maker. صبح ها ...
ترازوی قهوه ترازویی دقیق برای اندازه گیری میزان قهوه و آب. مثال: The barista used a coffee scale to get the perfect ratio. بارستا برای نسبت دقیق قه ...
زیر تمپر سطح نرم و مخصوصی که زیر تمپر می ذارن تا میز آسیب نبینه. مثال: Place the portafilter on the tamper mat before pressing. قبل از پرس کردن، پر ...
جعبه تمپر زدن برای پرت کردن تفاله های قهوه بعد از عصاره گیری. مثال: He knocked the used coffee grounds into the knock box. تفاله قهوه رو تو جعبه ت ...
قلم هنر لاته ابزاری برای طراحی روی کف شیر و خلق شکل های زیبا. مثال: The barista drew a heart with the latte art pen. بارستا با قلم هنر لاته یه قلب ...
همزن ایستاده همزن برقی بزرگ برای خمیر، خامه و مایه ی کیک. مثال: The baker used a stand mixer to knead the dough perfectly. قناد از همزن ایستاده بر ...
قیف شیرینی پزی وقتی می خوای خامه رو حرفه ای بزنی یا بیسکوییت فرم دار درست کنی. مثال: The pastry bag helped her create perfect swirls on the cupcake ...
وردنه برقی برای صاف کردن خمیر در اندازه یکنواخت، مخصوص شیرینی یا خمیر هزارلا. مثال: Croissant dough was flattened using the dough sheeter. خمیر کرو ...
ماسوره ها سَری های فلزی یا پلاستیکی برای ایجاد طرح های مختلف با خامه یا کرم. مثال: Different piping tips make different frosting patterns. ماسوره ه ...
سینی فر همون صفحه ای که کوکی ها، شیرینی ها و نون ها روش می رن داخل فر. مثال: She placed the cookies on a baking tray. مشتقات: فعل: to bake – پختن ...
کابین گرمخانه محفظه ای گرم و مرطوب برای عمل آوردن خمیر نان یا شیرینی. مثال: The dough rose beautifully in the proofing cabinet. خمیر توی گرمخانه عا ...
قالب های سیلیکونی برای شکل دادن دسرها، شکلات یا شیرینی ها به شکل های خاص. مثال: Mini mousse cakes were made using silicone molds. کیک های موس کوچی ...
صفحه چرخان کیک ابزار چرخان برای تزئین راحت تر و دقیق تر کیک. مثال: She decorated the cake evenly using a cake turntable. با صفحه چرخان، کیک رو خیلی ...
ترازوی دیجیتال مثال: She measured flour precisely with the digital scale. آرد رو دقیق با ترازوی دیجیتال اندازه گرفت.
گریل برگر یه دستگاه مهم که گوشت ها و برگرها رو روی اون می ذارن تا خوب بپزن و خط های خوش رنگ گریل روشون بمونه. بدونش فست فود مثل همبرگر، طعم کاملش رو ...
مخزن سس ابزاری که برای راحتی تو رستوران های فست فود استفاده میشه تا سس ها مثل کچاپ یا مایونز رو راحت تر بریزن. مثال: The condiment dispenser helps c ...
سرخ کن عمیق ظرف بزرگی که روغن داغ توش می ریزند و سیب زمینی، مرغ سوخاری یا چیزهای دیگه رو توش می ذارند سرخ بشه. مثال: The deep fryer crisps the fries ...
صندوق پول اون جعبه یا دستگاهی که پول فست فود گرفته و رسید چاپ می کنه. مثال: The cashier entered the order and rang it up on the cash register. صندو ...
پنجره سفارش خودرو جایی که مشتری ها تو ماشین سفارش میدن و غذا رو تحویل می گیرن بدون اینکه پیاده بشن. مثال: The drive - thru window speeds up service ...
گرم کن غذا دستگاهی که غذاهای آماده رو گرم نگه می داره تا وقتی مشتری سفارش میده، گرم و خوش طعم باشه. مثال: The food warmer keeps the fries hot until ...
دستگاه میلک شیک ابزاری که شیر، بستنی و طعم دهنده ها رو با هم می کسه و نوشیدنی های سرد و خوشمزه درست می کنه. مثال: The milkshake machine blends the i ...
سطل زباله مثال: Customers throw their wrappers into the trash bin after eating. مشتری ها بعد خوردن، بسته بندی هاشون رو تو سطل زباله می اندازن.
جا دستمال جایی که دستمال کاغذی تمیز توش گذاشته شده و مشتری ها راحت دستمال بردارن. مثال: The napkin dispenser is always stocked near the counter. جا ...
کوکتل شیکر وسیله ای برای تکان دادن و مخلوط کردن مواد نوشیدنی تا یک کوکتل خوشمزه و یکنواخت بسازد. مثال: A good cocktail shaker can make all the diffe ...
پیمانه اندازه گیری ابزاری کوچک برای اندازه گیری دقیق مقدار الکل و مواد در تهیه نوشیدنی ها. مثال: Use a jigger to measure your ingredients precisely ...
له کننده ابزاری برای له کردن میوه ها و گیاهان معطر در تهیه کوکتل ها. مثال: Use a muddler to crush fresh mint leaves for a mojito. از له کننده برای ...
قاشق بار قاشق بلندی که برای هم زدن و لایه بندی نوشیدنی ها به کار می رود. مثال: Stir the cocktail gently with a bar spoon to keep the layers intact. ...
سطل یخ ظرفی که یخ را نگه می دارد تا همیشه برای استفاده آماده باشد. مثال: Keep the ice bucket close by to quickly chill your drinks. سطل یخ را نزدیک ...
صافی ابزاری که برای صاف کردن کوکتل هنگام ریختن به لیوان استفاده می شود تا تکه های یخ یا مواد اضافی نریزند. مثال: Pour the cocktail through a straine ...
در بازکن ابزاری برای باز کردن در بطری ها، مخصوصا بطری های شیشه ای. مثال: The bartender grabbed the bottle opener to open a cold beer. بارمن در بازک ...
سرریز بطری قطعه ای که روی دهانه بطری قرار می گیرد و ریختن مایعات را کنترل می کند. مثال: Attach a pour spout to pour the liquor smoothly and accurate ...
زیرانداز بار زیرانداز لاستیکی که جلوی ریخت و پاش را می گیرد و میز بار را تمیز نگه می دارد. مثال: Place a bar mat on the counter to keep the workspac ...
سوربه دسر یخی و میوه ای که هیچ لبنیاتی نداره، خیلی سبکه و طعمی تازه و خنک داره. مثال: Sorbet is a great dairy - free dessert full of fruit flavor. ...
جلاتو بستنی ایتالیایی با بافت نرم تر و طعم غنی تر نسبت به بستنی معمولی. چربی کمتر اما طعم بیشتر! مثال: Gelato is creamier and denser than regular ice ...
پارفه دسر لایه ای که معمولاً شامل بستنی، میوه و خامه است، شیک و خوش ظاهر! مثال: A fruit parfait is a colorful and tasty dessert option. پارفه میوه ا ...
نوعی دسر یخی ایتالیایی که بیشتر حالت یخ خرد شده و شیرین داره، بسیار خنک و مناسب تابستون. مثال: Granita is refreshing and perfect on a hot day. گران ...
یخ ماست ماستی که به صورت بستنی یخی سرو می شود، سالم تر و ترش مزه تر از بستنی. مثال: Many people prefer frozen yogurt as a healthier dessert alternat ...
بستنی یخی چوبی بستنی یخی ساده که روی یه چوب سرو می شه، محبوب بچه ها و بزرگ ترها. مثال: Kids love colorful popsicles in the summer. بچه ها توی تابست ...
آفوگاتو بستنی وانیلی که رویش قهوه اسپرسو داغ ریخته می شود، یه ترکیب خاص و خوشمزه برای عاشقان قهوه. مثال: An affogato is a perfect mix of hot coffee ...
قیف بستنی ظرف خوراکی که بستنی رو داخلش می ریزند، معمولاً از وافل یا بیسکویت ساخته می شه. مثال: Eating an ice cream cone is a classic summer joy. خو ...
کاسترد یخی بستنی بافت دار که از تخم مرغ هم توش استفاده شده، خیلی غلیظ و کرمی. مثال: Frozen custard tastes richer than regular ice cream. کاسترد یخی ...