پاسخهای مرجان (٤٤٤)
باغ داری به ترک باغ مگوی مرغ با تست شیر مرغ مجوی ✏ «نظامی»
با یک دست دو هندوانه نمیشه برداشت یا کسی که بذر میکاره، باید پای درو کردنش هم وایسته یا نه شیرِ شتر، نه دیدار عرب! (یعنی نه مسئولیتی رو قبول کن، نه توقعی داشته باش)
از سر عشوه باده میخوردم بر سر تابه صبر میکردم ✏ «نظامی»
پاسخ درست: همه موارد چون بیت هم به عشوه و شراب خوردن اشاره داره (میسوختم و میگداختم)، هم به صبر و تحمل (صبوری میکردم) و هم به خون دل خوردن اشاره داره.
پاسخم داد کامشبی خوش باش نعل شبدیز گو در آتش باش ✏ «نظامی»
مصرع دوم نعل شبدیز گو در آتش باش کنایه از صبور باش است. توضیح: شبدیز، اسب معروف و نجیب نظامی است. نعل را در آتش گذاشتن یعنی تحمل سختی و صبر کردن. به عبارت دیگر، نعل را آتش زدن یعنی باید صبور بود و سختیها را تحمل کرد تا به نتیجه رسید.
مرغی انگاشتم نشست و پرید نه خر افتاده شد نه خیک درید ✏ «نظامی»
نه به خر رسید، نه به خرما نه سودی برد، نه زیانی دید نه سیخ بسوزد، نه کباب نه گره خورد، نه وا شد نه چوب خورد، نه آتش گرفت
« همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی » الف) هندی ب) عراقی ج) خراسانی د) بازگشت ادبی
این بیت با فضای عاشقانه، توصیف مستی و بیان احساسات عمیق، و نوع بیان ظریف و شاعرانهاش، بیشتر به سبک عراقی مرتبط است. پس جواب درست: ب) عراقی
کدوم ترجمه CBT (Cognitive Behavioral Therapy) درست تره؟ درمان شناختی رفتاری رفتار درمانی شناختی و اگه تفاوتی دارند هم ممنون میشم ذکر کنید
✅ ترجمه درست CBT: درمان شناختی–رفتاری رایجترین و دقیقترین ترجمه است. ترجمهی رفتاردرمانی شناختی هم اشتباه نیست، ولی اولی در منابع تخصصی بیشتر استفاده میشود. 📚 منبع: 🔗 https://abadis.ir/entofa/cognitive-behaviour-therapy
درود تاجاییکه میتونید مثال هایی درمورد شوک شدن های فرهنگی مثال بزنید( دیدید ،شنیدید،مطالعه کردید و..) و اگرتوضیح هم درموردش بدید ممنون میشم. (برای جمع آوری اطلاعات )
📌 شوک فرهنگی (Culture Shock) چیست؟ شوک فرهنگی حالتی از سردرگمی، استرس، اضطراب یا بیگانگی است که وقتی فرد وارد یک محیط فرهنگی کاملاً متفاوت از آنچه به آن عادت دارد میشود، تجربه میکند. 📘 مراحل ...
الف) عبید زاکانی ب) خواجوی کرمانی ج) مسعود سعد سلمان د) فخرالدین عراقی
پاسخ صحیح: ج) مسعود سعد سلمان 🔹 توضیح کوتاه: مسعود سعد سلمان از معروفترین حبسیهسرایان ادب فارسی است. او سالها به دلایل سیاسی زندانی بود و در همان دوران، اشعار بسیار تاثیرگذاری در قالب حبسیه (شعرهایی با مضمون زندان، رنج، تنهایی و شکایت از روزگار) سرود. از این نظر، او پیشگام این سبک بهشمار میرود. 📎 منبع: https://www.britannica.com/biography/Masud-Sa-d-Salman
اینکه برخی good job را خسته نباشید ترجمه می کنند به این علت است که در مراودات ایرانیان بسیار مواقع در شرایطی good jobگفته می شود که در همان موقعیت عبارت خسته نباشید (هم )استفاده می شود. ولی چون مشابه چنین عبارتی را ندارند به نظر درست نمی رسد!
ایرانیها وقتی کار خوبی کسی رو میبینن، مثل در حال انجام وظیفه یا کار سخت، اغلب از عبارت خسته نباشید استفاده میکنن. در انگلیسیزبانها واژهای دقیق برای این موقعیت وجود نداره، اما نزدیکترین معادلها میتونن Nice job،Well done یا Good job باشن . https://english.stackexchange.com/questions/251795/equivalent-for-the-persian-idiom-khaste-nabaashid
الف) قافیه در این نوع شعر اختیاری است و هر کجا که ضرورت معنایی وجود داشته باشد شاعر از آن بهره می برد . ب) شعری است که نه تنها در آن تساوی مصرع ها لازم نیست . و قافیه اختیاری است . بلکه وزن هم ندارد. ج) در شعر نو طول مصرع ها و تکرار قافیه کاملا در اختیار شاعر است . د) نام دیگر شعر نو آزاد یا نیمایی است .
✅ گزینه ب غلطه، چون شعر نو وزن داره، فقط طول مصرعها و قافیه دست شاعر بازه. شعر نو بیوزن نیست، فقط آزادتره.
اصطلاح بی خیال یا بی خیالش ، به صورت کوچه و بازاری چی میشه؟ never mind و don't matter و don't mind جواب سوال نیست .
جواب رو بر اساس The Free Dictionary، بخش اصطلاحات (Idioms) نوشتم: 🔹 بیخیال = Forget it معنای دقیق: ولش کن / اهمیتی نداره کاربرد: وقتی میخوای چیزی رو بیخیال بشی یا موضوع رو تموم کردهای، عین بیخیال باش فارسیو داره 📌 این ترجمه رو از همون سایت برداشتم که کاربرد روزمره و واقعیش مشخص باشه، نه یه معنی خشک و دیکشنریای. The Free Dictionary Idioms
اندر شگفت بودن در این بیت چه معنایی دارد؟ ((گل آلودهای راه مسجد گرفت ز بخت نگون بود اندر شگفت ))
یعنی متعجب بودن یا در حیرت بودن. 🔸 شاعر میگه: اون شخص گلآلود، به سمت مسجد رفت، و از بدشانسیاش (بخت نگون)، مردم یا خودش در شگفت و تعجب بودن که چرا در اون حال راهی مسجد شده.
« گفت شما لذت یافت و حلاوت وجدان را نیافته اید معذورید » الف) کار درویش مستمند برآر که تورا نیز کارها باشد ب) پیشه آموز ای پسر که تو را پیشه باشد امان زدرویشی ج) گم شده گرچه حقیر است مگوی که عنان از طلبش یافته به د) لئیم گر به شتر بخشدت عطا مستان که این ز عادت اهل کرم برون باشد.
عبارت یعنی: شما لذت درونی و معنوی رو درک نکردید، پس مقصّر نیستید. ✅ گزینه ج درسته، چون اونم دربارهٔ ارزش درک درونیه، نه ظاهر چیزها.
معادل فارسی حسود چیست؟ و به چند دسته تقسیم می شود ؟ آیا حسود خودش می فهمد که حسادت می ورزد ؟ چگونه حسود در آتش خودش می سوزد؟ و کجایش می سوزد؟
۱. معادل فارسی حسود چیه؟ همون حسود یا رشکبر، و گاهی هم چشمتنگ یا بدخواه. 🧷 لینک: https://www.verywellmind.com/what-is-envy-5188470 ۲. حسادت چند نوعه؟ دو نوع اصلی: حسادت منفی (malicious): می ...
Get ahead of oneself یعنی زود قضاوت کردن یا عجله کردن برای چیزی که هنوز وقتش نشده. منبع: Oxford Learner’s Dictionaries 🔍 تعریف: get ahead of yourself – to do something too early, or to expect something to happen before it actually does. مثال: Don’t get ahead of yourself — هنوز کاری نکردی، زود قضاوت نکن!
واژه ویچار در پارسی میانه دستکم با چهار معنی مختلف که عبارتاند از: تصمیم، تشخیص، تفکیک و توضیح استفاده شده است. پرسش من این است که چه وجه اشتراکی یا وجه شباهتی میان این چهار واژه وجود دارد؟ در نهایت میخوام به این برسم که فعل ویچاریدن دقیقاً به چه معناست؟
📘 کتاب: فرهنگ زبان پهلوی ✍️ نویسنده: دکتر بهرام فرهوشی 📍 چاپ سوم، انتشارات سروش، ۱۳۷۵ 📄 مدخل ویچار و ویچاریدن → صفحه ۳۸۲ در این صفحه، ویچار به صورت اسم و فعل بررسی شده، با معانی زیر: ویچار (اسم): اندیشه، تأمل، تصمیم، تشخیص، تمییز ویچاریدن (فعل ) : اندیشیدن، تأمل کردن، نظر دادن، تصمیم گرفتن
لیچار درسته یا ریچار؟ (حالا چه به معنی مربا چه به معنی چرت و پرت و متلک)
🔹 لیچار یعنی حرف زشت، فحش یا متلک. (درستتره تو معنی فحاشی) 🔹 ریچار توی بعضی گویشهای محلی (مثلاً گیلکی) یعنی مربا یا خوراک شیرین. ✅ منبع: لغتنامه دهخدا و فرهنگ واژهیاب https://www.vajehyab.com/dehkhoda/لیچار https://www.vajehyab.com/dehkhoda/ریچار
معنی و مفهوم و تفاوت این سه کلمه چیست؟ Delusion , illusion , hallucination
خب، اینارو خیلی واضح و حرفهای سایت Mayo Clinic تعریف کرده: Delusion یعنی باور غلط و ثابت که با واقعیت جور در نمیاد، ولی فرد بهش خیلی مطمئنه و تغییر نمیکنه، حتی وقتی دلیل میارن. Illusion یعنی ...
کی منم، کی برد مخالف تاج ؟ جز به کی زاده کی دهند خراج ؟ ✏ نظامی
🔹 کی اول یعنی پادشاه 🔹 کیهای بعدی یعنی چه کسی؟ 🔹 کیزاده یعنی فرزند شاه یعنی: من پادشاهم، کی میتونه تاجمو بگیره؟ مگه جز پادزاده به کسی خراج میدن؟ 💬👑
چرا خواب دیدن آدمی را می بایست تعبیر کرد ؟ این کدها ، الگوها و نمادها از کجا می آیند ؟ چرا خوابهای ما ، بطور مستقیم به ما پیام نمی دهند و به اشکال کد و نماد و الگو ، می بینیم؟ آیا اینها از جهان غیب هستند یا از مغز یا از ذهن ؟ آیا حیوانات نیز با کد و الگو و نماد ، خواب می بینند؟ لطفا مثال بیاورید .
🧠 چرا خوابهامون کد و نماد داره؟ نظریه فعالسازی-ترکیب (Activation‑Synthesis): این مدل علمی میگه در مرحله REM مغز فعالیت تصادفی داره و قشر مغز تلاش میکنه برای این سیگنالها ساختاری بسازه. نتی ...
این کلمات و مفاهیم که تجربیات درونی انسانهایی خاص می باشند را چگونه می توان فهمید و تعریف کرد ؟ تجربه خواب یا رویا دیدن را توصیف می کنید ؟
الهام، شهود، مکاشفه، وحی، رویا بینی و رویای صادقه همگی تجربیات درونی و شخصی هستن که معمولاً به شکل بینش یا آگاهی ویژهای به فرد داده میشن. الهام یعنی یه جور الهام فکری یا احساسی که ناگهانی میاد، ...
تفاوت هر یک از این دو کلمه که در نواحی مختلف مغز ایجاد می شوند را با مثال بفرمایید . تفکر در مقابل تعقل . تصور در مقابل تجسم . توهم در مقابل تخیل . نکته : تمامی اینها در حالت بیداری و خواب روی می دهند .
بر اساس کتاب Principles of Neural Science نوشته Kandel و همکاران و سایت verywellmind که منبع روانشناسی معتبریه: تفکر بیشتر فعالیتی آگاهانه و هدفمنده که تو قشر پیشپیشانی مغز انجام میشه، مثل وقتی ...
بین تصور و توهم چه تفاوت هایی وجود دارد ؟ اصلا مرزی وجود دارد که بتوان گفت این یک توهم است یا یک تصور ؟
تصور یعنی یه تصویر ذهنی از چیزی بسازی، ولی بدونی واقعی نیست، مثلاً وقتی یه داستان تخیلی تو ذهنت میسازی. اما توهم وقتی اتفاق میافته که یه چیز خیالی رو واقعی فرض میکنی، مثلاً صدایی میشنوی که وجود نداره، ولی باورش داری. مرزشون هم همینه: تصور = خیال با آگاهی توهم = خیال بدون آگاهی، همراه با باور به واقعیتش.
در یک موسیقی بین ریتم و سبک آن تقسیم بندی دیگری هم وجود دارد ؟ لطفاً توضیح دهید ،
فرم: ساختار کلی آهنگ (مثلاً A-B-A) هارمونی: ترکیب آکوردها ملودی: همون خط اصلی آهنگ که تو ذهنت میمونه تمبر (Timbre): رنگ صدا، مثل فرق پیانو با ویولن دینامیک: شدت و ضعف صدا سازبندی: چه سازهایی تو آهنگ هستن لحن و حس کلی: مثلا غمگین، پرانرژی یا عاشقانه 🎧 موسیقی خیلی بیشتر از سبک و ریتمه! منبع پیشنهادی: teoria.com – یه سایت ساده و مفصل برای شناخت فرم و بخشهای موسیقی.
الف) خواری را تحمل ناکردن ب) پیشگیری از خطا کاری ج) چشک پوشی از کاستی ها د) روی از خلق برتافتن
جواب درست میشه: ب) پیشگیری از خطاکاری 🟢 معنی دامن از گرد زلت نگاه داشتن اینه که آدم خودش رو از آلودگی گناه یا لغزش حفظ کنه. یعنی قبل از اینکه خطایی پیش بیاد، خودش رو کنترل کنه و وارد اون مسیر اشتباه نشه. یه جور پیشگیریه، نه فقط نادم شدن بعد از اشتباه. انگار میخوای لباست (که همون دامن باشه) رو از گرد و خاک اشتباه دور نگه داری، تا کثیف نشه ✋🧼
خودم احتمال می دهم به معنی مسیر یا خط یا جهت باشد.
واژههایی مثل کج، هج، رج ، اون حرف ج آخر احتمالاً ریشه در معنی مسیر، جهت یا حرکت داره. مثلاً: کج یعنی منحرف از مسیر مستقیم هج (از هجرت) یعنی کوچ یا حرکت رج (از رجوع) یعنی برگشت به مسیر قبلی ✅ پس حدست درست بوده! خیلی هم دقیق و بهجا
در این بیت از بوستان، برق به علت روشناییاش به یک شمشیر براق تشبیه شده اما رعد چرا به چوگان زدن تشبیه شده است؟ آیا از اصابت چوگان به گوی صدایی بلند ایجاد میشود؟ ((اگر باد و برفست و باران و میغ وگر رعد چوگان زند ، برق، تیغ))
در این بیت، صدای رعد به ضربهی چوگان تشبیه شده چون جفتشون یهویی و محکمه . مثل وقتی چوگان میخوره به توپ و صدا میده. شاعر با این تشبیه خواسته بلندی و ناگهانی بودن صدای رعد رو برسونه. ✅ منبع خوب: شرح بوستان سعدی – غلامحسین یوسفی
رد فلگ یعنی یه نشونهی هشداردهنده که میگه یه جای کار میلنگه یا ممکنه خطر یا مشکل پیش بیاد. مثلاً تو رابطهها، کار، یا حتی خرید، وقتی یه چیزی حس خوبی نمیده یا مشکوکه، میگن این یه رد فلگه. 📌 معادلش تو فارسی: زنگ خطر، نشونهی بد، هشدار منبع: Cambridge Dictionary
Kamāl-e Jahāniyān
تعریف تمدن چیست؟ ویژگی های تمدن چیست؟ معنای لغوی تمدن چیست؟
🌍 معنای تمدن (Civilization) تمدن یعنی یه فرهنگ پیچیده یا جامعهی پیشرفته که شاخصهایی مثل شهرها، دولتهای سازمانیافته و نوشتار داره . 🔑 ویژگیهای کلیدی تمدن: 1. شهرهای پیشرفته – مکانه ...
معادل مناسب حقوقی برای ''سرقفلی یا مثلا حق کسب و پیشه'' در انگلیسی و فرانسوی؟؟؟
این موضوع حقوقیه و باید دقیق باشیم: سرقفلی / حق کسب و پیشه یعنی اون حقی که یه مستاجر یا کسبوکار داره تا از اون محل یا مغازه استفاده کنه و معمولا قابل معامله است. معادل انگلیسی: Leasehold righ ...
معادل این اصطلاح به فارسی چی میتونه باشه؟ wait for the other shoe to drop : Await a seemingly inevitable event, as in Now that she has a good enough job to leave her husband, we're ju ...
معادل فارسی خوب برای این اصطلاح که به معنی منتظر یه اتفاق حتمی یا ناخوشایند بودن هست، میشه بگی: منتظر بدتر شدن اوضاع بودن منتظر ضربهی بعدی بودن منتظر حادثهی بعدی بودن چشم به راه اتفاق ناخوشایند ...
هر ارتباطی میان دو نفر؛ زبان محسوب میشه؟ چرا؟ چی چیزها زبان را باید داشته باشد؟
زبان یعنی یه سیستم نشونه و قاعده که ما باهاش پیام میفرستیم و معنی میفهمیم. برای اینکه یه چیزی بشه زبان، باید: نشونه داشته باشه (مثل کلمات یا صداها) قانون و قاعده داشته باشه (که بدون اون کلمات به ...
ویس و رامین اثر کیست ؟ الف(منوچهر دامغانی ب) مسعود سعد سلمان ج) ناصر خسرو قبادیانی د) فخر الدین اسعد گرگانی
منظومه ویس و رامین اثر فخرالدین اسعد گرگانی است. این داستان عاشقانه در حدود ۹۰۰۰ بیت دارد و در سدهٔ پنجم هجری (میلادی ۱۱۱۲–۱۰۵۴) سروده شده است. برخی پژوهشگران معتقدند که این اثر برگرفته از متنی پهلوی است که به زبان فارسی برگردانده شده و داستان آن مربوط به زمان اشکانیان میباشد. https://fa.wikipedia.org/wiki/ویس_و_رامین
هر کجا تیرش از کمان بشتافت گور چشمی ز چشم گوری یافت ✏ «نظامی»
🌿 معنی بیت: هر جا تیرش رو از کمان رها میکرد، همونجا میرفت دقیق میخورد تو چشم یه گورخر. یعنی انقدر شکارچی ماهری بود که تیرش هر بار درست میخورد وسط هدف. 🎨 آرایههای ادبی: ۱. مراعاتنظیر کل ...
ترجمه این جمله چی میشه ؟ البته نه معنی ظاهر ی چون به اصطلاح باید باشه they were left cooling their heels for days,
این جملهی اصطلاحی یعنی: روزها معطل نگهشون داشتن یا روزها منتظر و بلاتکلیف موندن ضربالمثلهای فارسیای که براش میشه گفت، اینا چند تا از بهتریناشه 👇 🔹 زیر پاش علف سبز شد یعنی خیلی ...
اگر ایام سال قمری را به عدد فی تقسیم کنیم به چه روزی از سال قمری میرسیم ؟ بنده مبنا رو بر این گذاشتم که شما ایام سال قمری و عدد فی رو میدونید
سال قمری حدود ۳۵۴ روزه، اگه تقسیم بر عدد فی (۱.۶۱۸) کنیم میشه تقریبا روز ۲۱۹ از سال قمری. یعنی یه جورایی دو سوم اول سال قمری. منبع: ویکیپدیا تقویم قمری و عدد فی.
منذر آن شاه با مهارت و مهر آیتی بود در شمار سپهر ✏ «نظامی»
تو این بیت، نظامی داره یه شاه رو توصیف میکنه که هم باهوش بوده (مهارت)، هم مهربون (مهر). میگه اون شاه مثل یه آیت (نشونهی مهم) تو آسمون بوده، یعنی درخشان و خاص مثل ستارهها. 🔸 پس منظور از آیتی بود ...
در این بین، منظور از «بر انگشت پیچ)) چیست؟ ((نه یک عیب او را بر انگشت پیچ جهانی فضیلت بر آور به هیچ))
میگه: یه عیب کوچیک از یه نفر رو میگیری و ول نمیکنی، ولی کلی خوبی داره که نادیدهش میگیری! 🟡 پیامش سادهست: منصف باشیم، فقط دنبال عیب نگردیم.
قُل (قل هو اللهُ أحد) أُنطُق (لا ینطقون) تحدّث (لا یتحدّثون) حدّث ( حدّث ما تعرف من حدیث) تکلّم (تکلّم بالعربیة الفُصحی) إلغی(لُغة -قالوا أُلغو فیه) إلقي(إلقاء الأمر الواضح) إلحن (لا تلحن القرآ ...
1. قُل → بگو، بهصورت صریح و امری. (مثلاً: قُلْ هُوَ اللَّهُ) 2. تکلّم → صحبت کردن کلی و رسمی. 3. تحدّث → گفتوگو کردن معمولی. 4. حدّث → روایت کردن یا نقل قول گفتار دیگران. 5. أنطِق → لب ...