پیشنهاد‌های امیرعلی افشار (٣٤٩)

بازدید
٦٥٤
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وادار کردن جلو راندن ( thruster:رانشگر ؛ مثل رانشگر یک کشتی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علم مکان یابی دقیق یک فرد و سپس برنامه ریزی برای پیمایش در یک مسیر مشخص را گویند. مکان یابی و پیمایش یک مسیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهت یابی کردن با استفاده علامت ها و شاخصه های ساخت بشر. مثلا در دریا با استفاده از فانوس دریایی جهت ساحل رو تشخیص بدیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتفاقات ( اغلب منفی ) جزئی و قابل اغماض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

میزان بروز : incidence میزان شیوع: prevalence شیوع نشان دهنده تعداد کل افراد مبتلا به یک ویژگی یا بیماری در یک زمان مشخص است، در حالی که بروز نشان د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این یک فعل آکادمیک و رسمی هست به معنی نسبت دادن علت چیزی به کسی یا چیزی یا به عبارت خودمانی تر 👇 به گردن کسی ( یا چیزی ) انداختن. He attributed hi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متمایز کردن یک محصول در ذهن خریداران به گونه ای که خریدار از بین همه محصولات موجود محصول شما رو انتخاب کند. مثلا شما میتونید محصولتون رو در ذهن خرید ...

پیشنهاد
٠

To correspond to To be consistent to To be related to Having a positive correlation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Challenged دارای ضعف و کم توانی دوستان دراینجا یعنی شخص نسبت به دیگران ضعیف تر هست مثلا visually challenged یا visually handicapped بدین معنی نیست ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابل افشا ( افشای آن یک الزام قانونی است یا اینکه افشای آن مغایر با قانون نیست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک راز یا حقیقت مهم و در عین حال شگفت انگیز و تعجب آور که به تازگی فاش یا کشف شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قول گیرنده کسی که بدان تعهدی داده شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر اساس نتایج بر اساس یافته ها با توجه به نتایج حاصله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 ✓ امانتداری / صداقت و راست کرداری 2 ✓ استحکام و پایداری 3 ✓ انسجام و یکپارچگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرق convince با persuade در Convince شما کسی رو متقاعد میکنید که چیزی حقیقت دارد یا درست است یا چیزی غلط است ودر کل عقیده شخص را درآن باره عوض میکنید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرق convince با persuade در Convince شما کسی رو متقاعد میکنید که چیزی حقیقت دارد یا درست است یا چیزی غلط است ودر کل عقیده شخص را درآن باره عوض میکنید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 ✓ کوچک و کم اهمیت 2 ✓ رشته تحصیلی ثانویه ( غیر اصلی ) 3 ✓ زیر سن قانونی به صورت فعل اگر استفاده بشود معنی تحصیل کردن در رشته ای ثانویه را میدهد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قطع شده Amputated limb عضو قطع شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - وصل کردن /متصل کردن I attached the red cable to the set 2 - وابسته بودن / دلبسته بودن He is attached to his family 3 - الصاق کردن / ضمیمه کردن A ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( ( داشتن شناخت از ذات و صفات خود و دیگران ) ) با خرف اضافه into میاد Our teacher had a great insight into teenagers معلم ما شناخت خوبی از ماهیت نوج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

1✓ وصل کردن یک دستگاه به برق 2✓ وصل کردن دو دستگاه به هم دیگه 3✓وصل کردن یک انسان به یک دستگاه ( مخصوصا تجهیزات پزشکی ) She was hooked up to a life ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- ( یک نوشته ) نقل میکند - نوشته شده در . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Distort

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�خیلی شبیه کسی بودن - کپی کسی بودن �عین یک چیز ؛ یک کس؛ یک صفت بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- تصویر - تصور ؛ ذهنی - نماد - رونوشت ؛ کپی ؛ نسخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

✓در صورتی فعل متعدی باشد ( یعنی با یک مفعول بیاید ) معانی زیر را دارد: قدر دانستن - قدر دانی کردن - درک کردن ✓درصورتی که فعل لازم باشد ( یعنی بعدش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت excerpt و extract در excerpt ما عین بخشی از متن رو برمیداریم و جایی نقل میکنیم. در extract ما چکیده ای از مطلب رو جایی نقل میکنیم که ممکن هست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Every other day=every second day یک روز درمیان Every third day دو روز درمیان Every fourth day سه روز در میان همینجوری برو تا آخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Every other day=every second day یک روز درمیان Every third day دو روز درمیان Every fourth day سه روز در میان همینجوری برو تا آخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

معنی اول: حل کردن ( مشکل ) - پیدا کردن راه حل معنی دوم: عزم خود را جزم کردن مصمم شدن برای انجام کاری ( و از تصمیم خود برنگشتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی که آماده باشد هنگامی که به درستی کار کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبله کوبی کردن روشی قدیمی برای واکسیناسیون علیه آبله با ایجاد خراش های روی پوست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنبه ی مثبت ماجرا ( یک جنبه مثبت از یک جریان که در کل جنبه منفی دارد ) مثال 👇 His car got crushed in the accident but the silver lining is that h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت در اشتباهین تجدید نظر کنین If you think that people care about you, think again

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

✓ خلق عمق در یک سطح صاف ( مثلا جوری طراحی کنی که در یک صفحه که ۲ بعد داره بتونی عمق رو حس کنی ) ✓ دیدگاه و نگرش ✓ دید واقع بینانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منزل شخصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بماند که . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

NICU Neonatal Intensive Care Unit بخش مراقبت های ویژه نوزادان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To be dwarfed by ( sb/sth ) وقتی نفر دوم یا شی دوم از اولی به قدری بزرگتر از اولی باشد که اولی ناچیز جلوه کنه از قالب بالا استفاده میشه. Once Lond ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

الگوی تغییر، توسعه و فعالیت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمیختن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شهرک سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مامور شدن He was commisioned to investigate about the theft او مامور شده بود تا درباره ی سرقت تحقیق و تفحص انجام بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

باقی ماندن ( در شرایط قبلی ) همچنان ( هنوزم که هنوزه . . . ) Tehran bazzar has been made a long time ago and it remains one of the biggest marketpl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

نکته اول � اگر جمله بعد از as if گذشته باشد یعنی که فقط حدسی و فرضی است و واقعیت ندارد 👇 He looks as if he hasn't sleep for a week Live as if you w ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یکی از معانیش که بهش پرداخته نشده ( تاثیر گرفتن ) هست Most people register with visual advertisement اکثر مردم از تبلیغات بصری تاثیر میگیرند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ریاضیات معنی کسری را میدهد مثل ۱/۲ ( یک دوم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Qualitative کیفی Quantitative کمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادزهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر مسند قدرت بر روی کار