پیشنهادهای امیرعلی افشار (٣٤٨)
Make great strides گام های بزرگی برداشتن ( پیشرفت خوبی کردن )
با کله بدون فکر و درنگ
صنف ها و طبقات مختلف جامعه
عشقِ مسافرت
- با فراغت بال و آسودگی خیال - به آهستگی
پیاده روی آرام
مسیر راحت و نزدیک برای پیاده رفتن به آنجا
Bear a striking resemblance to
از نظر ظاهری به کسی رفتن معادل take after someone
ایجاد دوستی کردن با دوست پیدا کردن متفاوت است make a friend
شفاف سازی کردن
مواد زدن ال اس دی ( نوعی ماده مخدره ) مصرف کردن
غیر مستقیم فهماندن
تعریف کردن جوک crack a joke شکاف و ترک
کاری یا چیزی رو مثل گذشته انجام دادن. یا کارها و چیزهای تکراری. مثلا👇 The same old way طبق روال سابق The same old story همون داستان همیشگی و تکرار ...
روال سابق
عوض کردن خانه. دوستان change house غلط هست و باید از move house برای تغییر خانه استفاده کنیم.
went astray یعنی به بیراهه رفته ( اشتباهی رفته - گم شده )
تفاوت crawl و creep در crawl چهار دست و پا راه میریم در creep سینه خیز راه میریم جفتشون رو به صورت استعاره ای بعنوان ( سرعت پایین ) هم استفاده میکنن ...
تفاوت crawl و creep در crawl چهار دست و پا راه میریم در creep سینه خیز راه میریم جفتشون رو به صورت استعاره ای بعنوان ( سرعت پایین ) هم استفاده میکنن ...
شدیدا ( افزایش پیدا کردن )
سمی مضر
- بو دادن these fruits smell off - بو حس کردن I smelled ( smelt ) a whiff of perfume - حس کردن چیزی ( استعاری ) مثلا بوی خطر رو حس کردن We smelt d ...
یکی از معانیش هم ( منظور ) هست I got the flavour of his talk although his voice wasn't clear
عطر ملایم
بوی گند و تعفن
بلا نسبت بلا نسبت ( بوی عن ) دادن
صفت بد بو Malodour ( اسم ) ؛ بوی بد Body odour بوی تن ، بوی عرق
صفت هستند Foul - smelling خیلی بد بو Foul - taste خیلی بدمزه
بوی قوی، تیز و آزار دهنده معمولا برای مواد شیمیایی حاصل از فعالیت کارخانه جات هست و تنفس و اسشمام اون باعث احساس سوزش در گلو میشه
حاشیه ای غیر اصلی فرعی
Narrowly با اختلاف کمی
قوس دار - خمیده - پیرامونی نام یکی از عروق قلبی که حالت قوس دار دارد و به پشت قلب کشیده میشود. از واژه circumference که محیط پیرامون دایره هست مشتق ...
Their attitudes hardened طرز برخوردشون بدتر شد Their attitudes softened طرز برخوردشون بهتر شد
شرایط بحرانی سخت و خجالت و آور موقعیتی که حل کردنش و ازون خارج شدن کار سختیه
نقطه ی مقابل تیز هست. در مورد اشیاء مثل چاقو و مداد معنی ( کُند ) رو میده و همینطور فاقد لبه های تیز. در مورد انسان معنی ( کند ذهن ) بودن
گوشت جر گوشت لجباز ( به راحتی بریده و جویده نمیشه ) در مقابلش گوشت ترد رو داریم >tender meat
پر از دست انداز Bump and dent فراز و نشیب Bumpy برای جاده و پرواز استفاده میشه Bumpy flight پرواز نا آرام و متلاطم Bumpy road جاده ناهموار نقطه مقابل ...
اندکی قرمز شدن
بلاتکلیف خنثی
مقدار زیادی از دوستان قبلا هم معنی رو گفته بودن من خواستم نکته ای رو یادآور بشم که عبارت با عبارت a big deal یکسان نیست. A big deal به کار مهمی اطل ...
یه معنیش هم میشه ؛ فایده و تاثیر داشتن . . . There is no point in هیچ فایده ای در . . . وجود نداره . . . هیچ فایده و تاثیری نداره. There is no poin ...
جوشکاری کردن گرداگرد محل اتصال ۲ تا لوله به هم.
در مورد *اشیاء *و *مشکلات* میشه استفاده کرد. به معنی در مقیاس بزرگ on a large scale A large scale map A large scale problem
مجاور مثل 👇 Neighbouring country Neighbouring town Neighbouring area
دور افتاده Far - off Far - flung Faraway Remote
الگوی تنفسی نا منظم و ناکارآمد نفس نفس زدن give a gasp یا اینکه تنفس های کوتاه و متقاطع داشتن ( در هنگام جان دادن ) Gasping
در مورد صدا معنی ( مهیب و بسیار بلند ) رو میده. An almighty explosion یک صدای انفجار مهیب
Deafening کر کننده با sound و noise استفاده میشه
سر وقت Bang یا dead یا right اگر قبل on time بیاد ینی ( درست سر وقت ) ( دقیقا سر وقت ) Bang on time Dead in time Right on time صفت ( وقت شانس ) هم ...